مدیر دفتر نظارت شورای نگهبان در نطنز: حضور در راهپیمایی روز قدس بیعت مجدد با آرمان های امام خمینی (ر
مدیر دفتر نظارت شورای نگهبان شهرستان نطنز گفت: حضور و مشاركت همه جانبه در راهپیمایی روز جهانی قدس، بیعت مجدد با آرمان های بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) است.
'محمد حسن نقوی'،اظهار داشت: امام راحل به منظور حفظ انسجام و پیوستگی مسلمانان جهان، آخرین روز ماه مبارك رمضان را به نام روز قدس نامگذاری كردند.
وی افزود: این اقدام حكیمانه حضرت امام خمینی (ره) نشان از پیش بینی ایشان در مورد وضعیت آینده پیش روی جهان و رشد روز افزون اسلام گرایی دارد.
وی تاكید كرد: معمار كبیر انقلاب، همان گونه كه با ایجاد نظام مقدس جمهوری اسلامی موجبات گسترش ارزش های الهی را در سراسر جهان فراهم كردند با نامگذاری روز قدس نیز اساس نظام فكری مبتنی بر دفاع از مظلومان و ستمدیدگان را پایه ریزی كردند.
مدیر دفتر نظارت شورای نگهبان در نطنز تصریح كرد: فردا نیز بار دیگر غیور مردان و شیرزنان ایران اسلامی با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه برای دفاع از مردم بی پناه فلسطین فریاد مرگ بر آمریكا و مرگ بر اسراییل بر می آورند.
منبع : ایرنا
راهپيمايي روز قدس همزمان در 6 نقطه شهرستان برگزار مي شود.
|
|
|
|
آقاي سليماني فرماندار شهرستان اعلام كرد در روز جهاني قدس مردم هميشه در صحنه شهرستان با توجه به پراكندگي شهرستان در 6 نقطه راهپيمايي خواهند كرد . راهپيمايي در شهر نطنز در ساعت 30/11 از حسينيه ارشاد عليا به سمت مصلاي نماز جمعه ، شهر بادرود در ساعت 12 از مدرسه 17 شهريور به سمت مصلاي نماز جمعه ، شهر خالد آباد در ساعت 11 از ميدان انقلاب به سمت گلزار شهدا،شهر طرقرود در ساعت 30/10 از حسينيه محله بالا به سمت گلزار شهدا ، روستاي ده آباد در ساعت 10 از مسجد قائم به سمت پايگاه شهيد بهشتي و روستاي اريسمان در ساعت 30/8 از مسجد جامع به سمت گلزار شهدا آغاز خواهد شد. فرماندار شهرستان در ادامه افزود ستاد برگزاري مراسم راهپيمايي روز قدس در محل فرمانداري شهرستان و بخشداري امامزاده طي 20 روز اخير تشكيل و تصميمات لازم براي برگزاري شكوهمند راهپيمايي اتخاذ و به دستگاههاي ذيربط ابلاغ شده است. آقاي سليماني با اشاره به ابتكار امام راحل در اختصاص آخرين جمعه ماه مبارك رمضان به عنوان روز قدس برگزاري مراسم راهپيمايي به صورت همزمان در سراسر جهان را نمادي از نمايش همدلي جهاني در حمايت از مظلوم توصيف كه مي تواند نمايش دهنده وحدت و يكپارچگي در موضوع قدس و فلسطين باشد . فرماندار شهرستان همچنين گفت روز جهاني قدس در واقع خروش جهان اسلام و ملل آزاده و حق طلب جهان عليه رژيم جعلي صهيونيستي و نظام سلطه را به نمايش مي گذارد و به لطف الهي و با عنايت به پيروزيهاي جنگ 33 روزه حزب ا... و جنگ 22 روزه غزه و ادامه مقاومت همه جانبه ملت فلسطين و لبنان در مقابله با فزون طلبي اسرائيل و همچنين تحولات اخير خاورميانه نشانه هاي تضعيف ، تزلزل و انشاء ا... فروپاشي رژيم صهيونيستي نمايان شده است و نتيجه موج بيداري جهان اسلام در دو سال اخير سقوط تدريجي ديكتاتورهاي وابسته به نظام سلطه در شمال آفريقا و جنوب غربي آسيا بوده و برخي تحولات در كشورهاي ديگر نيز جبهه حمايت از رژيم غاصب را تضعيف كرده است . آقاي سليماني اهداف برگزاري راهپيمايي روز قدس را اعلام حمايت و همراهي مجدد ملت ايران با آرمان مردم مظلوم فلسطين و همچنين اعلام انزجار از رژيم صهيونيستي و محكوميت حمايت قدرتهاي سلطه گر از اين رژيم و تقبيح سكوت دولتهاي برخي از كشورهاي عربي و اسلامي در قبال ادامه جنايت اين رژيم بيان نمود و راهپيمايي امسال را جلوه اي از پيوند بيداري اسلامي با آرمان آزادي قدس دانست. | |
امام جمعه نطنز:بیداری اسلامی اهمیت راهپیمایی روز قدس امسال را دو چندان كرده است .

امام جمعه نطنز گفت: بیداری اسلامی و تحولات اخیر رخداده در عرصه بین المللی، اهمیت راهپیمایی روز جهانی قدس امسال را دو چندان كرده است.
حجت الاسلام 'علیرضا طاحونی'،اظهار داشت: معمار بزرگ انقلاب اسلامی قدس شریف را پاره تن اسلام بیان كرده اند.
وی افزود: براین اساس، ملت ایران اسلامی هیچ گاه مردم مظلوم فلسطین را تافته جدا بافته ای از خود نمی دانند و برای آزادی قدس از چنگال رژیم نامنحوس صهیونیستی همواره تلاش می كنند.
وی تاكید كرد: از سوی دیگر، هم اكنون انقلاب اسلامی ایران در عرصه بین المللی از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بوده و اعلام حمایتش از مردم فلسطین تاثیرات بسیاری بر معادلات سیاسی جهان می گذارد.
امام جمعه نطنز تصریح كرد: برگزاری باشكوه راهپیمایی روز قدس موجب تقویت روحیه و انگیزه مسلمانان دیگر كشورهای جهان برای ایستادگی در مقابل سلطه استكبار و گسترش اسلام گرایی است.
منبع : ایرنا
تذکرات کتبی نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور
natanzjournalist

به گزارش خبرگزاری خانه ملت، جواد جهانگیرزاده در نشست علنی امروز (چهارشنبه ۲۵ مرداد) مجلس شورای اسلامی تذکرات کتبی نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور را به شرح زیر قرائت کرد.
1- فیروزی نماینده نطنز و بخش قمصر به وزیر کشور در مورد جلوگیری از سرقت احشام در شهرستان نطنز و بادرود
2-آقایان بخشایش اردستانی، طباطبایی نائینی و فیروزی نمایندگان اردستان، نائین، خور و بیابانک و نطنز و بخش قمصر به وزیر راه و شهرسازی درباره تسریع در تامین آسفالت کاشان، بادرود و نائین.
منبع : معرفت بادرود
برگزاری مراسم تجلیل از خبر نگاران و اصحاب جراید و نشریات محلی شهرستان نطنز
natanzjournalist

بمناسبت گرامیداشت 17مرداد ، روز خبرنگار و گرامیداشت یاد و خاطره خبرنگارشهید محمود صارمی ، مراسمی بمنظور تجلیل از خبرنگاران و اصحاب جراید و نشریات داخلی باحضور امام جمعه ، فرماندار، خبرنگاران و مسئولان جراید و نشریات و سایتهای مجازی شهرستان نطنز در محل سالن اجتماعات فرمانداری نطنزبرگزار شد.

دراین مراسم سلیمانی فرماندارنطنز با ابرازخرسندی از عملکرد خبرنگاران و اصحاب رسانه درانعکاس درست رویدادها و وقایع ، ازخبرنگاران بعنوان چشم مردم و مسئولین در سطح جامعه یاد کرد وافزود خبرنگاری از جمله مشاغل سخت و پر مخاطره است و مهمترین وظیفه خبرنگاران ارتقای آگاهی مردم است وخبرنگاران پرتلاش و صادق در جامعه همواره در برزخ همراهی ، غمخواری برای دیگران و تلاش برای افزایش آگاهی و هم افزایی مردمان هستند و دراین مسیر هزینه های بسیار داده و می دهند.

وی درادامه گفت: روز خبر نگار در حالی فرا می رسد که چشمان حیرت زده انسان های کره خاکی شاهد فروریزی انسانیت و اوج ددمنشی رژیمهای فاسد و قدرت های استکباری بویژه در میانمار ، سوریه ، فلسطین ، بحرین ، افغانستان ، تونس و دیگر کشورهای مسلمان علیه بشریت است ، هجوم سهمگین دنیای خشونت ورزان را به دنیای لطیف کودکان بی پناه چگونه تعریف ، تفسیر و تحمل می توان کرد .

در پایان این مراسم ازخبرنگاران ، اصحاب نشریات و جراید محلی و مدیران سایتها و وبلاگهای شهرستان نطنز با اهداء لوح تقدیر تجلیل بعمل آمد.
قابل توجه مسئولین برگزارکننده برنامه فوق :آیا حداقل درچنین روزی نمی توانستید گوشه چشمی به وبلاگ هایی همچون خبرنگاران نطنز،قاصدک طرقرود و... که بدون هیچ چشم داشتی به امر خبرنگاری واطلاع رسانی درسطح شهرستان نطنز فعالیت دارند ،داشته باشید؟؟!! ...
این نیز بگذرد...
خبـرنگـاران نطنـز
عکس : بادرود رسانه
مجمع نمایندگان استان اصفهان
خنده بازار !!
گفتگوی فیروزی با خبرنگار سیاسی ایرنا در مورد زلزله اخیر
'محمد فیروزی' روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار سیاسی ایرنا افزود: این جلسه اضطراری امروز بدلیل بررسی وضعیت زلزله زدگان شمال غرب كشور با حضور نمایندگان وزارتخانه های بهداشت،درمان و آموزش پزشكی، نیرو،ارتباطات و فناوری اطلاعات، جمعیت هلال احمر برگزار شد.
وی ادامه داد: در این جسه نمایندگان دستگاه های دولتی گزارشی از عملكرد وزاتخانه ها و دستگاه های خود در مناطق زلزله زده ارایه كردند.
عضو كمیسیون عمران مجلس خاطرنشان كرد: اقدامات این دستگاه ها قابل تقدیر است، ولی كافی نیست و این به دلیل نبود مدیریت واحد در ارسال تجهیزات و كمك رسانی به مناطق زلزله زده بود.
فیروزی یادآور شد: معاون پارلمانی صدا و سیما در این جلسه انتقادهای نمایندگان نسبت به پخش برنامه طنز خنده بازار در شب گذشته را پذیرفت و عذرخواهی كرد.
وی همچنین گفت: در این جلسه اعضای كمیسیون عمران از اطلاع رسانی نامناسب صداوسیما درباره زلزله شمال غرب كشور انتقاد كردند.
عضو كمیسیون عمران مجلس تصریح كرد: در جلسه اضطراری كمیسیون عمران مقرر شد، تعدادی از اعضای این كمیسیون فردا از مناطق زلزله زده بازدید كنند.
راه اندازی نمایندگی ثبت احوال در آینده نزدیک
اخبار نماینده در هفته گذشته در شهرستان
marefatnews
1- بازدید از کارگاه دوزندگی لباس بادرود
2- بازدید ا پروژهای روستایی به همراه بخشدار امامزاده
3- نشست صمیمی با مردم روستای طامه و بحث و تبادل نظر در مورد مشکلات روستا و شرکت در مراسم عزاداری شب 21 رمضان در مسجد جامع طامه سخنرانی در جمع مردم
4- حضور در مساجد شهر نطنز،بادرود و خالدآباد در شب های قدر
5- حضور در دفترو پاسخگویی به مراجعان محترم
عذرخواهي صداوسيما از پخش برنامه خندهبازار
basiratbad
عضو كمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی گفت: نماینده صداو سیما در جلسه اضطراری امروز این كمیسیون از پخش برنامه طنز خنده بازار در شب گذشته عذرخواهی كرد.
امام جمعه بادرود:مسلمانان در روز قدس ناقوس نابودی رژیم صهیونیستی را به صدا در میآورند
basiratbad

وی افزود: روز جهانی قدس تنها متعلق به قدس نیست بلکه روز مقابله مستضعفین علیه مستکبرین و روز مقابله ملتهایی است که زیر فشار ظلم و ستم آمریکا و ایادی استکبار قرار دارند، خواهد بود.
امام جمعه بادرود تصریح کرد: در روز جهانی قدس با قیام ملتهای آزاده و مسلمان جهان، جرثومههای فساد به زباله دان تاریخ خواهند افتاد و با بیداری اسلامی که در برخی از کشورهای اسلامی آغاز شده است، اهداف حضرت امام (ره) یکی پس از دیگری تحقق مییابد.
قاسمی راهپیمایی روز قدس هفته آینده را روز مرگ رژیم صهیونیستی و همه مستکبران عالم به ویژه آمریکای جنایتکار دانست و اظهار داشت: امسال به فضل الهی در سراسر کشورهای اسلامی ناقوس نابودی رژیم صهیونیستی غاصب به دست مسلمانان به صدا در خواهد آمد.
حجت الاسلام قاسمی تصریح کرد: بعد از گذشت ۳۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه تنها این حرکت خدا پسندانه تضعیف نشده است بلکه با قاطعیت هر چه تمامتر اعلام می کنیم که هر سال در این راهپیمایی، روز جهانی قدس ابعاد گستردهتری به خود گرفته است و به یکی از آرمانهای ملتهای اسلامی تبدیل شده است
گزارش تصویری مراسم شب بیست سوم ماه مبارک رمضان(امامزاده شاه سلطان حسین(ع) )
مصوبات کمیته برنامه ریزی شهرستان برای بخش کشاورزی اعلام شد .
natanzjournalist

درجلسه کمیته برنامه ریزی شهرستان که درفرمانداری نطنزبرگزارگردید، پروژه های تملک دارائی دربخش کشاورزی به تصویب رسید.
آقای گودرزی،مسئول طرح وبرنامه اظهار داشت: این پروژه ها در18 فصل تقسیم بندی گردیده و دربخشهای آب وخاک ، باغبانی ،حفظ نباتات ،اموردام ، زراعت و..... هزینه می گردد.
وی در ادامه افرود: اعتبار فصلهای یاد شده در سال 91 برابر با4900 میلیون ریال بوده که اهدافی چون افزایش تولید درواحد سطح، بالا بردن راندمان انتقال و مصرف آب ، تولید محصول سالم ،آموزش اجرای روشهای نوین تولید محصولات کشاورزی وهمچنین ایجاد و تثبیت اشتغال را مد نظر دارد.
منبع : پرتال جهادکشاورزی نطنز
رهاسازی 46000قطعه بچه ماهی گرمابی دربیست استخر شهرستان نطنز
natanzjournalist
بنا به گزارش آقای مظلومی ُمسئول امور دام جهاد کشاورزی شهرستان نطنز،تعداد 46000 قطعه بچه ماهی ازنوع ماهیان گرمابی در20 باب استخرجهت پرورش رهاسازی گردید.
وی افزود: این نوع ماهیان ازنوع کپور- آمور و فیتوفاگ بوده که بامناسب بودن آب وهوای بخش کویری وسازش بامحیط باعملکردخوبی روبروست و پیش بینی می شود که درپایان ازاین تعدادبچه ماهی 70 تن گوشت سفیدتولید وبرای مصرف به بازارعرضه گردد.
یادآوری می شودزمان نگهداری وپرورش این ماهیان گرمابی حدود ۹ ماه است.
منبع : پرتال جهادکشاورزی نطنز
سیا و آل سعود!
مزرعه شجاع آباد با قدمت پانصد ساله در حال خشک شدن است.
natanzjournalist
این مزرعه در10 کیلومتری شهر نطنز قراردارد که دراثرپایین رفتن سفره آب زیرزمینی وحفرچاه های مجازو غیرمجاز به کلی خشک شده است.
به گزارش روابط عمومی جهادکشاورزی نطنزُ ازقول یکی ازعمده مالکین ،این مزرعه درپنج سال اخیر بطور متوسط 10- 7 لیتر آب داشته بطوریکه درمواقع خشکسالی حتی آب این مزرعه به جای های دیگرحمل می گردید.
وی گفت:مزرعه باسطحی بالغ بر18 هکتار دارای 8000 اصله درخت از نوع به ، خرمالو، اناروگردو یکی از سرسبزترین مزارع نطنزبه شمارمی رفت. لازم است مسئولین محترم متولی آب در شهرستان بادر نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی منطقه ، مسائل زیست محیطی ،وضعیت سفره آبهای زیرزمینی و... از واردشدن خسارت جبران ناپذیر به باغات ومزارع در آینده جلوگیری به عمل آورند.
منبع : پرتال جهادکشاورزی نطنز
فرمولهای حيرتانگيز قرآنی و تعيين زمان نابودي اسرائيل
مفسرین معاصر سعی کردهاند علاوه بر جهات فوق عقل و علم را در تفسیر قرآن به کارگیرند. در میان تفاسیر موجود قرآن کریم جای تفسیر ریاضی قرآن خالی است.
سیّد عبدالله حسینی یکی ازمحققین مرکز اسلامی ژوهانسبورگ طی مقالهای با استناد به تفسیر ریاضی از سورههای مبارکه اسراء و کهف، از پیش بینی نابودی رژیم صهیونیستی توسط امام زمان(عج) در سال 1401 هجری شمسی مطابق با 1443 هجری قمری و 2022 میلادی و 5782 عبری خبر داده است.
http://www.yjc.ir/fa/news/4054316/فرمولهای-حيرتانگيز-قرآنی-و-تعيين-زمان-نابودي-اسرائيل
خدایا شرمنده ایم...
کم کم به انتهای ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم و ما، بندگان ضعیف و ذلیل خدای بزرگ و مقتدر، هر چه تلاش کردیم، نتوانستیم به آن جایی که برایمان در نظر گرفته شده بود، و به ما وعده داده شده بود برسیم.خدایا...حال که می بینیم، این فرصت بزرگ و بهانه عجیب تو برای بخشیده شدن ما، و بزرگ شدن ما و بیرون آمدن ما از سطح انسان های کوچک و موجو دات ضعیف النفس به سمت کمال و رشد معنوی، در حال تمام شدن است، باید حسرت بخوریم که عمرمان در این ماه شریف به آن صورت که به ما سفارش شده بود، نگذشت، و ما مانده ایم و روزمرگی و گذر زمانی که دیگر برایمان عادی شده است.
خدایا، شرمنده ایم...
شرمنده ایم که انتظار تو را برای به تو رسیدن بی پاسخ گذاشتیم...
خدایا، شرمنده ایم، از اینکه کوتاهی های ما، تو را ناراحت کرد، و این همه نعمت تو باعث نشد به خود بیاییم و کمی به این فکر کنیم که، مگر چه منتی بر سر تو داریم که اینگونه به ما می رسی و ما به جای به تو رسیدن از تو دورتر می شویم...
خدایا، شرمنده ایم، تو ما را برای انسانیت خودمان می خواهی و ما تو را برای نفسانیت خودمان، و در ملک و زمین تو ، و با نعمت های بیشمار تو، بهترین لذت ها را می بریم و انگار نه انگار که، هزینه اش شکرگزاری واقعی به درگاه توست...
خدایا، شرمنده ایم، مانند قوم بنی اسرائیل که"من و سلوی" برایشان فرستادی و آن را بهترین غذا برایشان قرار دادی و آنها درست برعکس آنچه باید باشند، ناسپاسی کردند و بیهوده زیاده خواهی کردند، ما هم به رسم آنها این همه نعمتت را ندیدیم و همه فکر و ذکرمان شد قیمت مرغ و گوشت و... و...؛ و چقدر بد بود که همه اینها را تقصیر تو گذاشتیم، که خدایا این چه زندگی ای است که برای ما ساختی؟!
خدایا، شرمنده ایم، ما به عنوان اشرف مخلوقات به این دنیا آورده شدیم، ولی حالا حیوانات را در شهوت و شکم پرستی الگوی خود کرده ایم، و تو از اینکه، ولی و خلیفه و انسان کاملت غریبترین موجود این زمین و زمان است، به حال ما غصه می خوری که، شما را چه می شود؟
خدایا، ما شرمنده ایم که می دانیم و عمل نمی کنیم، می فهمیم و رو می گردانیم، می شناسیم و چشم بر هم می گذاریم، و تو بزرگوارانه، باز در پی راحتی ما نعمت می فرستی، شرمنده ایم...
خدایا شرمنده ایم، ما آسایش داریم، آرامش داریم، به وفور نعمت و امکانات در اختیارمان هست، بدون اینکه به فکر فقرا و ایتام و ضعیفان خلقت که به خواست تو اینگونه شده اند نظری بیندازیم، همه قدرت خود را به زیاده خواهی و غرو و تکبر گذاشتیم و باز چشممان به چیزهایی بود که نداشتیم...
خدایا، شرمنده ایم، که شکم سیر خوردیم، به غفلت خفتیم، عطا و کرم تو ما را به خود نیاورد، کمی به این فکر نکردیم، شاید در همین نزدیکی ها، آدم ها سلاخی می شوند، گرسنگی می کشند، و خواب؟؟؟ خواب برایشان معنا ندارد، که حتی آرامش نشستن به لحظه ای هم ندارند، و باز خودخواهی کردیم، و از تو بهتر خواستیم، که آنها هم حقشان است، ما در خوشی مان خللی به وجود نیاید....!
خدایا، به خاطر همه آنچه که به ما دادی شکر، و همه آنچه که ندادی، شکر؛ خدایا، نکند روزی به این زیستن ، به مرگ برسیم و ایستگاه آخر زندگی مان، بشود جدا شدن از خوشی های حیوانی و رسیدن به عذاب؟؟؟به ما توفیق شکرگزاری به درگاهت بده، به ما توفیق درک و رسیدگی به کار ضعیفان و محتاجان خلقت بده، ما را از تکبر و غرور و خودبزرگ بینی ها جدا کن، ما را آن ده که آن به و بگیر از ما آنچه تو را از ما می گیرد...
بعد از رمضان شیطان را که امروز به خاطر تبرک ماه زیبایت در بند است، بر ما مسلط نکن، دربهای جهنم که در این ماه بسته است، بر ما نگشا...
ما را از پاکی رمضان جدا نکن، ای خدای رمضان الکریم...
انشاالله...
غلامحسین علوی
افتتاح اولین نمایشگاه قرآن و عترت در بادرود
basiratbad



