جناب شیخ بسیار مھربان، خوشرو، خوش اخلاق، متین و مؤدب بود. ھمیشه دو زانو می نشست،
به پشتی تكیه نمیكرد،
ھمیشه كمی دور از پشتی مینشست.
ممكن نبود با كسی دست بدھد و دستش را زودتر از او بكشد.
خیلی آرامش داشت.
ھنگام صحبت اغلب خنده رو بود.
به ندرت عصبانی میشد.
عصبانیت او وقتی بود كه شیطان و نفس سراغ او میآمدند.
در این ھنگام سراسر وجودش را خشم فرا میگرفت و از خانه بیرون میرفت و آن گاه كه خود را بر نفس چیره مییافت، آرام باز می گشت.
نكته مھمی كه در حسن خلق، مورد توجه شیخ بود و دیگران را نیز بدان توصیه میفرمود، این بود كه انسان باید برای خدا خوش اخلاق باشد و با مردم خوش رفتاری كند.

در این باره میفرمود:
«تواضع و حسن خلق، برای خدا، نه برای جلب مردم به سوی خود و ریاكارانه »