
اورده اند که در ایام ماضی بلدیه ای بود که از همه
جوانب فوق العاده تازه کار می بود.
جویای نام بودندی و همواره مانند شورای البلد
جملهی (ege behaland hama teghemoo ava'na) به معنی "اگر بذارند
ما میتوانیم" را سرلوحه کار خویشتن قرار داده بودندی.
از جمله برنامههای این شورای و بلدیه جوان و تازه
کار، برگزاری افتتاحیه، همایش، سمپوزیم و جلسات پرطمطراق به صورت کاملا الگو برداری
شده از ایالت بادستان (Badestan State) برای کشاندن مسئولین شهرستان به شهرشان بودی
.
ایشان همواره در همایشات و غیره میهمانان خود را با
آش و شلغم پذیرایی مینمودندی و میهمانان خرکیف از این پذیرایی جلسه را به خوبی و
خوشی به پایان همیبردندی و به خاطر حالت نوستالژیک پدیدهی آش و شلغم از دادن
قولهای دهن پر کن و رفع مشکلات در زودتر از کمترین زمان ممکن و گذاشتن قرار و مدار
فرو مینگذاشتندی .
به همین خاطر پرسنل بلدیه از عباد گرفته تا فروز تا
رییس البلدیه مشعوف از قول های داده شده، اخباری را تهیه و به رعیت حوالت
همیکردندی و رعیت را الکی خوشحال مینمودندی. رعیت هم ممنوندار انها بودندی که
توانستهاندی مقدمات کارهای بر زمین مانده را باعث شوندی و به همین خاطر از مشکلات
دم بر مینیاوردندی تا مبادا خادمین انها ناراحت شوندی و انتقادی از جانب کسی بر
ایشان نازل نمیشدی.
و روزگار همی میگذشت و همواره آش و شلغم به عنوان
یک پای ثابت کار در همایشات و افتتاحیهها رخ مینمودی و همچنان باعث وجد و نشاط
تفسیر ناشدنی مدعوین و پرقولی انان و حضور گرم انان میگردیدی.
خلاصه، دوره ای به همین منوال گذشت و رییس البلدیه
که از نتایج سیستم آش و شلغمی دائم پشت سرش را میخارانیدی به فکر اوفتادی که اگر
اش و شلغم یک چنین بهره وری داشتندی حتما زرشک پلو با مرغ کارها را به سرانجام
میرساندی.
به همین خاطر در جلسه ای در مقابل همکاران خود قرار
گرفتی و اعلام همیکردی: بس است دیگر باید این آش و شلغم را ازاد همی کنیم برود
پی کارش و سیستم آش و شلغم را خدای خوش نمی اید و از ان فقط قول در همیاید. باید
کاری کرد که قول و قرارها به انجام رسیدندی و شرمنده رعیت مینباشیم.
به همین دلیل تصمیم گرفتندی که بعد از ان، سیستم را
کلا عوض همی کرده و با تنوعی در ذائقه مدعوین همیشگی، جلسات را با تکنیک زرشک پلو
با مرغ و با کلاسی بیشتر به سرانجام برساندندی.
همین طور هم شدی و جلسات پی در پی میامدندی و
میرفتندی و زرشک پلو با مرغ شده بودی گل سرسبد همایشات و جلسات و مدعوین همیشه پای
در رکاب، روز به روز کمتر میشدندی تا جاییکه حتی قولی هم در کار نبودی تا رعیت از
ان خبردار و سپس خوشحال شدی تا زبان در کام بگیرندی و انتقادی نکنندی.
پیمانکاران خاکبرسار (مخفف:خاکبرداران سرعتدار) نیز
دست از تلاش بیهوده بر مینداشتندی و پیوسته خرابکاری همینمودندی و رییس البلدیه
باید جوابگوی کارهای انان میشدی و قصه انتقادات از جانب خبرگزاری های بدون رحم و
کاملا مطلع محلی خصوصا بیت الرعایا داشت ریشه را شدیدا استاد می نمود.
ناگهان رییس البلدیه به فکر فرو رفتی که دلیل این
همه هجمه خبرگزاری های محلی چیستی؟!! مگر رییس البلدیه خون کرده استی که باید
ریشهاش استاد شود و در جمع دوستان زیر لب دائم ذکر فتا فتا (FATA) سر میدادی. که
ناگهان چراغی به شکل شلغم بالای سرش روشن شدی و همی فهمید دلیل انتقادات بوجود امده
تغییر منوی غذای همایشات بودی و هر چه هست زیر سر این زرشک پلو با مرغ بودی زیرا
این غذا حاوی بعضی چیزها که در آش و شلغم هست، نبودی. قطعا چاره کار اجرای مجدد
سیستم آش و شلغم بودی.
از طرفی دیگر، تعدادی از شهروندانِ خیلی خیلی
شهروند و نماینده تر از اعضای شورای البلد، تصمیم گرفتند جلوی رییس البلدیه
بایستندی زیرا زرشک پلو با مرغ می نتوانست باعث دخالت انها در امور بلد و لفت و
لیسشان شود و با بهانه پیش برد اهداف متعالیه شهر، شورای، بلدیه و رعیت و ... و
اینکه نگذارندی شهر و جلسات شهر از پویایی و نشاطی که در قبل داشتی دور شدندی ، با
لابی و نفوذ و تلفن کشی و قهر و ترشرویی و وعده و منم های بسیار رییس البلدیه را
مجبور کردندی که سرو منوی آش و شلغم را به خاطر فوائد زیاد داخلیه و خارجیه باز به
عنوان ایتم ثابت و تمام کننده همایشات و جلسات قرار دادندی.
رییس البلدیه هم که دید با آنان هم نظر است و راهی
جز سیستم آش و شلغمی در این دیار برای فرار از انتقادات کار ساز نبودی، کلید مطبخ
خانه بلدیه را به دست انان دادی تا انان بر رویهي آش و شلغمی بلدیه او را کمک همی
دهندی.
از غاجه طرقرود، مجله طنز طرقی