مصطفی موذنی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نطنز گفت به مناسبت ایام پر فیض ماه مبارک رمضان و به منظور ترویج هر چه شایسته تر فرهنگ قرآنی ّ نمایشگاه قرآن وعترت شامل انواع مجلد قرآن کریم - مفاتیح الجنان و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و انواع کتب مذهبی و دینی مرتبط - نرم افزار های جامع چند رسانه ای محصولات فرهنگی و مذهبی جهت بهره مندی دوستداران قرآن در شهر بادرود محل سالن فاطمیه با حضور اما جمعه - نماینده مجلس شورای اسلامی - فرماندار و بخشدار و جمعی دیگر از مسوولان محلی افتتاح شد
یادآور می شود این نمایشگاه جهت عرضه محصولات خود با تخفیف ویژه تا عید سعید فطر دایر خواهد بود
نماینده شهرستان نطنز:راهپیمایی روز قدس موجب تقویت جبهه مقاومت در برابر استكبار می شود.
نماینده مردم نطنز و قمصر در مجلس شورای اسلامی گفت: راهپیمایی باشكوه روز قدس موجب تقویت و محكم تر شدن پایه های جبهه مقاومت در برابر استكبار جهانی می شود.
'محمد فیروزی'،اظهار داشت: روز قدس یكی از ابتكارات مهم امام راحل(ره) بود كه به همگان ثابت كرد ایران خود را جدا از دیگر ملتها نمیداند و حامی تمام مظلومان جهان است.
وی، با اشاره به اینكه این آیین، تنها در ایران اسلامی برگزار نمی شود، تاكید كرد: تحولات سیاسی اخیر و حركت بیداری اسلامی كه سراسر جهان را تحت تاثیر خود قرار داده، از پیام های راهپیمایی روز قدس نشات گرفته است.
عضو هیات رییسه فراكسیون تولید ملی و جهاد اقتصادی مجلس نهم تصریح كرد: موج اسلام گرایی و استكبار ستیزی كه جهان را فرا گرفته نشان از قدرت جبهه مقاومت و ناتوانی نظام سلطه است.
فیروزی خاطرنشان كرد: حضور باشكوه و پرعظمت در راهپیمایی روز قدس، اراده ملت ایران در دفاع از حقوق مظلومان آن هم در شرایط كنونی كه قدرتها در باتلاق مشكلات اقتصادی به دام افتاده اند را به اثبات می رساند.
وی یادآور شد: ملت شریف ایران اسلامی امسال نیز پرشور تر از هر سال در این آیین شركت كرده و چشم مستكبران عالم را كور خواهند كرد.
ایرنا
پس از مرمت و بازسازی؛خانه ميرترابيهای نطنز به مركز هنرهاي سنتي تبديل شد

وی افزود: كف فرش اتاقها، سفيدكاري، نماسازي و استحكام بخشي از مهمترين مراحل مرمت اين بناي تاريخي است.
سرپرست اداره ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري نطنز تصریح کرد: هم اكنون اين مركز به دستگاههاي چادر شب بافي، زري بافي، چاقو و قفل سازي مجهز و حدود 6 هنرمند در اين مركز فعاليت ميكنند.
وی هدف از راه اندازي اين مركز را احيا و حفظ هنرهاي منسوخ شده اين شهرستان دانست.
خانه تاریخی میرترابیها با حدود یکهزار مترمربع مساحت و مصالح گچ و آجر در دو بخش زمستانی و تابستانی بنا شده است.

این خانه تاریخی دارای ۲۲ اتاق، سرداب، مطبخ، هشتی و اتاق پنج دری است و سال ۱۳۸۲ با شماره ۴۶۹۲ در فهرست آثار ملی ثبت شد.
تاکنون ۱۱۵ اثر از یکهزار و ۸۰۰ اثر تاریخی شهرستان نطنز در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
درس اخلاق تاريخ: 29 تير 1391 عظمت ماه مبارک رمضان در بیان حضرت آیت الله جوادی آملی
به گزارش پايگاه اطلاع رساني اسراء: حضرت آيتالله جواديآملي در ادامـۀ مباحث درس اخلاق خود که در مسجد احمد آباد شهرستان دماوند و با حضور جمعی از اساتيد, دانشجويان, حافظان قرآن, فضلاي حوزوي و دانشگاهي, برگزار شد فرمودند: ما يك وظيفه مشترك داريم كه همه ما براي انجام اين وظيفه مشترك بايد آماده باشيم و آن [در رابطه با] فرا رسيدن ماه مبارك رمضان است در اين جهت هر كسي به اندازه هاضمه فكري خودش ضيافت الهي را درك ميكند اگر سفرهاي پهن شد مائده و مأدبهاي پهن شد و عدّهاي دعوت شدند هر كسي به اندازه هاضمه خود از آن غذا استفاده ميكند كسي كه ظرفيت بيشتري دارد بيشتر مصرف ميكند كسي كه ظرفيت كمتري دارد كمتر, ماه مبارك رمضان ماه مهماني خداست. در نوبتهاي قبل شايد به عرضتان رسيده باشد كه هر كسي سالي دارد سال تحصيلي مشخص است از چه وقت شروع ميشود و چه وقت ختم ميشود كشاورزان هم سالي دارند پاييز [آغاز] سال كشاورزي و كشاورزان است بهار اول فروردين [آغاز] سال طبيعي محسوب ميشود كه آن براي حيات گياهي اثر دارد هر كسي سالي دارد آنها كه اهل سير و سلوكاند درصدد تهذيب نفساند آنها هم سالي دارند سال آنها از ماه مبارك رمضان شروع ميشود و ماه شعبان تمام ميشود اين سالكان در ماه شعبان خيلي تلاش و كوشش ميكنند كه تمام آن مشكلاتشان را حل كنند كه وقتي وارد ماه مبارك رمضان ميشوند ديگر مشكل اخلاقي نداشته باشند اگر بزرگاني مثل حافظ و امثال حافظ از ماه شعبان خيلي با جلال و شكوه ياد ميكنند سرّش همين است او ميگويد:
ماه شعبان منه از دست قدح كاين خورشيد٭٭٭ از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد[1]
يعني ماه شعبان, ماه آخر سال است جايزهها را در آخر سال ميدهند كارنامهها را در آخر سال ميدهند برنامههاي سال را در آخر سال ارزيابي ميكنند ميگويد اين ماه شعبان را از دست مده اگر از دست دادي وارد ماه مبارك رمضان شدي در ماه مبارك رمضان, رمضان خبري از جايزه نيست شب و روز اين ماه مبارك رمضان بايد تلاش و كوشش كني تا شب عيد رمضان كه ليلةالجوائز است يا روز عيد فطر كه يومالجوائز است آن وقت نتيجه كار شما را نظير اين امتحانات مياندورهاي به شما بدهند
ماه شعبان منه از دست قدح كاين خورشيد٭٭٭ از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد
حضرت استاد در ادامه فرمودند: وقتي شب عيد رمضان شد آن شب عيد فطر ليلةالجوائز است روز عيد فطر يومالجوائز است آن وقت ميگويند:
روز عيد است و من امروز در آن تدبيرم٭٭٭ كه دهم حاصل سي روزه و ساغر گيرم[2]
يك خطبه نوراني از وجود مبارك رسول گرامي به ما رسيد اين خطبه هم از نظر محتوا خيلي بلند است هم از نظر سند, سندش بعد از بزرگان رجال ميرسد به وجود مبارك امام هشتم از امام هشتم تا پيامبر همهشان معصوماند در آخرين جمعه ماه شعبان وجود مبارك رسول گرامي فرمود مردم ماه خدا به طرف شما آمده به استقبال اين ماه برويد «قد أقبل إليكم شهر الله»[3] اين ماه به نام خداست همان طوري كه كعبه به نام خداست و آن سرزمين, سرزمين ضيافت است اين ماه هم ماه خداست اين زمان, زمان ضيافت است آن زمين, زمين ضيافت است كساني كه توفيق حج يا عمره را دارند مهمانان خداي سبحاناند كه در آنجا از حاجيان و معتمران به عنوان ضيوف الرحمان ياد ميشود در ماه مبارك رمضان هم كه به عنوان شهر ضيافت است از روزهدارها به عنوان ضيوف الرحمان ياد ميشود سنايي ميگويد كعبه احتياجي به پردههاي ابريشمي ندارد كعبه را با اين پردهها زيور ندهيد كعبه نيازي به ابريشم ندارد جمال كعبه به چيز ديگر است «ياي بيتي جمال كعبه بس است» كعبه يك ياء دارد كه خداي سبحان به ابراهيم و اسماعيل(سلام الله عليهما) فرمود: ﴿أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ﴾[4] خانه مرا پاك كنيد كعبه نيازي به ابريشم ندارد «ياي بيتي جمال كعبه بس است» اين يك دانه ياء براي ماه مبارك رمضان هم هست كه شما ميگوييد «قد أقبل اليكم شهر الله» اين دو, اين يك ياء براي انسان هم هست كه فرمود: ﴿نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُوحِي﴾[5] اگر انسان حرمت اين اضافه تشريفي را رعايت كند قدر اين ياء را بداند همتاي كعبه ميشود همتاي ماه مبارك رمضان ميشود آن وقت سنايي ميگويد:
تو فرشته شوي ار جهد كني از پي آنك٭٭٭ برگ توت است كه گشتست به تدريج اطلس[6]
حالا ما كه وارد مهماني خداي سبحان ميشويم چه غذايي به ما عطا ميكند كه ما سير بشويم مستحضريد كه ما هيچ سير نميشويم يعني هيچ كسي در جهان سير نخواهد شد اگر كسي دنبال مال باشد هر چه فراهم كرد باز جهنّمي در درون اوست هرگز سير نميشود به هر مقامي برسد سير نميشود اين حق با اوست براي اينكه انسان، خواهان كمال مطلق است اما آن كمال مطلق در غير ذات اقدس الهي حاصل نيست انسان بايد به جايي برسد كه سير بشود و آن لقاي خداست آن چون محبوب مطلق است جمال محض است كمال محض است انسان وقتي به لقاي او رسيد آرام ميشود از بهشت به عنوان دارالقرار ياد ميكنند ما تا به لقاي حق نرسيديم در راهيم در مَفرّيم نه در مقرّ، وجود مبارك حضرت مطالبي فرمود كه به درد اوساط ميخورد به درد ضعاف ميخورد به درد خواص ميخورد به درد اخص ميخورد ما را به روزه گرفتن دعوت كرده است به انفال دعوت كرده است به خيرات دعوت كرده است اينها حرفهاي متوسط است كه حضرت در همين خطبه پايان ماه شعبان بيان كردند. بعد فرمود بسياري از شماها بدهكاريد معناي دِيْن اين است كه اگر كسي حقّالله, حقّالناس اينها در ذمّه اوست اين بدهكار است بدهكاري مالي مثل خمس و زكات و اينها ساده است و خيلي سهل است اما حضرت فرمود شما بدهكاريد آنجا كه فكر بد كرديد آنجا كه خيال بد كرديد آنجا كه نگاه بد كرديد آنجا كه حرف ناصواب گفتيد يا شنيديد اين مجاري ادراكيتان و تحريكيتان بدهكار است يا حقّالله داريد يا حقّالناس يا هر دو, هر بدهكاري بايد وثيقه بسپارد گرو بسپارد اين هم دو مطلب. ما كه بدهكاريم به خدا بدهكاريم به دين بدهكاريم چه چيزي گِرو بدهيم كه از ما بپذيرند در مسائل مردمي اگر كسي به ديگري بدهكار بود خانهاش را فرشش را زمينش را گرو ميسپارد اما اگر كسي به خدا بدهكار بود چه چيزي را بايد گرو بدهد خدا مال و منال كه گرو نميپذيرد خود انسان را گرو ميگيرد وقتي خود انسان گرو گرفته شد انسان ميشود در رهن, رهن يعني گِرو اين دو بخش از قرآن كريم كه گاهي ﴿رَهِينَةٌ﴾ گاهي ﴿رَهِينٌ﴾ دارد ناظر به همين است ﴿كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ﴾[7] (يك) ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ﴾[8] (اين دو) اين «رهين» فعيل به معني مفعول است يعني هر انسان گنهكاري مرهون است آن كالاي رهني را آن عين را ميگويند عينِ مرهونه وقتي انسان مرهون شد در گِرو شد ديگر آزاد نيست اينكه ميبينيد بعضيها ميگويند من هر چه ميخواهم زبانم را كنترل كنم نميتوانم يا چشمم را كنترل كنم نامحرم را نبينم نميتوانم يا نميتوانم حرفهايم را كنترل كنم اين بيچاره راست ميگويد چون در گرو است اين معتاد بيش از ديگران كارتنخواب را, فلاكت و بدبختي را ميبيند شما ميخواهيد با نصيحت، يك معتاد را هدايت كنيد اينكه بيش از شما آشناست و دارد ميبيند اين در بند است انديشهاش آزاد است ولي انگيزهاش در رهن است در بند است آن كارِ اساسي را اين بخشهاي اراده و نيّت و تصميم و قصد و اخلاص انجام ميدهند بخش وسيع حيات ما به انگيزه وابسته است عزم يعني عزم, جزم يعني جزم آنچه از حوزه و دانشگاه برميآيد تدريس جزم است تصوّر است تصديق است موضوع است محمول است مسئله است مبادي است يعني علم, اين بخش ضعيفي از زندگي را تأمين ميكند بخش اساسي آن به عهده اراده است اراده و اخلاص و نيّت اين اگر به بند كشيده شد انسان در گرو است مرحوم صدوق(رضوان الله عليه) ابن بابويه در كتاب قيّم توحيد نقل ميكند كه كسي از وجود مبارك اميرمؤمنان(سلام الله عليه) سؤال كرد من هر چه ميخواهم نماز شب بخوانم نميتوانم فرمود تو در بندي «قَيَّدَتْكَ ذنوبك» گناه تو را به بند كشيده لذا نميتواني [براي نماز شب] برخيزي اين بيان نوراني حضرت اين است كه مردم! «إنّ أنفسكم مرهونةٌ بأعمالكم فَفُكُّوها باستغفاركم»[9] مردم! شما در بنديد بدهكاريد شما را به گرو گرفتند بياييد ماه مبارك رمضان خودتان را آزاد كنيد آن وقت يك انسان آزاد در كمال آسودگي از نامحرم ميگذرد از زيرميزي و روميزي ميگذرد نه بيراهه ميرود نه راه كسي را ميبندد نه دروغ ميگويد نه خلاف ميگويد هيچ جا آبروي نظام اسلامي و خونهاي پاك شهدا را نميريزد فرمود بياييد خودتان را آزاد كنيد شما ببينيد مشكلات اين مملكت الآن چيست در بند بودن ماست فرمود بياييد خودتان را آزاد كنيد شما كه ميدانيد رشوه حرام است ميدانيد اختلاس حرام است اينها را كه ميدانيد, ميدانيد پايانش جهنم است ميدانيد آبروريزي دارد خب بياييد خودتان را آزاد كنيد تا انسان آزاد نشد همين است بالأخره دست و پا ميزند كسي كه در بند است فرمود بياييد فكّ رهن كنيد بياييد خودتان را آزاد كنيد آنگاه همين مكتب است كه ميگويد:
غلام همّت آنم كه زير چرخ كبود٭٭٭ ز هر چه رنگ تعلّق پذيرد آزاد است[10]
اين براي خواص, «ز هر چه رنگ تعيّن پذيرد» اين براي اخص; «ز هر چه رنگ تعيّن پذيرد آزاد است» آن وقت انسان ميشود آزاد. اگر اين راه براي ما در ماه مبارك رمضان باز است آن وقت چرا خودمان را ارزان بفروشيم.
مفسر بزرگ قرآن کریم اذعان داشتند: بارها به عرض دوستان رسيد اين حرف، زير اين آسمان فقط براي انبياست شما ببينيد در غير سخنان انبيا احدي آمده اين حرف را زده؟ آن حرفي كه انبيا آوردند اين است مرگ پديدهاي است كه بالأخره انسان با آن درگير است هيچ كسي نميتواند بگويد مرگي در كار نيست اما همه حرفها اين است كه ما در مصاف با مرگ كه دست به گريبان ميشويم ما مرگ را ميميرانيم يا او ما را ميميراند به استثناي اوحدي از اهل نظر خيال ميكنند انسان ميميرد اما حرفي كه انبيا آوردند اين است كه انسان مرگ را ميميراند ماييم كه بر او پيروز ميشويم او را چماله و مچاله ميكنيم و دور مياندازيم و براي ابد زندهايم تعبير قرآن كريم اين نيست «كلّ نفس يذوقها الموت» هر كسي را مرگ ميچشد تعبير قرآن اين است ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾[11] هر كسي مرگ را ميچشد خب روشن است كه هر ذائقي مذوق را هضم ميكند شما يك ليوان آب يا شربت نوشيديد شما او را هضم ميكنيد نه او شما را. اگر ما آن قدر قدرتمنديم كه مرگ را ميميرانيم و ابدي ميشويم و مرغ باغ ملكوتيم اگر ما اين هستيم چرا قدر خود را ندانيم اگر ما ابدي هستيم براي ابد چه ذخيرهاي فراهم كرديم ماه مبارك رمضان ماه اين حرفهاست اساس كار اين است كه ما فكّ رهن كنيم به مقام آزادي برسيم بشويم موحّد، اگر موحّد شديم فقط او را ميپرستيم هر كسي به اندازه خود بايد بكوشد كه ـ انشاءالله ـ از حريّت و آزادي كه از بهترين نعمتهاي الهي است متنعّم شود!
[1] . ديوان حافظ, غزل 164.
[2] . ديوان حافظ, اشعار منتسب, شماره 17.
[3] . الامالي (شيخ صدوق), ص93; عيون اخبار الرضا, ج1, ص295.
[4] . سورهٴ بقره, آيهٴ 125.
[5] . سورهٴ حجر, آيهٴ 29; سورهٴ ص, آيهٴ 72.
[6] . ديوان سنايي, قصيده 90.
[7] . سورهٴ طور, آيهٴ 21.
[8] . سورهٴ مدثر, آيهٴ 38.
[9] . عيون اخبارالرضا, ج1, ص296.
[10] . ديوان حافظ, غزل 37.
[11] . سورهٴ آلعمران, آيهٴ 185; سورهٴ انبياء, آيهٴ 35; سورهٴ عنكبوت, آيهٴ 57.
شکمی صاف با یک تمرین شگفت انگیز
به گزارش سلامت نیوز علاوه بر این میتوان با انجام تمرینات مناسب و حفظ سلامتی و عملکرد درست بدن از بسیاری از بیماریهای نظیر بیماری قلبی جلوگیری کرد و همچنین اندامی متناسب و زیبا داشت.
مرحله اول : بر روی زمین دراز بکشید و پاهایتان را خم کنید. همچنین دستها را کنار گوش خود قرار دهید.

مرحله دوم : پاهای خود را بر زمین ثابت نگه دارید و سر خود را به طرف بالا بیاورید.

لازم به ذکر است که در حین انجام این حرکت باید بسیار دقت کنید که به گردن شما فشار وارد نشود .
سر خود را ۵ ثانیه در بالا نگه دارید و سپس بر روی زمین قرار دهید.
این حرکت را میتوانید از ۱۵ بار در روز شروع کنید و کم کم به دفعات ان اضافه کنید.
منبع: سلامت نیوز
عکس: خانه حضرت علی(ع) در مدینه / 1982 میلادی
گزارش تصویری از مراسم شب قدر ( 21 رمضان ) در آقا علی عباس (ع) بادرود
basiratbad
مراسم با شكوه شب قدر در شب 21 رمضان با حضور انبوهي از ميهمانان زائر و مسافر و مردم خداجوی بخش بادرود از ساعت 22 الي ۳۰/۴بامداد برگزار گرديد.





عکس از نصرالله شهنازی
امام جمعه بادرود:شب های قدر، شب تعیین سرنوشت انسان است
basiratbad

وی افزود: افرادی در زمان انتخابات ها برای رسیدن به اهداف خویش دین خود را فدای ریاست و پست و مقام می کنند که این نیز همان دنیا طلبی است.
قاسمی در ادامه خطبه های نماز جمعه به فضیلت های لیالی قدر اشاره کرد و تصریح کرد: شب های قدر، شب تعیین سرنوشت انسان هاست و این یک فرصت استثنایی است تا مومنان و محبان بتوانند توشه ای برای آخرت خویش بیندوزند.
امام جمعه بادرود با گرامیداشت سالروز پیروزی جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی گفت: پیام این جنگ کوتاه مدت این بود که پیروزی با مقاومت به دست می آید نه با صلح و سازش با اسرائیل غاصب.
وی همچنین موفقیت های ورزشکاران ایران در المپیک ۲۰۱۲ لندن به تمامی جامعه ورزشی و خانواده های قهرمانان تبریک گفت.
قاسمی با اشاره به روز جهانی قدس در جمعه آینده اظهار داشت: به منظور حمایت از ارمانهای امام راحل (ره) و دین و ولایت و رهبری و پشتیبانی از ملت مظلوم فلسطین، قاطبه امت حزب الله در راهپیمایی روز جهانی قدس شرکت کرده و خشم و انزجار خود را از استکبار جهانی و رژیم غاصب صهیونیستی ابراز خواهند داشت
آخرین وضعیت جدول توزیع مدالهای المپیک
|
|
مجموع | ||||
| 1 | آمریکا ![]() |
39 | 25 | 26 | 90 |
| 2 | چین ![]() |
37 | 24 | 19 | 80 |
| 3 | بریتانیا ![]() |
25 | 13 | 14 | 52 |
| 4 | روسیه ![]() |
12 | 21 | 23 | 56 |
| 5 | کره جنوبی ![]() |
12 | 7 | 6 | 25 |
| 6 | آلمان ![]() |
10 | 16 | 11 | 37 |
| 7 | فرانسه ![]() |
8 | 9 | 12 | 29 |
| 8 | مجارستان ![]() |
8 | 4 | 3 | 15 |
| 9 | ایتالیا ![]() |
7 | 6 | 6 | 19 |
| 10 | استرالیا ![]() |
6 | 13 | 10 | 29 |
| 11 | قزاقستان ![]() |
6 | 0 | 3 | 9 |
| 12 | ژاپن ![]() |
5 | 14 | 14 | 33 |
| 13 | هلند ![]() |
5 | 5 | 6 | 16 |
| 14 | ایران ![]() |
4 | 4 | 1 | 9 |
| 15 | کره شمالی ![]() |
4 | 0 | 1 | 5 |
| 16 | بلاروس ![]() |
3 | 3 | 4 | 10 |
| 17 | جامائیکا ![]() |
3 | 3 | 3 | 9 |
| 18 | کوبا ![]() |
3 | 3 | 2 | 8 |
| 19 | نیوزلند ![]() |
3 | 2 | 5 | 10 |
| 20 | اکراین ![]() |
3 | 1 | 6 | 10 |
| 21 | آفریقایجنوبی ![]() |
3 | 1 | 1 | 5 |
| 22 | اسپانیا ![]() |
2 | 7 | 2 | 11 |
| 23 | رومانی ![]() |
2 | 5 | 2 | 9 |
| 24 | دانمارک ![]() |
2 | 4 | 3 | 9 |
| 25 | چک ![]() |
2 | 3 | 3 | 8 |
| 26 | برزیل ![]() |
2 | 2 | 7 | 11 |
| 27 | کنیا ![]() |
2 | 2 | 3 | 7 |
| 28 | لهستان ![]() |
2 | 1 | 6 | 9 |
| 29 | کرواسی ![]() |
2 | 1 | 1 | 4 |
| 30 | سوئیس ![]() |
2 | 1 | 0 | 3 |
| 31 | اتیوپی ![]() |
2 | 0 | 2 | 4 |
| 32 | کانادا ![]() |
1 | 5 | 10 | 16 |
| 33 | سوئد ![]() |
1 | 3 | 3 | 7 |
| 34 | اسلونی ![]() |
1 | 1 | 2 | 4 |
| 35 | گرجستان ![]() |
1 | 1 | 1 | 3 |
| 35 | نروژ ![]() |
1 | 1 | 1 | 3 |
| 37 | دومینیکن ![]() |
1 | 1 | 0 | 2 |
| 38 | ایرلند ![]() |
1 | 0 | 1 | 2 |
| 38 | لیتوانی ![]() |
1 | 0 | 1 | 2 |
| 38 | ترکیه ![]() |
1 | 0 | 1 | 2 |
| 41 | الجزایر ![]() |
1 | 0 | 0 | 1 |
| 41 | گرانادا ![]() |
1 | 0 | 0 | 1 |
| 41 | ونزوئلا ![]() |
1 | 0 | 0 | 1 |
| 44 | کلمبیا ![]() |
0 | 3 | 3 | 6 |
| 45 | مکزیک ![]() |
0 | 3 | 2 | 5 |
| 46 | آذربایجان ![]() |
0 | 2 | 3 | 5 |
| 47 | مصر ![]() |
0 | 2 | 0 | 2 |
| 48 | هند ![]() |
0 | 1 | 3 | 4 |
| 48 | اسلواکی ![]() |
0 | 1 | 3 | 4 |
| 50 | ارمنستان ![]() |
0 | 1 | 2 | 3 |
| 50 | بلژیک ![]() |
0 | 1 | 2 | 3 |
| 50 | مغولستان ![]() |
0 | 1 | 2 | 3 |
| 53 | استونی ![]() |
0 | 1 | 1 | 2 |
| 53 | اندونزی ![]() |
0 | 1 | 1 | 2 |
| 53 | مالزی ![]() |
0 | 1 | 1 | 2 |
| 53 | صربستان ![]() |
0 | 1 | 1 | 2 |
| 53 | تایلند ![]() |
0 | 1 | 1 | 2 |
| 53 | چین تایپه ![]() |
0 | 1 | 1 | 2 |
| 53 | تونس ![]() |
0 | 1 | 1 | 2 |
| 60 | Botswana ![]() |
0 | 1 | 0 | 1 |
| 60 | بلغارستان ![]() |
0 | 1 | 0 | 1 |
| 60 | قبرس ![]() |
0 | 1 | 0 | 1 |
| 60 | فنلاند ![]() |
0 | 1 | 0 | 1 |
| 60 | گواتمالا ![]() |
0 | 1 | 0 | 1 |
| 60 | پرتغال ![]() |
0 | 1 | 0 | 1 |
| 66 | یونان ![]() |
0 | 0 | 2 | 2 |
| 66 | مولدووا ![]() |
0 | 0 | 2 | 2 |
| 66 | قطر ![]() |
0 | 0 | 2 | 2 |
| 66 | سنگاپور ![]() |
0 | 0 | 2 | 2 |
| 70 | افغانستان ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | آرژانتین ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | هنگ کنگ ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | عربستان ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | کویت ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | لتونی ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | مراکش ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | پورتو ریکو ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | تاجیکستان ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | ترینیداد و توباگو ![]() |
0 | 0 | 1 | 1 |
| 70 | ازبکستان ![]() |
0 | 0 | 1 |
گزارش تصویری مراسم شب بیست ویکم ماه رمضان امامزاده شاه سلطان حسین عموی امام زمان(ع)
حضور حجت السلام شریفی در مراسم
گزارش تصویری مراسم احیاء شب های قدر(21 رمضان ) در صحن مطهر آقا علی عباس(ع)



طبق سنت هر ساله مراسم احیا شب های قدر در 19 و 21 رمضان در صحن مطهر دو بزرگوار واجب التعظیم امامزادگان آقا علی عباس و شاهزاده محمد (ع) با حضور خیل پر شمار امت روزه دار بادرود و زائران و مسافران حرم مطهر برگزار گردید. آستان مقدس امامزادگان آقا علی عباس و شاهزاده محمد (ع) در دومین شب قدر پذیرای مومنان و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت (ع) بود .برنامه های ویژه فرهنگی مذهبی احیا شب 21 ماه مبارک رمضان از ساعت22 و 30 دقیقه آغاز و تا 3 بامداد ادامه یافت
قرائت قرآن کریم ، سخنرانی ، مرثیه سرایی شهادت حضرت امیرالمومنین علی ع ، قرائت ادعیه و برگزاری مراسم ویژه احیاء ، برنامه های شب 21 رمضان در حرم مطهر را تشکیل داد .برنامه های شب بیست و یکم ماه رمضان شامل قرائت قرآن ، بیان احکام ، قرائت دعای کمیل ، ، مرثیه سرایی و قرائت دعای جوشن کبیر توسط مداح اهل بیت محمد دبیرزاده و مراسم سخنرانی و احیا با حضور حجت الاسلام و المسلمین حسینی و استاد زجاجی ، در این صحن مطهر این دو بزرگوار برگزار گردید
منبع : بادرود رسانه
راز موفقیت در تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها
در نگاه اجمالی به آیات الهی و نسخههای طلایی که خداوند متعال برای رسیدن به موفقیت در همه ابعاد دنیوی و اخروی برای ما بیان کرده است با تکرار بعضی از آیات و داستانهای قرآن کریم روبرو می شویم و اصولاً در نگاهی گستردهتر میتوان تکرار بعضی از عبادتها از جمله نمازهای پنجگانه را در دین مشاهده کرد .
حال چرا برخی از اعمال و عبادات نیاز به تکرار و استمرار دارند دلائل زیادی بیان شده که در این نوشته به بیان یکی از آنها می پردازیم .
برای رسیدن به جواب باید در مورد یکی از قوانین مهم مغز صحبت کنیم و آن قانون این است که هر چیزی بر اثر تکرار زیاد از ضمیر خود آگاه به ضمیر ناخود آگاه انسان نفوذ می کند و در نتیجه می تواند رفتار و شخصیت انسان را تحت تاثیر قرار دهد .
در داستان زندگی ادیسون این مخترع بزرگ تاریخ که نزدیک به 2500 اختراع رو به نام خودش ظبط کرده می خوانیم که در 16 سالگی به خاطر درک خیلی کم و حافظه بسیار ضعیف از مدرسه اخراج شد و بعد از مدتی نیز قوه شنوایی خود را از دست داد ولی با این وجود وقتی از او در اوج شهرت رمز و راز موفقیت های چشم گیر او رو ازش می پرسن میگه به دو دلیل من تونستم موفق بشم:
1) پشت کار فراوانی که داشتم .
2) به خاطر حرف های مادرم که در اوج کودنی و نادانی مدام به من می گفت نابغه و من رو با این الفاظ مثبت بمباران می کرد.
پس تکرار بعضی از کلمات می تواند خود منشأ اثر شود حالا اگه این کلمات منفی باشند اثر منفی در رفتار فرد می گذارد و اگر مثبت باشد اثر مثبت. خلاصه اگر ما کلمات و کارهایی رو تکرار کنیم می تواند به راحتی از ضمیر خودآگاه به ضمیر ناخودآگاه منتقل و بعد تبدیل به انرژی شود.
حال در آیات الهی نیز این قانون جاری و ساری است که بعضی از مسائل به دلیل اهمیت فوق العاده ای که دارند تکرار شده اند تا با خواندن مکرر آنها نکته هایی که در آنها است در شخصیت و رفتار ما نفوذ کند و بتواند راهنمای ما در مسیر موفقیت و خوشبختی باشد.
همه این مسائل بیان شد تا به یکی از مهمترین ذکرها و عباداتی که ما در شبانه روز چندین بار تکرار می کنیم پرداخته شود و آن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها است که بعد از هر عبادتی مستحب است که آن را تکرار کنیم .
حال سوالی که در این جا مطرح می شود این است که این تکرار چه سودی دارد و چه ویژگی را می تواند به ضمیر ناخود آگاه ما منتقل کند؟
زندگی به شیوه ای که مورد ستایش و مدح دیگران باشیم چه در حال حیات و چه بعد از مرگ که می توان با تکرار ذکر شریف الحمد الله این ویزگی را در درون خود به وجود بیاوریم
در جواب به این پرسش مهم باید گفت تکرار تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها نیز از قانون کلی مغز استثنا نیست و می تواند ویژگی های مثبت فراوانی را به ضمیر ناخود آگاه ما منتقل کند که به بیان این صفات می پردازیم .
وقتی 34 مرتبه الله اکبر می گوییم در حقیقت به بزرگی و عزت خداوند اشاره می کنیم و این درسی مهم برای زندگی ماست که وقتی خداوند بزرگ و با عزت است من هم که جانشین او در زمین هستم باید با بزرگمردی و عزت زندگی کنم و عزت و بزرگمردی هم یافت نمی شود مگر با عبادت و پیروی از دستورات خداوند چرا که فرمود:
مَنْ كانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً: هر كس سربلندى مىخواهد، سربلندى یكسره از آنِ خداست.(فاطر: 10)
با تکرار 33 بار ذکر الحمدلله در حقیقت به مقام پروردگار عالمیان اشاره می کنیم که برای همه موجودات قابل ستایش است:
وَ هُوَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولى وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُون: و اوست خدا[یى كه] جز او معبودى نیست. در این [سراىِ] نخستین و در آخرت، ستایش از آن اوست، و فرمان، او راست و به سوى او بازگردانیده مىشوید.( القصص: 70)
با تکرار این کلمه طلایی می توانیم این ویژگی را در شخصیت خود به وجود بیاوریم که به شیوه ای زندگی کنید که هم در حال حیات برای دیگران قابل ستایش باشید و هم زمانی که مرگ شما فرا رسید مردم به نیکی از شما یاد کنند.
با گفتن 33 مرتبه ذکر شریف سبحان الله به یکی دیگر از خصوصیات خداوند اشاره می کنیم که پاک و منزه بودن و بی عیب و نقص بودن خداوند از هر جهت است, وقتی این ذکر را بارها و بارها تکرار می کنیم علاوه بر اینکه اذعان می کنیم که خداوند پاک و منزه است این درس را هم می توانیم از این ذکر برای زندگی و رشد و کمال شخصیت خود بگیریم که هر چند انسان معصوم از گناهان و اشتباهات نیست ولی می توان به شیوه ای زندگی کرد که اشتباهات و گناهان خود را به حداقل برساند و در نتیجه بتواند مسیر خوشبختی و سعادت را هر چه سریع تر طی کند.
وقتی 34 مرتبه الله اکبر می گوییم در حقیقت به بزرگی و عزت خداوند اشاره می کنیم و این درسی مهم برای زندگی ماست که وقتی خداوند بزرگ و با عزت است من هم که جانشین او در زمین هستم باید با بزرگمردی و عزت زندگی کنم و عزت و بزرگمردی هم یافت نمی شود مگر با عبادت و پیروی از دستورات خداوند
خلاصه کلام
اینکه تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها علاوه بر اینکه یک دوره خداشناسی را برای ما به تصویر می کشد به خوبی می توان با تکرار آنها ویژگی ای مثبتی را به ضمیر نا خودآگاه خود وارد کنیم ویژگی های مثبتی که می توان به یقین گفت مهمترین اسرار موفقیت در زندگی انسان است؛ ویژگی هایی از جمله:
الف: بزرگمردی و زندگی با عزت که می توان با تکرار ذکر الله اکبر در شخصیت خود نهادینه کنیم .
ب: زندگی به شیوه ای که مورد ستایش و مدح دیگران باشیم چه در حال حیات و چه بعد از مرگ که می توان با تکرار ذکر شریف الحمد الله این ویزگی را در درون خود به وجود بیاوریم .
ج: و در آخر زندگی به شیوه ای که اشتباهات و گناهان ما به حداقل برسد که می توان این مسئله را با تکرار ذکر سبحان الله در شخصیت خود جاری و ساری کنیم.
برگرفته از بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
شهادت امام علی علیه السلام
(من ديروز مصاحب شما بودم و امروز وضع و حال من مورد عبرت شما است و فردا از شما مفارقت ميكنم) . مقدارى شير براى على عليه السلام حاضر نمودند كمى ميل كرد و فرمود بزندانى خود نيز از اين شير بدهيد و او را اذيت و شكنجه نكنيد اگر من زنده ماندم خود،دانم و او و اگر در گذشتم فقط يك ضربت باو بزنيد زيرا او يك ضربت بيشتر بمن نزده است و رو بفرزندش حسن عليه السلام نمود و فرمود:
يا بنى انت ولى الامر من بعدى و ولى الدم فان عفوت فلك و ان قتلت فضربة مكان ضربة.
(پسر جانم پس از من تو ولى امرى و صاحب خون من هستى اگر او را ببخشى خود دانى و اگر بقتل رسانى در برابر يك ضربتى كه بمن زده است يكضربت باو بزن) چون على عليه السلام در اثر سمى كه بوسيله شمشير از راه خون وارد بدن نازنينش شده بود بيحال و قادر بحركت نبود لذا در اينمدت نمازش را نشسته ميخواند و دائم در ذكر خدا بود،شب 21 رمضان كه رحلتش نزديك شد دستور فرمود براى آخرين ديدار اعضاى خانواده او را حاضر نمايند تا در حضور همگى وصيتى ديگر كند.
اولاد على عليه السلام در اطراف وى گرد گشتند و در حاليكه چشمان آنها از گريه سرخ شده بود بوصاياى آنجناب گوش ميدادند،اما وصيت او تنها براى اولاد وى نبود بلكه براى تمام افراد بشر تا انقراض عالم است زيرا حاوى يك سلسله دستورات اخلاقى و فلسفه عملى است و اينك خلاصه آن:
ابتداى سخنم شهادت بيگانگى ذات لا يزال خداوند است و بعد برسالت محمد بن عبد الله صلى الله عليه و آله كه پسر عم من و بنده و برگزيده خداست،بعثت او از جانب پروردگار است و دستوراتش احكام الهى است،مردم را كه در بيابان جهل و نادانى سرگردان بودند بصراط مستقيم و طريق نجات هدايت فرمودهو بروز رستاخيز از كيفر اعمال ناشايست بيم داده است.
اى فرزندان من،شما را به تقوى و پرهيز كارى دعوت ميكنم و بصبر و شكيبائى در برابر حوادث و ناملايمات توصيه مينمايم پاى بند دنيا نباشيد و بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخوريد،شما را باتحاد و اتفاق سفارش ميكنم و از نفاق و پراكندگى بر حذر ميدارم،حق و حقيقت را هميشه نصب العين قرار دهيد و در همه حال چه هنگام غضب و اندوه و چه در موقع رضا و شادمانى از قانون ثابت عدالت پيروى كنيد.
اى فرزندان من،هرگز خدا را فراموش مكنيد و رضاى او را پيوسته در نظر بگيريد با اعمال عدل و داد نسبت بستمديدگان و ايثار و انفاق به يتيمان و درماندگان،او را خشنود سازيد،در اين باره از پيغمبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه فرمود هر كه يتيمان را مانند اطفال خود پرستارى كند بهشت خدا مشتاق لقاى او ميشود و هر كس مال يتيم را بخورد آتش دوزخ در انتظار او ميباشد.
در حق اقوام و خويشاوندان صله رحم و نيكى نمائيد و از درويشان و مستمندان دستگيرى كرده و بيماران را عيادت كنيد،چون دنيا محل حوادث است بنابر اين خود را گرفتار آمال و آرزو مكنيد و هميشه در فكر مرگ و جهان آخرت باشيد،با همسايههاى خود برفق و ملاطفت رفتار كنيد كه از جمله توصيههاى پيغمبر صلى الله عليه و آله نگهدارى حق همسايه است.احكام الهى و دستورات شرع را محترم شماريد و آنها را با كمال ميل و رغبت انجام دهيد،نماز و زكوة و امر بمعروف و نهى از منكر را بجا آوريد و رضايت خدا را در برابر اطاعت فرامين او حاصل كنيد.
اى فرزندان من،از مصاحبت فرو مايگان و ناكسان دورى كنيد و با مردم صالح و متقى همنشين باشيد،اگر در زندگى امرى پيش آيد كه پاى دنيا و آخرت شما در ميان باشد از دنيا بگذريد و آخرت را بپذيريد،در سختيها و متاعب روزگار متكى بخدا باشيد و در انجام هر كارى از او استعانت جوئيد،با مردم برأفت و مهربانى و خوشروئى و حسن نيت رفتار كنيد و فضائل نفسانى مخصوصا تقوى و خدمت بنوع را شعار خود سازيد،كودكان خود را نوازش كنيد و بزرگان و سالخوردگان را محترم شماريد.اولاد على عليه السلام خاموش نشسته و در حاليكه غم و اندوه گلوى آنها را فشار ميداد بسخنان دلپذير و جان پرور آنحضرت گوش ميدادند،تا اين قسمت از وصيت على عليه السلام درس اخلاق و تربيت بود كه عمل بدان هر فردى را بحد نهائى كمال ميرساند آنحضرت اين قسمت از وصيت خود را با جمله لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم بپايان رسانيد و آنگاه از هوش رفت و پس از لحظهاى چشمان خدابين خود را نيمه باز كرد و فرمود:اى حسن سخنى چند هم با تو دارم،امشب آخرين شب عمر من است چون در گذشتم مرا با دست خود غسل بده و كفن بپوشان و خودت مباشر اعمال كفن و دفن من باش و بر جنازه من نماز بخوان و در تاريكى شب دور از شهر كوفه جنازه مرا در محلى گمنام بخاك سپار تا كسى از آن آگاه نشود.
عموم بنىهاشم مخصوصا خاندان علوى در عين خاموشى گريه ميكردند و قطرات اشگ از چشمان آنها بر گونههايشان فرو ميغلطيد،حسن عليه السلام كه از همه نزديكتر نشسته بود از كثرت تأثر و اندوه،امام عليه السلام را متوجه حزن و اندوه خود نمود على عليه السلام فرمود اى پسرم صابر و شكيبا باش و تو و برادرانت را در اين موقع حساس بصبر و بردبارى توصيه ميكنم.
سپس فرمود از محمد هم مواظب باشيد او هم برادر شما و هم پسر پدر شما است و من او را دوست دارم.
على عليه السلام مجددا از هوش رفت و پس از لحظهاى تكانى خورد و بحسين عليه السلام فرمود پسرم زندگى تو هم ماجرائى خواهد داشت فقط صابر و شكيبا باش كه ان الله يحب الصابرين .
در اين هنگام على عليه السلام در سكرات موت بود و پس از لحظاتى چشمان مباركش بآهستگى فرو خفت و در آخرين نفس فرمود:
اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله.
پس از اداى شهادتين آن لبهاى نيمه باز و نازنين بهم بسته شد و طاير روحش باوج ملكوت اعلا پرواز نمود و بدين ترتيب دوران زندگى مردى كه در تمام مدتعمر جز حق و حقيقت هدفى نداشت بپايان رسيد (1) .
هنگام شهادت سن شريف على عليه السلام 63 سال و مدت امامتش نزديك سى سال و دوران خلافت ظاهريش نيز در حدود پنج سال بود.امام حسن عليه السلام باتفاق حسين عليه السلام و چند تن ديگر بتجهيز او پرداخته و پس از انجام تشريفات مذهبى جسد آنحضرت را در پشت كوفه در غرى كه امروز به نجف معروف است دفن كردند و همچنانكه خود حضرت امير عليه السلام سفارش كرده بود براى اينكه دشمنان وى از بنى اميه و خوارج جسد آنجناب را از قبر خارج نسازند و بدان اهانت و جسارت ننمايند محل قبر را با زمين يكسان نمودند كه معلوم نباشد و قبر على عليه السلام تا زمان حضرت صادق عليه السلام از انظار پوشيده و مخفى بود و موقعيكه منصور دوانقى دومين خليفه عباسى آنحضرت را از مدينه بعراق خواست هنگام رسيدن بكوفه بزيارت مرقد مطهر حضرت امير عليه السلام رفته و محل آنرا مشخص نمود.
در مورد پيدايش قبر على عليه السلام شيخ مفيد هم روايتى نقل ميكند كه عبد الله بن حازم گفت روزى با هارون الرشيد براى شكار از كوفه بيرون رفتيم و در پشت كوفه بغريين رسيديم،در آنجا آهوانى را ديديم و براى شكار آنها سگهاى شكارى و بازها را بسوى آنها رها نموديم،آنها ساعتى دنبال آهوان دويدند اما نتوانستند كارى بكنند و آهوان به تپهاى كه در آنجا بود پناه برده و بالاى آن ايستادند و ما ديديم كه بازها بكنار تپه فرود آمدند و سگها نيز برگشتند،هارون از اين حادثه تعجب كرد و چون آهوان از تپه فرود آمدند دوباره بازها بسوى آنها پرواز كرده و سگها هم بطرف آنها دويدند آهوان مجددا بفراز تپه رفته و بازها و سگها نيز باز گشتند و اين واقعه سه بار تكرار شد!هارون گفت زود برويد و هر كه را در اين حوالى پيدا كرديد نزد من آوريد،و ما رفتيم و پيرمردى از قبيله بنى اسد را پيدا كرديم و او را نزد هارون آورديم،هارون گفت اى شيخ مرا خبر ده كه اين تپه چيست؟آنمرد گفت اگر امانم دهى ترا از آن آگاه سازم!هارون گفت من با خدا عهد ميكنم كه ترا از مكانت بيروننكنم و بتو آزار نرسانم.شيخ گفت پدرم از پدرانش بمن خبر داده است كه قبر على بن ابيطالب در اين تپه است و خداى تعالى آنرا حرم امن قرار داده است چيزى آنجا پناهنده نشود جز اينكه ايمن گردد!
هارون كه اينرا شنيد پياده شد و آبى خواست و وضوء گرفت و نزد آن تپه نماز خواند و خود را بخاك آن ماليد و گريست و سپس (بكوفه) برگشتيم .
شجونی: هاشمی نظام را فدای بچههای خود کرد
کاریکاتورهایی از محمد علی رجبی (وبلاگ سیخونک)
ما هم بوق.... از natanz1391

سلام... توی وبلاگ خبری بادرود رسانه خبری رو خوندم که اینجا نوشتم:
به مناسبت ۱۷ مرداد روز خبر نگار شهردار بادرود اقدام به برگزاری مراسم تجلیل از زحمات اصحاب رسانه و خبر نگاران جراید وخبرگزاری ها و وبلاگ نویس های منطقه نمود .
در این مراسم رضا نقدی شهردار بادرود در سخنانی ضمن گرامیداشت روز خبر نگار َ حضور خبر نگاران را در جامعه بسیار مفید و مثبت ارزیابی نمود و گفت باید کارهای انجام شده از سوی مسوولان توسط خبر نگاران بدون جانبداری خاص و به دور از تاثیر پذیری گروههای سیاسی منعکس گردد . وی گفت خبرنگاران با دوری از حب و بغض های جناحی و شخصی و بیان واقعیت ها، سكان داران عرصه فكر و وتلاش هستند.
ایشان در ادامه فعالیت ۴۱ ماهه خویش را در زمینه مسائل عمرانی و خدماتی و فرهنگی و اجتماعی به تفصیل بیان نمود . شهردار بادرود همچنین موانع و مشکلات پیش روی این نهاد عمومی غیر دولتی را بیان کرد و خواستار توجه بیشتر دولت به شهرداری ها شد . در ادامه عبدالله صابری رئیس شورای شهر بادرود هم فرارسیدن روز خبر نگار را به همه خبرنگاران تبریک گفت . وی آزادگی و جسارت را دو خصیصه بارز خبر نگاران در عرصه اطلاع رسانی دانست .
در پایان از سوی شهرداری بادرود به رسم یاد بود هدایای معنوی به هریک از خبر نگاران منطقه اهداء گردید...
واقعا باید به چنین شهردار محترم و عزیزی خسته نباشید گفت و ازش تشکر کرد...
حالا نمیگیم کسی ما رو دعوت کنه... ولی این همه وبلاگ خبری تو ی سطح شهر نطنز هست. نباید از اونها لا اقل تقدیر و تشکری صورت بگیره؟؟
کسانی که دارن اخبار شهر رو اطلاع رسانی میکنن.... واقعا دوباره و سه باره و چند باره باید ابراز تاسف کرد....
وبلاگ ها و سایتهایی مثل:نطنز2006, خبرنگاران نطنز, قاصدک طرق نطنز,
دو کلمه حرف حساب,نطنز سلام,نطنز نیوز, پایگاه خبری نطنزو...
تمامی این سایتها و وبلاگ ها هیچ پولی دریافت نمی کنند و فقط و فقط به عشق شهرشون دارن مینویسن....
فقط باید گفت... متاسفم
كهكشان فوتبال دروغين بود كهكشان يعني مردان المپيك
كهكشان يعني شبي كه كشتي، وزنهبرداري و پرتاب ديسك، پرچممان را در بلندترين چشمانداز جهان بالا بردند و در قلب لندن، غرور ايرانيها دوباره از نو جان گرفت. ما از امثال گردان، بنگر و نكونام براي شما كهكشان ساختيم. جملاتي دروغين و پر آهنگ از افتخار سروديم اما كدام افتخار؟ آخرين بار كه اين فوتبال موي تنت را سيخ كرد، كي بود؟
آخرين مرتبهاي كه تيم باشگاهيات در آسيا چيزي شد به چه زماني مربوط ميشود؟ تيمملي كشورت كه مملو از اين مثلاً كهكشانيهاست، دقيقاً آخرين بار كي موجب شد سرت را به عنوان يك ايراني بالا بگيري؟ ميداني بازي ايران و امريكا براي قرن گذشته بود؟ ناكامي سهدههاي در جام ملتهاي آسيا برايمان عادت شده؛ نرفتن به جام جهاني چندان فاجعهبار نيست. فوتبال ملي ما هيچ بهانهاي براي شاد بودنمان باقي نگذاشته. شايد تا ۱۰سال پيش لژيونر كردن ستارههايش تنها دلخوشيمان براي پرداختن بيحد و مرز به آن بود، اما آن چشمه هم خشكيد. ما به شما ضمانت ميدهيم دست كم تا پنج سال آينده اصلاً ستارهاي وجود ندارد كه حتي ليگ اسلواكي به سراغش بيايد. كريم انصاريفرد بالقوهترين ستارهاش است كه اين روزها در ناكامي پرسپوليس يكي از متهمان اصلي است و بايد پاسخگوي خيلي از چيزها باشد.
كهكشان محمد رويانيان از جنس رسانه بود، يعني چيزي به صورت چگالي وجود نداشت، يك حجم بود بر روي سطح خالي، سطحي از جنس قلمفرسايي امثال من. ما سوژه ميخواستيم، شما بهانه ميخواستيد، ورزش بايد در يك جايي پول دولت را چال ميكرد و اين شد كه همه دست در دست هم داديم تا فوتبال فربه شود از پول، خالي شود از اصول. در اينجا ما پول ساخت سه سالن كشتي را با وقاحت بر ميداريم و ميدهيم به يك فصل دروازهباني كه در هفته چهارم ذخيره تيمش ميشود!
باشگاه پرسپوليس چند درصد از پول خريد اين مثلاً ستارهها را قادر به بازگرداندن است؟ كدام ورزشگاه خصوصي، كدام پول بليت، كدام حق پخش واقعي؟ اينجا همه چيز دولتي است. علي فتحاللهزاده اشك ميريزد كه بهزور پول بگيرد و براي يك فصل، ۵/۱ ميليارد بدهد تنها به يك بازيكن. او مدير دولتي است.
پول دولتي ميگيرد و وقتي پول دولت عوض دو و ميداني، وزنهبرداري و كشتي به جيب ستارههاي فوتبال برود، يعني جواني كه شايد بايد سوريان و نوروزي و قاسمي ميشد، هيچي نميشود، تازه اگر معتاد نشود. در چنين شرايطي به صورت كاملاً اتفاقي اين پول به جيب فوتباليستي ميريزد كه با هر متر و معياري لياقت يك دهم دريافتش را هم ندارد. صحبت امثال مهدوي كيا، دايي و كريمي نيست كه بيشترين خدمت را به فوتبال ملي كردند و با حضور در معتبرترين تيمهاي جهان، دهها برابر پول هزينه شدهشان را عودت دادند. اين حرفها از روي جو مدال المپيك نيست؛ اگرسازوكار فوتبال بر ساخت چنين بازيكناني بود، بايد هم چنين ميكرديم، اما باور كنيد اينچنين نيست.
المپيك بهانه ميشود و يك مواقعي بايد ايستاد، بايد به پشت سر نگاه كرد و ديد ما به بهاي چه چيزي از چه چيزهايي به راحتي گذشتيم. فريب حرفهاي قلعه نويي را نخوريد كه مينشيند چرتكه مياندازد و ميگويد؛ يك مسابقه فوتبال وقت پنج ساعته حدود ۸۰ هزار نفر را در ورزشگاه آزادي بهصورت مفيد پر ميكند و چون چنين سرگرمي مفيدي وجود دارد، بايد هم پول خرجش كرد. در هيچ جاي جهان به چنين بهانهاي به يك فوتباليست آنقدر نميدهند كه تنها قيمت چهارچرخش ۷۵۰ ميليون تومان شود.
با فرمول قلعهنويي اوقات جوانان را پر كردن يعني گرم كردن شومينه يك خانه ويلايي با اسكناسهاي صد دلاري. آري خانه گرم ميشود، اما دقيقاً به بهاي يك پالايشگاه نفت نداشته. اگر يكي مثل قلعهنويي موافق تزريق پول جنونوار است دليل دارد و دليلش هم اين است كه با پول فوتبال دولتي باشگاه مس به او پيشنهاد ۳ ميلياردي ميدهد و او اينچنين به سرهوادار منت ميگذارد كه از بزرگترين پيشنهاد تاريخ فوتبال ايران گذشته است.
آنچه شرحش رفت، تنها سطري بود از كتاب پررنج فوتبال ايران كه پول آن را فقيرتر كرد. اما بهانه اين نگاه به عقب، افتخارآفريني مرداني بود كه درخشانترين شب تاريخ ورزش ايران را رقم زدند. يكي مثل قاسمي كه با كمترين توجه ممكن از حيث مالي بزرگترين افتخار ممكن در عالم ورزش را براي ما صيد كرد، حالا دستگاه ورزش دولتي به او وعده ۱۵۰ ميليون تومان را ميدهد.
يكي مثل بهداد سليمي رگهاي سرش زير وزنه تا مرز پارگي آماس ميكند تا غرور يك ملت با مدالش پرواز كند و آن وقت ما در اينجا، در تهران، در قلب فوتبال پايتخت، فوتباليستي را داريم كه ۵/۱ ميليارد قرارداد بسته و در چهار بازي تنها يك بار موفق به گلزني شده است. آن لحظهاي كه اميد نوروزي بالاي سكو رفت و نگاهش به پرچم كشورش بود شايد يك دلمشغولي بيشتر نداشت؛ با ۲۰۰ سكهاي كه به عنوان جايزه شايد به همين زوديها به او بدهند در كجاي پايتخت ميتواند يك خانه ۷۰ متري بخرد.
اين يك اعتراف است در روز خبرنگار؛ فوتبالنويسها به عنوان اصحاب رسانه به ورزش اين مملكت خيانت كردند. ما بوديم كه قيمت خريد كريس و كاكا را بر سر غيرفوتباليها كوبيديم و اينچنين قيمت فوتباليستهاي بيكيفيت وطني را تا عرش اعلا بالا برديم وحالا نتيجه پيش روي ماست؛ ليگ فوتبال با هزينهاي بالاي ۱۰۰ ميليارد تومان تقريباً هيچ افتخاري حتي درسطح آسيا كسب نميكند و آن وقت بايد بنشينيم و ببينيم مدالآوران بزرگ اين مرز و بوم ورزشكاراني هستند غالباً پژوسوار كه ورزش دولتي بخشي از حقشان را به صورت تنها ۲۰۰ سكه و در ازاي مهمترين عنوان ورزشي جهان به آنها ميدهد.
اگر سهم سليميها پژو است، بر آن حرجي نيست، اما در فوتبال دولتي به بازيكني كه ليگ قطر هم او را نميخواهد، نبايد پورشه داد. اين شبها همين پژوسوارها بودند كه از ياد ۳۰ - ۲۰ ميليون طرفدار پرسپوليس بردند كه ستارههاي ميلياردي با اعصابشان چه كردند. نه. . . اين انصاف نيست. ما راه را اشتباه رفتيم. كهكشان يعني افتخار در جام جهاني، طلا در المپيك.
مرجع : روزنامه جوان
بازگشت قهرمان؛استقبالتاریخی از بنا و سربازانش
به گزارش رجانیوز، شاگردان افتخارآفرین محمد بنا در تیم ملی کشتی فرنگی بامداد امروز از طریق مرز هوایی امام خمینی (ره) وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شدند تا مورد استقبال بی نظیر و با شکوه مردم ورزش دوست ایران قرار گیرند، اتفاقی که به عقیده کارشنایان تاکنون در ورزش ایران بی سابقه بود.
احمد رسولینژاد معاون پارلمانی وزارت ورزش، حمید سجادی معاون وزیر ورزش، حسن رنگرز نایب رئیس فدراسیون کشتی و مسئولان هیئت کشتی مازندران و بیش از هزار نفر از دوست داران کشتی از قهرمانان ایران استقبال کردند.محمد مایلی کهن سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران نیز در مراسم استقبال حضور داشت. طالب نعمتپور، افشین بیابانگرد، محسن حاجیپور، حسن رنگرز، عارف ربطی، سردار مشایخی، مرتضی تمدن استاندار تهران، وهاب فرهمند مدیرکل تربیت بدنی استان تهران و جمعی دیگر از مسئولان ورزش و علاقمندان در این مراسم حضور داشتند
سعید عبدولی و حمید سوریان بیش از سایرین در فرودگاه با استقبال مردم رو برو شد البته محمد بنا معمار کشتی فرنگی ایران نیز به عنوان یکی از چهرههای محبوب استقبال کنندگان به شمار میرفت،لحظه ورود قهرمان المپیک 2012 لندن برای نخستین بار از شبکه سوم سیما، شبکه جهانی جام جم به صورت زنده و مستقیم روی آنتن رفت تا برای نخستین بار رسانه ملی به رشتهای حز فوتبال به این شکل توجه کند.
استقبال وصف ناپذیر علاقمندان به کشتی فرنگی نشان داد عملکرد شاگردان محمد بنا در بازیهای المپیک لندن قانع کننده بوده است که این اتفاق می تواند زمینه ای جدید برای رشد و رونق این کشتی مدال آور در ورزش کشور شود.
عبدولی:واقعا شرمنده مردم شدم
کشتیگیر تیم ملی فرنگی گفت: دست همه مردم را می بوسم و شرمنده شان هستم که نتوانستم دست پر به ایران برگردم.
سعید عبدولی پس از بازگشت مسابقات المپیک 2012 لندن گفت: دست همه مردم را میبوسم و از همه آنها تشکر میکنم. شرمنده مردم شدم چون باید با دست پر برمیگشتم اما متأسفانه همه دیدند که چه اتفاقی افتاد. مردم شاهد بودند که پیروزی صددرصد من را از من گرفتند.
وی افزود: کسی نبود که صدای ما را به مسئولان برساند و از حق من دفاع کند. آنها تصمیم گرفته بودند که من را بازنده میدان معرفی کنند و به خواسته خودشان رسیدند.
عبدولی گفت: چهار سال از عمر من به هدر رفت و تلاش مربیانمان نیز بر باد رفت. امیدوارم مردم باز هم مرا دعا کنند تا بتوانم در مسابقات بعدی نتایج خوبی را کسب کرده و جبران کنم.
سوریان:معنی غرور ملی را توجه شدم
کشتیگیر تیم ملی فرنگی گفت: خوشحالم که سه بار سرود ایران در سالن کشتی لندن نواخته شد و بهترین لحظات همه ما را رقم زد.
حمید سوریان در حاشیه مراسم استقبال در مورد مسابقات المپیک 2012 لندن گفت: کاروان تیم ملی کشتی فرنگی در این مسابقات نتایج خیلی خوبی را کسب و با 3 نشان طلا عنوان قهرمانی را از آن خود کرد.امیدوارم مردم در این ایام همه ورزشکاران را دعا کنند تا باز هم در لندن مدالهای خوشرنگی نصیب ورزشکاران کشورمان شود.
سوریان در ادامه گفت: توکل به خدا در این ماه عزیز و دعای مردم باعث دلگرمی ما شد و همین موضوع باعث شد بچهها با انگیزه فراوانی مقابل حریفانشان مبارزه کنند. خوشبختانه سه بار سرود ایران در لندن در سالن کشتی نواخته شد که بهترین لحظات همه ما بود.
رضایی: حق ما شش مدال بود
نماینده وزن ۹۶ کیلوگرم کشتی فرنگی تیم ملی گفت: با وجود همه ناداوریها توانستیم قهرمان المپیک شویم و شاخ روسها را بشکنیم.
قاسم رضایی فرنگیکار وزن 96 کیلوگرم تیم ملی ایران پس از بازگشت از مسابقات 2012 لندن گفت: قبل از اعزام به مسابقات لندن با یک مصدومیت از ناحیه ابرو روبهرو بودم و خدا را شکر توانستم با همان وضعیت بهترین نتایج را کسب کنم.خوشحالم که تیم ملی ایران با کسب 3 مدال اولین تیم کشتی فرنگی بود که توانست عنوان قهرمانی را کسب کند.
نماینده وزن 96 کیلوگرم تیم ملی گفت: واقعاً 8 ماه تمرینات پرفشاری را پشت سر گذاشتیم و تمام توانمان را گذاشتیم تا در المپیک با قدرت بتوانیم مقابل حریفانمان مسابقه دهیم. متأسفانه ناداوری باعث شد عبدولی به حقش نرسد و بچههای دیگر نیز با بدشانسی روبهرو شدند در غیر این صورت همه ما باید با مدال برمیگشتیم.
رضایی تاکید کرد: با وجود همه ناداوری ها توانستیم سه مدال کسب کرده و شاخ روسها را بشکنیم و آنها را پس از سالها در جایگاه دوم قرار داده و قهرمان شویم.
بنا: تمام شاگردان من قهرمان هستند نه سه نفر
سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي كشورمان همه فرنگيكاران ايران در بازيهاي المپيك لندن را قهرمان دانست و از مسئولان خواست، همه آنها را به يك چشم نگاه كنند.
محمد بنا، با اشاره به حضور پرشور مردم در فرودگاه امام خميني (ره) اظهار كرد: از همه كساني كه فرنگيكاران را حمايت كردند، متشكرم. اين كشتيگيران زحمت كشيدند، تلاش كردند و در برابر حريفانشان براي نام ايران از آخرين توانشان استفاده كردند. اين كشتيگيران همه قهرمان هستند.
سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي ايران با اشاره به پلاكاردهاي استقبال در فرودگاه بيان كرد: هماكنون در پلاكاردهاي استقبال تنها نام سه فرنگيكار طلايي را ميبينم اما بايد بگويم، تمام اين فرنگيكاران قهرمان هستند و مسئولان بايد به يك چشم به همه آنها نگاه كنند.
وي در ادامه خاطرنشان كرد: چه فرنگيكاراني كه مدال طلا گرفتند و چه كشتيگيراني كه مدال نگرفتند، همه براي نام ايران مبارزه كردند و نياز به حمايت دارند تا دوباره پرچم ايران را به اهتزاز در آورند.
محمد بنا گفت: به نظر من، در المپيك لندن تيم ملي كشتي فرنگي ايران قهرمان شد، نه كشتيگيرانش چرا كه همه آنها مبارزه كردند.
سماواتي: سعی میکنم مداحی شغلم نباشد
گفت وگو با حاج مهدي سماواتي سخت است. سخت تن به مصاحبه ميدهد و سختتر ميشود از دهانش حرفي بيرون كشيد. اينها البته به خاطر روحيه محجوب و متواضعانه اوست. غير از اينكه پدرش حاج غلامعلي سماواتي پير غلام اهل بيت عليهم السلام است. پدر بزرگش هم مداح بوده و برخي ديگر از نزديكانش هم مداحي ميكنند. سعي دارد كه هدف اصلي مداحي را فراموش نكند و در جاي جاي كلامش به آن نقطه بازميگردد و زياد هم با سبكها و شعرهايي كه اين روزها طالب دارد رابطه خوبي ندارد.
*طبعاً چون پدرتان مداح بوده شما هم به اين سمت گرايش پيدا كردهايد، همين طور است ديگر؟
پدر بنده هم صدای خوبی داشت اگرچه سواد چندانی نداشت ولی میخواند و دوست داشت که ما هم بخوانیم. من هم از همان طفولیت همراه پدرم میخواندم اگرچه مرحوم پدرم رسما مداح نبود ولی بیشتر روضه و توسل و اموری از این قبیل را دوست داشت. در منزلش همواره مراسم روضه برپا میکرد و همان روضهها و دعاهایی که پدر و مادرم در حق من کردند سبب شد تا من هم از همان دوران کودکی در این وادی وارد شوم. رفته رفته رسمیت بیشتری پیدا کردم، جلساتی تشکیل شد و در آن جلسات خواندن من کم کم شكل گرفت و گسترش پیدا کرد. از ابتدا تحت تأثیر ایشان بودم اما چون مأخوذ به حیا بودم کناره گیری میکردم، ایشان اصرار میکرد و در هیئتها بعد از اتمام مداحی من را صدا میزد که بخوانم. در حین مداحی من، ایشان تمام نکات حتی کوچکترین موارد را یادداشت میکرد تا بعد از اتمام مداحی، به من گوشزد کند.
*پدرتان عمدتا به چه نکاتی اشاره میکردند؟ درمورد صدا و لحن نظر میدادند یا درخصوص شیوه خواندن و صحیح خوانی؟
در مورد صحیح خواندن شعر و بیان صحیح مطلب به ویژه در مورد آیات و احادیث، چه از لحاظ رعایت اعراب و چه از نظر معنی و بیان مطالب تأکید زیادی داشتند. در عین حال تنها مطلبی که هیچگاه به آن اشاره نکرد، صدا و صوت بود. آنقدر که نسبت به خواندن شعر خوب، به جا و صحیح خواندن اصرار داشت، درمورد صدا و لحن تأکید نمیکرد. پدربزرگ ما هم در کسوت مداحی بود. از مداحان شهر همدان بود. در کنار ایشان پدر و عموهایمان هم مداحی میکردند.
*پس مداحی اهل بیت علیهم السلام در خانواده شما به منزله میراث خانوادگی است. خودتان هم این افتخار را به فرزندانتان انتقال دادهاید؟
تا جایی که ممکن باشد در این مورد همت میکنیم.
*خاطرهای از اولین مداحیتان به یاد دارید؟
يكي از خاطراتم مربوط به اولین اجراهایی که در قصیده خوانی و مداحی داشتم است كه به بیش از سی سال قبل برميگردد، روز ولادت اما حسین علیه السلام در هیئت سقاهای همدانیها بودم. من میخواندم و به لطف خدا و امام حسین علیه السلام، با وجودی که اوائل كار بود که مداحی میکردم، مجلس پرشوری شد. در میان مجلس جرقهای به ذهن من زد که چقدر خوب میخوانم. همین که این فکر به ذهنم رسید، مجلس سرد شد. با همان لحن و آهنگ ادامه قصیده را میخواندم اما دیگر اثری نداشت.
همان موقع جرقهای به ذهنم آمد که این تو نیستی، همه چیز دست ماست. در ضمیر خودم به اشتباه خودم پی بردم و مجلس به حالت سابق برگشت. این از موهبتهای بزرگ الهی بود که از ابتدای کار به حقیر شد که نقش بسیار مهمی در ادامه راه برایم داشت و درس بزرگی از اولین مجلس گرفتم. بعد از آن به دوران جنگ تحمیلی رسید و نياز به حضور در جبهه احساس شد. بنا به سابقه مداحی پدرم، از من میخواستند که به عنوان مداح خدمت کنم و این موضوع هم، تلنگر بسیار مهمی برايم شد و باعث شد که با قدرت و همت بیشتری وارد عرصه شوم.
*در زمان جنگ چه اتفاقي افتاد که نقطه عطفی شد برای شروع دوران جدید مداحی و سبکهای جديد؟ تعدادی از مداحان فعلي، مداحی را از همان دوران آغاز کردند؟
آن مربوط ميشود به خصوصیاتی که انقلاب ما داشت، افرادی که وارد عرصه شدند از حضرت سیدالشهدا علیه السلام الگو میگرفتند. طبيعتا نوحه و سینه زنی و توسل به آن حضرت یکی از سلاحهای بسیار موثر همه رزمندگان بود. روحیه و خلوص آنها در چنان فضای معنوی با حال و هوای این دوران بسیار متفاوت بود و شور و حال عجیب آن بارها تکرار میشد. اما پس از تمام شدن جنگ، تصور کردیم ما باید جالب و جاذب باشیم و جوانان را به اجبار وارد عرصه مذهب کنیم. اشتباه ما این بود که سبکها را تغییر دادیم، چون گمان میکردیم سبکها، نو به نو جذابیت دارد و مردم را به هیئتها میکشاند. غفلت ما باعث شد که توجه به سبک بیشتر از مفاهیم باشد و درنتیجه تمام همّ و غم افراد به سمت کسب سبکهای جدید رفت تا اینکه برخی وارد عرصههایی خارج از مذهب شدند و دیگر شأن و منزلت ائمه اطهار علیهم السلام را در نظر نداشتند. دشمن هم از این فرصت استفاده کرد تا در این زمینه نقش آفرینی کند و شد آنچه که نباید. البته بسیاری متوجه این نوع تهاجم فرهنگی شدند و به مقابله پرداختند. و در مجموع فضا با آن زمان متفاوت شده، اما لازم است که به این مسئله توجه زیادی شود.
*دفاع مقدس و ماجرای شور حسینی مکمل یکدیگر بود. حال و هوای حسینی باعث میشد که رزمندگان رشادت و شجاعت بیشتری در جریان جنگ داشته باشند و درنهایت بر مدل عزاداری تأثیرگذار بود. این جریان باعث شکل گیری یک سبک میشد. حتی سبک سینه زنیها در برههای از زمان تغییر کرد و شاهد استقبال گستردهای از سینه زنی بودیم. از طرف دیگر وقتی قومیتهای گوناگون در جبههها کنار هم قرار میگرفتند، عزاداریهایشان بر هم اثر گذاشت و در اتفاق عظیم جنگ از هم اثر گرفتند. به عقیده شما آیا این سبک آفرینی اشتباه است؟
کاملاً درست است. حال و هوای دوران دفاع مقدس بر کیفیت و سبک عزاداریهای حسینی اثرگذار بود. اما ما غفلت کردیم از اینکه آنچه که زمینه ساز تغییر سبک میشد، ما نبودیم؛ بلکه همان حال و هوای معنوی بود که سبک جدیدی را میآفرید. ما از آن اخلاص دور شدیم و خودمان را عامل ایجاد سبکها و حال معنوی دانستیم.
خود من گاهی به سبکهای قدیمی و دوران انقلاب و جنگ تحمیلی مداحی میکنم، و وقتی دوستانی خرده میگیرند که چرا به این سبک مداحی کردی، میگویم نتیجه به دست ذات اقدس خداوند است و اوست که باید حال معنویت را به بنده عطا کند. چراکه اگر او نخواهد هیچ سبک و سیاقی در مداحی، بر مردم اثر نمیگذارد. راه حل دغدغههای مادی و معنوی ما و به ویژه در عرصه مداحی، فقط توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام است و بس.
دوستان ديگر ما حاج منصور لولایی و حاج ماشاءالله عابدی هم به این نکته اهمیت زیادی میدادند. به هیچ وجه در پی این نبودند که هر سال سبک نویی ارائه دهند. بلکه در پی معنویت بودند و حال و هوای معنوی را از خدا طلب میکردند.
*درست است که نیت خالص و توجه در تأثیرگذاری سبک موثر است، اما از لحاظ فنی، معیار و ملاک سبک اثرگذار چیست؟ آیا اصولا کسی که میخواهد در مداحی سبک جدیدی ارائه دهد باید موسیقی و وزن شعر بداند؟
طبیعتاً آشنایی با وزن شعر و موسیقی و همچنین اشراف بر روایت و روضه مؤثر است. اما آنچه که از نظر فنی بسیار موثر است، این است كه موسیقی و شیوه مداحی به گونهای باشد که مورد رضایت خدای تعالی و امام زمان علیه السلام قرار بگیرد. نه اینکه برای خلق سبک جدید، به هر ابزار و مدلی متمسک شویم. هر نوع موسیقی در مداحی و نوحه جا ندارد.
یک زمان خودمان سبک جدیدی میسازیم و در یک شرایطی به ما میآموزند که به چه شیوهای روضه بخوانیم. تمام سبکهایی که ماندگار شده از همین نوع دوم است که به تلاش ما هم منوط نمیشود. کسی که خواسته برای خدا کاری کند، بر ذهن و زبانش جاری کرده و آن اثر دارد و ماندگار است.
از بین تمام لوازم فنی، دلسوختگی و خلوص است که نوحه را ماندگار میکند. یعنی حاج اکبر ناظم هیچ کدام از روشها و سبکهای فنی را نمیشناخت. دارایی او خلوص و دل پاکش بود.
*شما شعرهایی که میخوانید را چطور انتخاب میکنید؟
در انتخاب شعر به جدید یا قدیمی بودن آن توجه زیادی ندارم. بیشتر اصرار دارم که ادبیات قوی و منطبق بر روایات داشته باشد، مضامین آن هم تکراری نباشد.
*حفظ بودن شعر چقدر موثر است؟
وقتی مداح شعر را حفظ باشد، بر آن تسلط بیشتری دارد. به عبارتی، حفظ شعر سرمایه است. هرچه مداح شعر بیشتری را از حفظ باشد سرمایهاش بیشتر است و مطابق مناسبتها و حال مجلس، شعر مناسبی را میتواند خواند.
*خودتان هم دستی در شعر و سبک دارید؟
در شعر وارد نیستم اما سبک را در حین خواندن ایجاد میکنم. اما تلاش خاصی برای ایجاد سبک جدید ندارم.
*یعنی شما در حین مداحی به ذهنتان میآید که سبک را تغییر بدهید. این در حالیست که برخی افراد دور هم مینشینند تا شعر و سبکی به مناسبت خاصی بسازند. تفاوت این دو شیوه ایجاد سبک و شعر چیست؟
راجع به موسیقی افراد صاحب نظر زیاد هستند. اما من معتقدم که این اشعار و روایتها که ابزار کار مداحی است، بار موسیقی را به همراه خودش دارد؛ تنها من باید با توجه خودم آنها را پیدا و اجرا کنم.
تعلیم و یادگیری موسیقی به زعم خیلی افراد برای مداحی لازم و واجب است. اما باید توجه داشت که ضمیر مداح ناخودآگاه درگیر اجرای آموزههای موسیقی میشود و از اصل مطلب و توجه به مفاهیم باز میماند. اگر کسی موسیقی را کاملا بیاموزد و در حین شروع مداحی تنها به یاد سیدالشهدا علیه السلام باشد، میتواند سبک زیبا و اثرگذاری را ارائه دهد. اما خیلی افراد با پرداختن به نوا و موسیقی، از توجه به کربلا باز میمانند. پس کسی که علاقه به خواندن دارد، طبیعتا خیلی از خواندنها را شنیده، اگر به واقع با اصل موضوع متصل شود، روضهاش هم اثرگذار خواهد بود.
البته من ایجاد موسیقی و سبک جدید را به طور جمعی رد نمیکنم. اما نباید اخلاص و روح اصلیاش را از دست بدهد. وگرنه اثر معنوی نخواهد داشت. برخی مادحین هر سال یک روضه ثابت را میخوانند اما اثرگذاری آن گسترده است.
*به نظر میرسد تذکری که در ابتدای مداحی به شما دادهاند، بر شيوه مداحيتان بسیار موثر بوده است.
بله. معتقدم بیشتر باید به حال و هوای معنوی پرداخت تا سبک یا شعری خاص. درمجموع اصل روضه توکل به خدا و توجه خالص به محضر ائمه اطهار علیهم السلام است و تهیه روایت و شعر کار چندان مشکلی نیست. خیلی خوب است در ابتدای روضه تکلیف کار را مشخص کنیم. من همیشه به دوستان توصیه میکنم برای برداشتن هر قدمی آیه «فاین تذهبون؛ به کجا میروید» را به خاطر داشته باشند تا جز در راه رضای خدا قدم برندارند. اگر اینطور باشد، از فیض الهی بهرهمند خواهیم شد. همین است که حضرت زینب سلام الله علیها در ماجرای کربلا فرمود: «ما رأیت الا جمیلا؛ جز زیبایی ندیدم». وقتی هر نفس و هر قدم در جهت کسب رضای الهی باشد همه عالم با تمام مشقتها و دشواریهایش زیبا میشود.
*تا به حال شده در مجلسی بدون دعوت، برای اهل بیت علیهم السلام مریحه سرایی کنید؟
اصولاً تا دعوتم نکنند، مداحی نمیکنم.
*وقتی به مجلسی دعوت میشوید، به سخنران مجلس توجه میکنید؟
بيشتر خط فکری و مواضع سیاسی سخنران مجلس برایم مهم است. البته روضه خواندن یا نخواندن سخنران هم برایم مهم است.
مداحي در محضر مقام معظم رهبري
نکته قابل تأمل كه اين روزها در هیئات و مجالس مذهبی به چشم ميآيد، این است که اقبال به مادحین از لحاظ تعداد مخاطب از سخنرانان بیشتر است.
درست است، اما عکس این قضیه هم اتفاق میافتد. چه اینکه بعضی سخنرانان از اقبال بیشتر و بهتری نسبت به مادحین برخوردارند. این موضوع تا اندازهای به کیفیت و شیوه بیان افراد مربوط است.
*شما مناجات خواني را از چه زمانی شروع کردید؟ از ابتدا با مناجات آغاز کردید یا به مرور وارد این حوزه شدید؟
دوران دفاع مقدس که در جبههها مداحی میکردم، با ایام محرم و فاطمیه توامان میشد. بعد از آن هم ادامه پیدا کرد با خواندن مناجات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد شهدا. بعد هم به خواست حاج ماشاءالله عابدی، در شبهای ماه مبارک دعای ابوحمزه و دعای مسجد کوفه را خواندم.
مناجات خواندن از لحاظی با مداحی و سینه زنی تفاوتی ندارد. چون همه این افراد قصد اتصال به ائمه اطهار علیهم السلام و تقرب به ذات اقدس الهی را دارند. اما فضای مناجات از لحاظ معنوی کمی با مداحی و سینه زنی متفاوت است، چرا که شرایط ویژهای را میطلبد. کسی که در مناجات شرکت میکند باید از فضای مادی فاصله گرفته و متوجه مبداء الهی باشد.
*شما بیشتر با مناجات خواندن مشهور شدهاید یا با ذاکری؟
هر دوی اینها باید در کنار هم باشند. مداحی بدون مناجات خواندن چندان موثر نخواهد بود، چون روضه خوان خوب کسی است که مناجات را هم به خوبی و با تسلط اجرا کند. از طرف دیگر مناجات خوانی، موفق و مؤثر است که روضه را هم به خوبی بخواند.
*البته انگار روضههای شما به نوعی مناجات است و مناجاتهایتان، روضه است.
به این دلیل که سعی میکنم در فضای معنوی مناجات بمانم و آن را با روضه و مداحی پیوند بزنم. مناجاتی که با توسل و روضه برای سیدالشهداء علیه السلام فاصله داشته باشد، بار معنوی نخواهد داشت.
*نظرتان راجع به کف زدن در مجالس اهل بيت عليهم السلام چیست؟ در جلسات خودتان از این کار استقبال میکنید؟
کف زدن در مراسم شاد مذهبی، بر شادی مجلس میافزاید اما من بعد از تحقیق و بررسیهایی به این نتیجه رسیدهام که این کار در شأن اهل بیت علیهم السلام نیست. به عنوان مثال، تعدادی از مراجع تقلید تأکید کردهاند که در مکانهای مذهبی مانند مسجد و تکایا کف نزنید؛ که این کار در شأن اینگونه مکانها نیست. و یا مردم در محضر علما و مراجع تقلید کف نمیزنند، چون این کار را در شأن ایشان نمیدانند. با وجود این اعتقاد، چطور میتوان کف زدن در مجلس ائمه اطهار علیهم السلام را جایز دانست، درحالیکه امام زمان عجلاللهتعاليفرجه الشريف صاحب و ناظر بر مجلس است؟
*حاج مهدي سماواتی وقتی خلوت میکند، کدامیک از نوحهها و شعرها را با خودش زمزمه میکند؟
در شرایط و فضاهای مختلف، اشعار و نوحههای متفاوتی به ذهن میآید. چون تمام اشعاری که حفظ میکنم برایم مهم و زیباست. هرکدام از آنها در فضای خاصی به ذهن میآید.
به زیارت ثامن الحجج علیه السلام که میروم، این شعر را برای خودم تکرار میکنم:
مرا به این همه لطف و عطا پذیرفتی
سبب چه شد که به کویت گدا پذیرفتی
به جای آنکه رهایم کنی، رهم دادی
کرم نمودی و گفتی بیا، پذیرفتی
در این چمن گل بیعیب میخرند ولی
مرا تو با همه عیبها پذیرفتی
*نظرتان درباره ارتزاق از راه مداحی چیست؟
یک روزی شخصی به صحرای کربلا آمد تا با کشتن امام حسین علیه السلام به ملک ری برسد. اگر من به عنوان مداح، از ذاکری در پی هر چیزی غیر خدا باشم، چه تفاوتی با طالب ملک ری دارم؟
من معتقدم فقط باید خالصانه رضایت خدا را در نظر داشت. طلب شهرت و پول و مقام در مداحی خالصانه جایی ندارد. اما هر نصیبی که ذاکر خالص از مداحی خود ببرد، عنایت و برکتی است از سوی ائمه اطهار علیهم السلام. شخصا درآمدی که از راه مداحی کسب کردهام، به عنوان تبرک بین مردم پخش کردهام تا دیگران از آن نصیب ببرند. چون این نوع درآمد را هرقدر هم که کم باشد، برکت زندگی میدانم.
*از خلوتها و تنهاییتان بگویید. خلوت و زندگی خصوصی حاج مهدی سماواتی چه شکلی است؟
تنها میتوانم از عنایت اهل بیت علیهم السلام بگویم. اگر کسی به واقع متوجه آن بزرگان باشد، بسیاری از این کوچک نوازیها را میتواند ببیند.
کاردار ما فکر کار ماست
فکر ما در کار ما آزار نیست
کم و کسر مادی و معنوی در زندگیام ندارم. من حتی ذرهای نتوانستهام نوکری آنها را انجام دهم. ارادت به این خاندان این گونه است که حداقل در نسبت کوچکی به ما نشان میدهند که دلیلی ندارد برای غیر خدا حرفی بزنی، و از طرف دیگر ارادت و اطمینان به آنها چه اثراتی در پی دارد.
*از خودتان بگویید. شغلتان چیست؟
سعی میکنم مداحی شغلم نباشد. مدتی در لوازم یدکی خودرو شروع کردیم و از آنجا مجتمع خدمات کامل خودرو راه اندازی کردیم. بعد از آن به گازسوز کردن خودروها مشغول شدیم. بعد از قطع گاز مایع کاملا از حوزه خودرو خارج شدیم. در حال حاضر دفتر زیارتی راه اندازی کردهایم.
*برای مداحی در مجالس چقدر میگیرید؟
یک مجلسی برای مداحی دعوت شده بودم. شخص دیگری برای مجلسی دعوتم کرد و من اعلام معذوریت کردم. اصرار کرد که جبران میکنیم. من هم رک و بیتعارف گفتم جبران فقط کار خداست؛ شما چه کاره هستی؟
منبع: خيمه
نصایح رمضانه مرحوم حاج اسماعیل دولابی
نامه انتقادي دانشجويان به وزير ورزش و جوانان
چه خبر از طرق ؟؟؟
چنانچه خبری یا اتفاقی در طرق رخ داده انرا با نام خود برای دیگران در قسمت نظرات به اشتراک بگذارد.
منتظر اخبار خوب و دقیق شما هستیم.
ماجراي ضربت خوردن امير المومنين عليهالسلام از كتاب شريف منتهي الامال
پس به صحن مسجد درآمد و همى گفت: الصَّلوة الصَّلوة و خفتگان را براى نماز از خواب بر مى انگيخت و ابن ملجم ملعون در تمام آن شب بيدار بود و در آن امر عظيم كه اراده داشت تفكّر مى كرد؛ اين هنگام كه اميرالمؤمنين عليه السّلام خفتگان را براى نماز بيدار مى كرد او نيز در ميان خفتگان به روى در افتاده بود و شمشير مسموم خود را در زير جامه داشت، چون اميرالمؤمنين عليه السّلام بدو رسيد فرمود: برخيز! براى نماز و چنين مخواب كه اين خواب شياطين است، بر دست راست بخواب كه خواب مؤمنان است يا به طرف چپ بخواب كه خواب حكماء است و بر پشت بخواب كه خواب پيغمبران است.
آنگاه فرمود: قصدى در خاطر دارى كه نزديك است از آن آسمانها فرو ريزد و زمين چاك شود و كوهسارها نگون گردد و اگر بخواهم مى توانم خبر داد كه در زير جامه چه دارى! و از او در گذشت و به محراب رفت و به نماز ايستاد. و امّا ابن ملجم با اينكه كَرّةً بَعْدَ كَرّةٍ گوشزد او گشته بود كه اميرالمؤمنين عليه السّلام را اَشقاى امّت شهيد مى كند و گاهى قَطامِ را مى گفت مى ترسم من آن كس باشم و بر آرزو نيز دست نيابم. و آن شب تا بامداد در انديشه اين امر عظيم بود عاقبت سيلاب شقاوت او اين خيالات گوناگون را چون خس و خاشاك به طوفان فنا داد و عزم خويش را در قتل اميرالمؤمنين عليه السّلام درست كرد و بيامد در پهلوى آن استوانه كه در پهلوى محراب بود جاى گرفت، وَرْدان و شَبيب نيز در گوشه اى خزيدند، چون اميرالمؤمنين عليه السّلام در ركعت اوّل سر از سجده برداشت، شبيب ابن بَجْرَه اوّل آهنگ قتل آن حضرت كرد و بانگ زد كه: للّهِ الْحُكْم يا على لا لَكَ وَلا لاصْحابِكَ؛ يعنى حكم خاص خداوند است تو نتوانى از خويشتن حكم كنى و كار دين را به حكومت حَكَمَيْن بازگذارى. اين بگفت و تيغ را براند شمشير او بر طاق آمد و خطا كرد. از پس او، ابن ملجم آمد بى توانى شمشير خود را حركتى داد اين كلمات بگفت و شمشير بر فرق آن حضرت فرود آورد و از قضا ضربت او به جاى زخم عمرو بن عبدود آمد و تا موضع سجده را بشكافت آن حضرت فرمود:
بِسْمِ اللّهِ وبِاللّهِ وَعَلى مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ فُزْتُ وَرَبِّ الكَعْبَةِ.
سوگند به خداى كعبه كه رستگار شدم! و صيحه شريفه اش بلند شد كه فرزند يهوديه ابن ملجم مرا كشت او را مأخوذ داريد، اهل مسجد چون صداى آن حضرت شنيدند در طلب آن ملعون شدند و صداها بلند شد و حال مردم ديگرگون شده بود پس همه به سوى محراب دويدند كه آن حضرت در محراب افتاده و فَرْق مباركش شكافته شده و خاك برمى گيرد و بر مواضع جراحت مى ريزد و اين آيه مباركه مى خواند: [و موافق روايت شيخ مفيد و مسعودى: ابن ملجم و شبيب و مجاشع بن وردان، شمشيرهاى خود را حمايل كردند و مقابل باب سُدّه در كمين اميرالمؤمنين عليه السّلام نشستند همين كه آن حضرت داخل مسجد شد و صداى نازنينش بلند شد يا اَيُّهَا النّاس الصَّلوةُ، كه شمشيرها را بلند كردند و بر آن جناب حمله كردند و گفتند: الْحُكُم للّهِ لا لَكَ، پس شمشير شَبيب ملعون به در گرفت و به آن حضرت نخورد ولكن شمشير ابن ملجم بر فرق مبارك آن جناب رسيد و بشكافت و وَرْدان فرار كرد، اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: لا يَفُوتَنَّكُمْ الرَّجُل، پس مردم بر ابن ملجم حمله كردند و بر او سنگ ريزه مى زدند و فرياد مى كشيدند كه او را بگيريد. پس مردى از هَمْدان ساق پاى او را مضروب و مغيرة بن نوفل حارث بن عبدالمطّلب ضربتى بر صورت او زد كه به روى افتاد، پس او را گرفتند و به نزد امام حسن عليه السّلام بردند و شبيب خود را در ميان مردم افكند كه كسى او را نشناسد و نجات يافت و فرار كرد تا به منزل خويش رسيد؛ عبداللّه بن بَجْرَه كه يكى از فرزندان پدرش بود بر او داخل شد ديد كه شبيب وحشتناك است سينه باز مى كند، مگر چه واقع شده؟ حكايت را براى او نقل كرد، عبداللّه به منزل خويش رفت و شمشير خود را آورد و بر شبيب ضربتى زد و او را بكشت. معلوم باشد كه آنچه از روايات مستفاد مى شود آن است كه آن نمازى كه حضرت اميرعليه السّلام در آن ضربت زده شده نافله فجر بود. "شيخ عباس قمى رحمه اللّه"
ر.ك: ''ارشاد شيخ مفيد'' 20/1؛ ''مروج المذهب'' 412/2.]
"مِنها خَلَقْناكُمْ وَفيها نُعيدُكُمْ وَمِنها نُخْرِجُكُمْ تارَةً اُخْرى." [ سوره طه "20"، آيه 55. ]
؛يعنى از زمين خلق كردم شما را و در زمين برمى گردانم شما را و از زمين بيرون مى آورم شما را بار ديگر؛ پس فرمود كه آمد امر خدا و راست شد گفته رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم؛ مردمان ديدند كه خون سرش بر روى و محاسن شريفش جارى است و ريش مباركش به خون خضاب شده و مى فرمايد:هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَرَسُولُهُ؛ اين همان وعده است كه خدا و رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم به من داده اند؛ و هم هنگام ضربت ابن مُلجم بر فرق آن حضرت زمين بلرزيد و درياها به موج آمد و آسمانها متزلزل گشت و درهاى مسجد به هم خورد و خروش از ملائكه آسمانها بلند شد و باد سياهى سخت بوزيد كه جهان را تاريك ساخت و جبرئيل در ميان آسمان و زمين ندا در داد چنانكه مردمان بشنيدند و گفت:تَهَدَّمَتْ وَاللّهِ اَرْكانُ الْهُدى وَانْطَمَسَتْ اَعْلامُ التُّقى وَانْفَصَمَتِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقى قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصطَفى قُتِلَ الْوَصِىُّ الْمُجْتَبى قُتِلَ عَلِىُّ الْمُرْتَضى قَتَلَهُ اَشْقَى الاَشْقِياءِ؛
به خدا سوگند كه در هم شكست اركان هدايت و تاريك شد ستاره هاى علم نبّوت و برطرف شد نشانه هاى پرهيزكارى و گسيخته شد عروة الوثقاى اِل هى و كشته شد پسر عَمِّ محمّد مصطفى صلى اللّه عليه و آله و سلّم و شهيد شد سيّد اوصياء على مرتضى شهيد كرد او را بدبخت ترين اشقياء.
چون امّ كلثوم اين صدا را شنيد طپانچه بر روى خود زد و گريبان چاك كرد و فرياد برداشت وا اَبَتاه وا عَليّاه وا محمّداه پس حَسَنَيْن عليهماالسّلام از خانه به سوى مسجد دويدند، ديدند كه مردم نوحه و فرياد مى كنند و مى گويند: وا اِماماه وَ وا اَميرالْمُؤمنين به خدا سوگند كه شهيد شد امام عابد مجاهد كه هرگز اصنام و اوثان را سجده نكرد و اشبه مردم بود به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم پس چون داخل مسجد شدند فرياد وا اَبَتاه و وا عَلياه برآوردند و مى گفتند كاش مرده بوديم و اين روز را نمى ديديم؛ چون به نزديك محراب آمدند پدر بزرگوار خويش را ديدند كه در ميان محراب در افتاده. و ابوجعده وَ جماعتى از اصحاب و انصار آن حضرت حاضرند و همى خواهند تا مگر آن حضرت را بر پا دارند تا با مردم نماز گزارد و او توانائى ندارد، پس حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام امام حسن عليه السّلام را به جاى خود باز داشت كه با مردم نماز گزارد و آن حضرت نماز خويشتن را نشسته تمام كرد و از زحمت زهر و شدت زخم به جانب يمين و شمال متمايل مى گشت، چون امام حسن عليه السّلام از نماز فارغ شد سر پدر را در كنار گرفت و همى گفت: اى پدر! پشت مرا شكستى چگونه ترا به اين حال توانم ديد؟ اميرالمؤمنين عليه السّلام چشم بگشود و فرمود: اى فرزند! از پس امروز پدر ترا رنجى و اَلَمى نيست، اينك جدّ تو محمّد مصطفى صلى اللّه عليه و آله و سلّم و جدّه تو خديجه كبرى و مادر تو فاطمه زهرا عليهاالسّلام و حوريان بهشت حاضرند و انتظار پدر ترا دارند تو شاد باش و دست از گريستن بدار كه گريه تو، ملائكه آسمان را به گريه درآورده است؛ پس با رداى اميرالمؤمنين عليه السّلام جراحت سر را محكم ببستند و آن حضرت را از محراب به ميان مسجد آوردند و از آن سوى، خبر شهادت اميرالمؤمنين عليه السّلام در شهر كوفه پراكنده شد زن و مرد آن بلده به سوى مسجد شتاب كردند، اميرالمؤمنين عليه السّلام را ديدند كه سرش در دامن امام حَسَن عليه السّلام است. و با آنكه جاى ضربت را محكم بسته اند خون از آن مى ريزد و گلگونه مباركش از زردى به سفيدى مايل شده است به اطراف آسمان نظر مى كند و زبان مباركش به تسبيح و تقديس الهى مشغول است و مى گويد:اِلهي اَسْئَلُكَ مُرافَقَةَ الاَنْبِيآءِ وَالاَوْصِياءِ وَ اَعْلى دَرَجاتِ جَنَّةِ الْمَاْوى.
پس زمانى مدهوش شد و امام حسن عليه السّلام بگريست و از قَطَرات عَبرات آن حضرت كه بر روى پدر بزرگوارش ريخت آن حضرت به هوش آمد و چشم بگشود و فرمود: اى فرزند! چرا مى گريى و جَزَع مى كنى؟ همانا تو بعد از من به زهر ستم شهيد مى شوى و برادرت حسين به تيغ و هر دو تن به جدّ و پدر و مادر خود ملحق خواهيد شد. آنگاه امام حسن عليه السّلام از قاتل پدر پرسش كرد، فرمود: مرا پسر يهوديّه عبدالرّحمن بن مُلْجُم مُرادى ضربت زد و اكنون او را به مسجد درآورند و اشاره كرد به باب كِنْدَه و پيوسته زهر شمشير بر بدن آن حضرت سَرَيان مى كرد و آن حضرت را بى خويشتن مى نمود و مردمان به باب كِنْدَه مى نگريستند و بر اميرالمؤمنين عليه السّلام مى گريستند كه ناگاه صدائى از دَرِ مسجد بلند شد و ابن ملجم را دست بسته از باب كِنْدَه به مسجد درآوردند و مردمان گوش و گردن او را با دندان مى گزيدند و بر رويش مى زدند و آب دهان بر روى نحسش مى افكندند و او را همى گفتند: واى بر تو! ترا چه بر اين داشت كه اميرالمؤمنين عليه السّلام را كشتى و رُكْن اسلام را در هم شكستى؟! و او خاموش بود چيزى نمى گفت و مردم را هر ساعت آتش خشم افروخته تر مى گشت و همى خواستند او را با دندان پاره پاره كنند. حُذَيْفه نَخَعى با شمشير كشيده از پيش روى مى شتافت و مردم را مى شكافت تا او را به حضور حضرت امام حسن عليه السّلام آوردند، چون نظر آن حضرت بر او افتاد فرمود: اى ملعون! كشتى اميرالمؤمنين و امام المسلمين را به جاى آنكه ترا پناه داد و ترا بر ديگران اختيار كرد و عطاها فرمود، آيا بد امامى بود از براى تو و جزاى نيك هاى او به تو اين بود كه دادى؟!.
ابن ملجم همچنان سر به زير افكنده بود و سخن نمى گفت، پس در آن وقت صداهاى مردم به گريه و نوحه بلند شد، پس امام حسن عليه السّلام پرسيد از آن مردى كه آن ملعون را آورده بود، كه اين دشمن خدا را در كجا يافتى؟ پس آن مرد حكايت يافتن ابن ملجم را براى آن حضرت نقل نمود، پس امام حسن عليه السّلام فرمود: حمد و سپاس خداوندى را سزا است كه دوست خود را يارى كرد و دشمن خود را مخذول و گرفتار نمود. بعد از لختى اميرالمؤمنين عليه السّلام چشم بگشود و اين كلمه مى فرمود:
اِرْفَقُوا يا مَلائِكَةَ رَبّى بى؛ يعنى اى فرشتگان خدا، با من رفق و مدارا كنيد. آنگاه امام حسن عليه السّلام به آن حضرت عرض كرد: اين دشمن خدا و رسول و دشمن تو، ابن ملجم است كه حق تعالى ترا بر او نيرو داد و در نزد تو حاضر ساخت. اميرالمؤمنين عليه السّلام به جانب آن ملعون نگريست و به صداى ضعيفى فرمود: يابن ملجم! امرى بزرگ آوردى و مرتكب كار عظيم گشتى، آيا من از بهر تو بد امامى بودم كه مرا چنين جزا دادى؟ آيا من ترا مَوْرِد مرحمت نكردم و از ديگران برنگزيدم؟ آيا به تو احسان نكردم و عطاى تو را افزون نكردم با آنكه مى دانستم كه تو مرا خواهى كشت لكن خواستم حجّت بر تو تمام شود و خدا انتقام مرا از تو بكشد و نيز خواستم كه از اين عقيدت برگردى و شايد از طريق ضلالت و گمراهى روى بتابى، پس شقاوت بر تو غالب شد تا مرا بكشتى، اى شقى ترين اشقياء! ابن ملجم اين وقت بگريست و گفت: اَفَاَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فى النّارِ؟ يعنى آيا تو نجات مى توانى داد كسى را كه در جهنم است و خاصّ آتش است؟ آنگاه حضرت سفارش او را به امام حسن عليه السّلام كرد و فرمود: اى پسر! با اسير خود مدارا كن و طريق شفقت و رحمت پيش دار، آيا نمى بينى چشمهاى او را كه از ترس چگونه گردش مى كند و دلش چگونه مضطرب مى باشد؟ امام حسن عليه السّلام عرض كرد: اين ملعون ترا كشته است و دل ما را به درد آورده است امر مى كنى كه با او مدارا كنيم؟! فرمود: اى فرزند! ما اهل بيت رحمت و مغفرتيم، پس بخوران به او از آنچه خود مى خورى و بياشام او را از آنچه خود مى آشامى، پس اگر من از دنيا رفتم از او قصاص كن و او را بكش و جسد او را به آتش نسوزان و او را مُثْله مكن يعنى دست و پا و گوش و بينى و ساير اعضاى او را قطع مكن كه من از جدّ تو رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كه فرمود: ''مثله مكنيد اگر چه به سگ گزنده باشد''. و اگر زنده ماندم من خود داناترم كه با او چه كار كنم و من اَوْلى مى باشم به عفو كردن؛ چه ما اهل بيتى مى باشيم كه با گناهكار در حق ما جز به عفو و كرم رفتار ديگر ننمائيم. اين وقت آن حضرت را از مسجد برداشته با نهايت ضعف و بى حالى آن جناب را به خانه بردند و ابن ملجم را دست به گردن بسته در خانه محبوس داشتند و مردمان در گرد سراى آن حضرت فرياد گريه و عويل در هم افكندند و نزديك بود كه خود را هلاك كنند و حضرت امام حسن عليه السّلام در عين گريه و زارى و ناله و بى قرارى با پدر بزرگوار خود گفت: اى پدر! بعد از تو براى ما كه خواهد بود مصيبت تو براى ما امروز مثل مصيبت رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است، گويا گريه را از براى مصيبت تو آموخته ايم؛ پس حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام نور ديده خود را به نزديك خويش طلبيد و ديده هاى او را ديد كه از بسيارى گريه مجروح گرديده پس به دست مبارك خود آب از چشمان حسن عليه السّلام پاك كرد و دست بر دل مباركش نهاد و فرمود: اى فرزند! خداوند عالميان دل ترا به صبر ساكن فرمايد و مزد تو و برادران ترا در مصيبت من عظيم گرداند و ساكن فرمايد اضطراب ترا و جريان آب ديدگان ترا، پس به درستى كه خداوند مزد مى دهد ترا به قدر مصيبت تو؛ پس آن حضرت را در حجره اى نزديك مصلاى خود خوابانيدند، زينب و ام كلثوم آمدند و در پيش آن حضرت بنشستند و نوحه و زارى براى آن حضرت مى كردند و مى گفتند كه بعد از تو كودكان اهل بيت را كه تربيت خواهد كرد؟ و بزرگان ايشان را كه محافظت خواهد نمود؟ اى پدر بزرگوار! اندوه ما بر تو دور و دراز است و آب ديده ما هرگز ساكن نخواهد شد! پس صداى مردم از بيرون حجره بلند شد به ناله و آب از ديده هاى آن حضرت جارى شد و نظر حسرت به سوى فرزندان خود افكند و حسنَيْن عليهماالسّلام را نزديك خود طلبيد و ايشان را در بركشيد و رويهاى ايشان را مى بوسيد. [ ''جلاء العيون'' علامه مجلسى ص 336 346، ''بحارالانوار'' 42 /276 288. ] شيخ مفيد [و از ''فضايل'' شاذان بن جبرئيل قمى نقل است كه اصبغ بن نباته گفت كه چون حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام را ضربت زدند به همان ضربتى كه از دنيا رحلت فرمود، مردمان جمع شدند بر دَرِ دارالا ماره و قصد داشتند كشتن ابن ملجم را، پس امام حسن عليه السّلام بيرون آمد و فرمود: معاشر الناس! پدرم وصيّت فرمود به من كه امر ابن ملجم را تأخير بيندازم تا وفات او، پس هرگاه فوت فرمود او را بكشم و الا پدرم خودش مى داند با او، شما برويد خدا رحمت كند شما را؛ پس مردم رفتند و من نرفتم. پس ديگر باره حضرت امام حسن عليه السّلام بيرون آمد و فرمود: اى اصبغ! آيا نشنيدى قول مرا از قول اميرالمؤ منين عليه السّلام؟ گفتم: بلى وليكن چون ديدم حال او را دوست داشتم نظرى بر آن حضرت كنم پس از او حديثى بشنوم پس اجازه دخول براى من بگير رَحِمَكَ اللّهُ. پس حضرت داخل خانه شد و طولى نكشيد كه بيرون آمد و فرمود كه داخل شو؛ پس داخل خانه شدم ديدم كه اميرالمؤمنين عليه السّلام را دستمالى بر سرش بسته اند كه زردى صورتش بر زردى آن دستمال غلبه كرده و از شدّت آن ضربت و زيادتى زهر يك ران خود را بر مى دارد و يكى ديگر را مى گذارد، پس فرمود به من: اى اصبغ! آيا نشنيدى قول حسن عليه السّلام را از قول من؟ گفتم: بلى، يا اميرالمؤمنين وليكن ديدم ترا به آن حالت دوست داشتم كه نظرى به شما افكنم و حديثى از شما بشنوم. فرمود به من: بنشين! پس نمى بينم ترا كه ديگر حديثى از من بشنوى بعد از امروز: بدان اى اصبغ كه من رفتم به عيادت حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله همچنان كه تو الا ن به عيادت من آمدى پس فرمود به من اى ابوالحسن! بيرون برو و در ميان مردم ندا كن الصّلوة جامعة پس برو بالاى منبر و از مقام من يك پله پائين تر بنشين و بگو به مردم:
اَلا مَنْ عَقَّ والِدَيْهِ فَلَعْنَةُ اللّهِ عَلَيْهِ، اَلا مَنْ اَبِقَ مَواليه فلعنة اللّه عَلَيه، اَلا مَنْ ظَلَمَ اَجيرا اُجْرَتَهُ فَلَعْنَةُ اللّهِ عَلَيْهِ؛ يعنى هركه جفا كند با والدين خود، پس لعنت خدا بر او باد و هر كه بگريزد از مولاى خود، پس لعنت خدا بر او باد، پس هركه ظلم كند اجيرى را مزد او را، پس لعنت خدا بر او باد. پس من به جا آوردم آنچه امر فرموده بود به من حبيب من رسول خدا صلى اللّه عليه و آله پس برخاست كسى از پائين مسجد و گفت: يا ابا الحسن! تكلّم كردى به سه كلمه موجز پس شرح كن آنها را پس من جواب نگفتم او را تا خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله برسيدم و گفتم به او آنچه آن مرد گفت؛ اصبغ گفت: پس حضرت گرفت دست مرا و فرمود: بگشا دست خود را! پس من گشودم دست خويش را پس آن حضرت گرفت يكى از انگشتان دست مرا و فرمود: اى اصبغ! همچنان كه من انگشت دست ترا گرفتم حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله نيز يكى از انگشتان مرا گرفت پس فرمود: اى ابوالحسن! من و تو دو پدران اين امّت هستيم هر كه ما را جفا كند، پس لعنت خدا بر او؛ من و تو مولاى اين امّت هستيم هر كه از ما بگريزد، بر او باد لعنت خدا؛ من و تو دو اجير اين امت هستيم هركه ظلم كند اجرت ما را، پس لعنت خدا بر او پس فرمود: آمين، من گفتم: آمين! اصبغ گفت: پس بى هوش شد آن حضرت پس به هوش آمد و فرمود: اى اصبغ! هنوز نشسته اى؟ گفتم: بلى اى مولاى من. فرمود: آيا زياد كنم براى تو حديثى ديگر؟ گفتم: بلى زادَكَ اللّهُ مِنْ مَزيداتِ الْخَيْر. فرمود: اى اصبغ! ملاقات كرد مرا رسول خدا صلى اللّه عليه و آله در بعض راههاى مدينه و من غم دار بودم به نحوى كه غم در صورت من ظاهر بود، فرمود به من اى ابوالحسن! مى بينم ترا كه در غم مى باشى، آيا مى خواهى كه حديث كنم ترا به حديثى كه ديگر غم دار نشوى بعد از آن هرگز؟ گفتم: بلى. فرمود: هرگاه روز قيامت شود حق تعالى نصب فرمايد منبرى را كه بلندى داشته باشد بر منبرهاى پيغمبران و شهيدان پس امر فرمايد حق تعالى ترا كه بالاى آن منبر بر آئى بيك پله پايين تر از من پس امر فرمايد دو ملكى را كه بنشينند پائين تر از تو به يك پلّه، پس چون بالاى آن منبر قرار گرفتيم باقى نمانند خلق اوّلين و آخرين مگر آنكه حاضر شوند، پس ندا كند آن مَلَكى كه پائين تر از تو نشسته به يك پله: معاشر الناس! هركه مرا مى شناسد كه مى شناسد و هر كه مرا نمى شناسد پس من بشناسانم خود را به او، منم رضوان خازن بهشت، همانا خداوند به مَنّ و كرم و فضل و جلال خود امر فرمود مرا كه بدهم كليدهاى بهشت را به محمد صلى اللّه عليه و آله و محمد صلى اللّه عليه و آله امر فرمود مرا كه بدهم آنها را به على بن ابى طالب عليه السّلام پس شماها را شاهد مى گيرم در اين باب پس برمى خيزد آن ملكى كه پائين تر از آن ملك است به يك مرتبه و ندا مى كند به نحوى كه مى شنوند اهل موقف: معاشر الناس! هر كه مرا مى شناسد مى شناسد و هر كه نمى شناسد پس بشناسانم خودم را به او، منم مالك خازن جهنّم، همانا حق تعالى به منّ و فضل و كرم و جلال خود امر فرمود مرا كه بدهم كليدهاى جهنّم را به محمد صلى اللّه عليه و آله و محمد صلى اللّه عليه و آله امر فرمود كه بدهم آنها را به على بن ابى طالب عليه السّلام، پس شما را شاهد مى گيرم در اين باب، اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: پس مى گيرم من كليدهاى بهشت و دوزخ را، پس پيغمبر صلى اللّه عليه و آله فرمود: يا على! مى گيرى بالاى دامن مرا و اهل بيت تو مى گيرند بالاى دامن ترا و شيعيان تو مى گيرند بالاى دامن اهل بيت تو را؛ اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمود: پس من دستهاى خود را بر هم زدم و گفتم به سوى بهشت مى رويم يا رسول اللّه؟ فرمود: بلى به پروردگار كعبه قَسَم! اصبغ گفت: پس شنيدم از مولاى خود اين دو حديث را، پس وفات فرمود آن حضرت عليه السّلام. "شيخ عباس قمى رحمه اللّه".]و شيخ طوسى روايت كرده اند از اصبغ بن نباته كه حضرت فرمود: اصبغ! گريه مكن كه من راه بهشت در پيش دارم، گفتم: فداى تو شوم مى دانم كه تو به بهشت مى روى من بر حال خود و بر مفارقت تو مى گريم انتهى. [ ''امالى شيخ مفيد'' ص 351، مجلس 42، حديث سوم. ]
بالجمله؛ پس ساعتى مدهوش شد به سبب زهرى كه در بدن مباركش جارى شده بود چنانكه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم به سبب زهرى كه به او داده بودند گاهى مدهوش مى شد و گاهى به هوش باز مى آمد، چون اميرالمؤمنين عليه السّلام به هوش آمد امام حسن عليه السّلام كاسه اى از شير به دست آن حضرت داد، حضرت گرفت اندكى تناول فرمود و بقيّه آن را براى ابن ملجم امر فرمود، ديگر باره سفارش كرد به حضرت امام حسن عليه السّلام در باب اَكْل و شُرْبه آن ملعون
.
شيخ مفيد و ديگران روايت كرده اند كه چون ابن ملجم را به حبس بردند ام كلثوم گفت: اى دشمن خدا! اميرالمؤمنين عليه السّلام را كشتى؟ آن ملعون گفت: اميرالمؤمنين را نكشته ام پدر ترا كشته ام؛ امّ كلثوم فرمود: اميدوارم كه آن حضرت از اين ضربت شفا يابد و حق تعالى ترا در دنيا و آخرت معذّب دارد؛ ابن ملجم گفت كه آن شمشير با هزار درهم خريده ام و هزار درهم ديگر داده ام كه آن را به زهر آب داده اند و ضربتى بر او زده ام كه اگر ميان اهل زمين قسمت كنند آن ضربت را هر آينه همه را هلاك كند! [ ''ارشاد شيخ مفيد'' 21/1. ]
ابوالفرج نقل كرده كه به جهت معالجه زخم اميرالمؤمنين عليه السّلام اطبّاء كوفه را جمع كردند و عالم تر آنان در عمل جرّاحى شخصى بود كه او را اثير بن عمرو مى گفتند، چون در جراحت اميرالمؤمنين عليه السّلام نگريست شُش گوسفندى طلبيد كه تازه و گرم باشد، چون آن شش را حاضر كردند رگى از آن بيرون كشيد آنگاه او را در شكاف زخم كرد و در آن دميد تا اطرفش به اَقْصاى جرحت رسيد و لختى بگذاشت پس برداشت و در آن نظر كرد بعضى از سفيدى مغز سر آن حضرت را در آن ديد آن وقت به اميرالمؤمنين عليه السّلام عرض كرد كه وصيت خود را بكن كه ضربت اين دشمن خدا كار خود را كرده و به مغز سر رسيده و ديگر كار از تدبير بيرون شده. [ ''مقاتل الطالبيين'' ابوالفرج اصفهانى ص 23. ]
فیروزی به همراه اعضای فرکسیون حمایت از حقوق معلولان از شیرخوارگاه آمنه بازدید کردند
marefatnews
اعضای فراکسیون حمایت از حقوق معلولان از شیرخوارگاه آمنه بازدید کردند
عبدالرضا عزیزی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری خانه ملت، در تشریح جزئیات نشست مشترک اعضای فراکسیون حمایت از حقوق معلولان مجلس با مسئولان سازمان بهزیستی در شیرخوارگاه آمنه، تصریح کرد: شب گذشته و همزمان با شب نوزدهم ماه مبارک رمضان تعدادی از نمایندگان عضو فراکسیون حمایت از حقوق معلولان از شیرخوارگاه آمنه در تهران بازدید کردند.
نماینده مردم شیروان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در این مراسم نمایندگان مجلس از نزدیک با چگونگی و نحوه خدمترسانی مددکاران اجتماعی و مربیان به نوزادان و شیرخواران آشنا شدند و بر حمایت سازمان بهزیستی از شیرخواران تاکید کردند.
وی افزود: فاطمه آلیا نماینده مردم تهران و شمیرانات و رئیس فراکسیون حمایت از حقوق معلولان، حمیدرضا عزیزی فارسانی، محمد تقی توکلی نماینده مردم الیگودرز، علیرضا فولادگر نماینده مردم اصفهان، سکینه عمرانی نماینده مردم سمیرم و محمد فیروزی نماینده نطنز بادرود و قمصر در این مراسم حضور داشتند.
رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس یادآور شد: بخشی از این خدمات در شیرخوارگاهها و مراکز نگهداری کودکان ارائه میشود که در حال حاضر سطح این خدمات استانداردهای لازم را دارد./
تذکر فیروزی به 5وزیر برای حل مشکلات حوزه انتخابیه
marefatnews
عضو هیأت رئیسه مجلس تذکرات کتبی نمایندگان به مسئولان اجرایی کشور را قرائت کرد.
ایرانپور، فیروزی، ابوترابی، بخشایش اردستانی و سرامی فروشانی و منصوری بیتکانی نمایندگان مبارکه، نطنز، قمصر، نجف آباد، اردستان، خمینی شهر و لنجان به وزرای امور اقتصادی و دارایی، جهاد کشاورزی و صنعت، معدن و تجارت در خصوص جلوگیری از افزایش قیمت محصولات صنعتی و کشاورزی؛ به وزیر کار تعاون، و رفاه اجتماعی در خصوص توضیح در مورد علت اعمال تبعیض در پرداخت حقوق به کارمندان وزارت مذکور و سازمان تربیت بدنی
- ایرانپور، فیروزی، بخشایشی اردستانی و سرامی فروشانی و منصوری بیتکانی نمایندگان مبارکه، نجف آباد، اردستان، خمینی شهر و لنجان به وزیر آموزش و پرورش پیرامون حل مشکلات استخدامی مربیان پیش دبستانی و معلمان شرکتی
ايثار و از خودگذشتگى امیرالمومنین علیهالسلام در راه اسلام
الف) ایثار و از خودگذشتگی امیرالمومنن در راه اسلام
از ابتدا تا رحلت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم)
در خطبهى نماز جمعهى تهران 1368/2/8
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
الحمدللَّه ربّ العالمين نحمده و نستعينه و نستهديه و نؤمن به و نتوكّل عليه و نصلّى و نسلّم على حبيبه و نجيبه و خيرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشير رحمته و نذير نقمته سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم محمّد و على اهل بيته الاطيبين الاطهرين المنتجبين سيّما علىّ اميرالمؤمنين و صلّ على ائمّة المسلمين و حماة المستضعفين و هداة المؤمنين. قال اللَّه الحكيم فى كتابه:
و من النّاس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه و اللَّه رئوف بالعباد.(1)
همهى برادران و خواهران نمازگزار عزيز را دعوت ميكنم و توصيه ميكنم به رعايت تقوا و پرهيزگارى و تبعيت از مولاى متقيان و رهبر پرهيزگاران اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام). امروز روز بيست و يكم ماه رمضان و روز شهادت اميرالمؤمنين علىبنابىطالب (عليه الصّلاة و السّلام) است. جا دارد اگر مؤمنين نمازگزار بخشى از وقت امروز خطبهها را به ياد آن حضرت و حركت به سمت آشنائى بيشتر و معرفت روشنترى از اين چهرهى تابناك و اين خورشيد فروزان تاريخ بشر بگذرانند.
بلندترين قلهى بشريت
البته زندگى اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) كه مجسم كنندهى نماى بيرونى شخصيت علىبنابىطالب است، آنقدر پر حادثه و پر ماجراست كه در وقت كم و جملات كوتاه به هيچ وجه نميشود اندكى از بسيار را هم بدرستى روشن كرد. شخصيت اميرالمؤمنين و فضائل مولاى متقيان هم آنقدر والا و رفيع و افقهاى دور از ذهن انسانهاى معمولى و بشر ناقص مثل ماست كه حقيقتاً جز با توجه و استمداد از روح بزرگ و مطهر خود آن حضرت نميشود شبهى حتى از آن شخصيت عظيم را مشاهده كرد. اما با اين حال اين بلندترين قلهى بشريت است، نميشود به آن توجه نكرد و به سمت آن حركت نكرد. خوشبختانه فضائل و مناقب آن حضرت مثل درياى عظيمى است كه از هر طرف كه وارد بشويم و هر رشتهاى از رشتههاى محامد بشرى را مطرح بكنيم، فيض عظيمى را خواهيم برد.
يكى از جوانهاى آل زبير - آل زبير معروف بودند به دشمنى با اميرالمؤمنين. عبداللَّه بن زبير حتى در جنگ جمل هم به عنوان يك چهرهاى معرفى شد كه پدرش زبير را وادار ميكرد به ادامهى جنگ با اميرالمؤمنين؛ بعدها هم خاندان زبير غالباً، مگر بعضى از آنها، نسبت به اميرالمؤمنين با چشم خصومت و بغض و حسادت نگاه ميكردند - كه پسر عبداللَّه بن عروة بن زبير است، از روى جوانى يك روز در حضور پدر خود مشغول مذمت اميرالمؤمنين شد. پدر با اينكه خودش هم نسبت به اميرالمؤمنين ارادتى يا بگوئيم محبتى نداشت، اما ديد اين جوان خام و ناپختهى خودش را خوب است در محيط خلوت خانه و به طور خصوصى، قدرى آگاه كند. آن روزها كسى جرئت نميكرد در علن نامى از اميرالمؤمنين بهنيكى ببرد. به پسرش گفت: پسرجان! يك چيزى را من به تو بگويم و او اين است كه هيچ چيزى را پيدا نميكنى كه دين ساخته باشد، به وجود آورده باشد و دنيا و دست دنياطلبان بتواند آن را ويران كند، ممكن نيست. بنائى كه دين ميسازد، اين بنائى نيست كه به وسيلهى دنياطلبان قابل ويران شدن باشد. «و اللَّه ما بنى النّاس شيئا الّا هدمه الدّين»؛ اما بعكس هر چيزى كه دست دنياطلبان آن را به وجود بياورد، بىگمان دين در مقام برخورد و اصطكاك با او اگر قرار بگيرد، آن را از بين خواهد برد. اما عكسش اينجور نيست؛ اگر دين چيزى را ساخت، دنياطلبها نميتوانند آن را از بين ببرند.
بعد وارد اصل مطلب شد؛ گفتش كه تو نگاه كن ببين اين بنىمروان - آن سلسلهاى از بنىاميه كه آن روزها بر جامعهى اسلام حكومت ميكردند - چطور بر روى منبرها و در همهى اقطار دنياى تحت نفوذ خودشان نسبت به اميرالمؤمنين، نسبت به علىبنابىطالب عيبجوئى ميكنند و عيوب او را آشكار ميكنند، ظاهر ميكنند، هر چه به دهنشان مىآيد، دربارهى على ميگويند؛ اما هرچه آنها بيشتر ميگويند، اميرالمؤمنين چهرهاش منورتر و در بين مردم محبوبتر ميشود. «ا لم تر الى علىّ كيف تظهر بنو مروان من عيبه و ذمّه و اللَّه لكانّما ياخذون بناصيته رفعا الى السّماء»؛ اينى كه بنىمروان عيب على را ميگويند، مثل اينكه خداى متعال اثر عكس ميدهد، گوئى كه على را بلند ميكنند و به آسمان ميبرند و در كرسى آسمان على را قرار ميدهند از رفعت و شأن. هرچه بيشتر عيبش را ميگويند، بالاتر ميرود. اما مردهها و شخصيتهاى خودشان را بنىمروان با نام نيك، با تشكيل محافل و مجالس مدح و ثنا بزرگ ميكنند، هرچه بيشتر از گذشتگان خودشان و مردگان خودشان ميگويند، مثل اينكه يك لاشهى مردهاى، يك جيفهاى را هى بيشتر باز ميكنند، تعفنشان بيشتر دنيا را ميگيرد. «و ما ترى ما يندبون به موتاهم من التأوين و المديح و اللَّه لكانّما يكشفون به عن الجيف». اين چيزى است كه دشمن اميرالمؤمنين، آن خانوادهاى كه بناى بر بغض و حسادت به اميرالمؤمنين داشتند، دربارهى ايشان گفته است.
يك جملهاى معروف است از خليل بن احمد نحوىِ معروف كه او ميگويد كه دوستان اميرالمؤمنين در طول مدتى برابر چند قرن از ترسشان مدايح و فضائل اميرالمؤمنين را نگفتند و مكتوم نگه داشتند. و دشمنان اميرالمؤمنين در طول چند قرن مدايح اميرالمؤمنين را مكتوم نگه داشتند از روى بغض و عداوتشان؛ «فظهر ما بين هذين ما منع الخافقين»؛ دو تا كتمان نسبت به مدايح اميرالمؤمنين؛ يكى از روى ترس، يكى از روى بغض، اما ميان اين دو كتمان آنقدر از فضائل اميرالمؤمنين بروز كرد كه سرتاسر عالم را و ميان مشرق و مغرب را گرفت.
وجه امتیاز حضرت علی علیه السلام بر دیگران
اين فضائل علىبنابىطالب است. يك اقيانوس بيكرانى است كه از هر طرف وارد بشويم، از معنويات، از خصال روحى، از توجهات الهى و معنوى، از آن خصلتهائى كه جز بندگان شايسته و صالح از آنها برخوردار نيستند، از روش اجتماعى، از خصلتهاى خانوادگى، از برخورد با ضعفا، از ادارهى امور كشور، شگفتىها مىبينيم؛ چيزهائى كه چشم انسان را خيره ميكند و هرچه هم انسان بيشتر مىبيند، زمان بيشتر ميگذرد، نسبت به شخصيت والاى اين عظيم بشريت، عظيم العظما، بزرگ بزرگان، انسان بيشتر خاضع ميشود.
من فقط يك بخشى از شخصيت اميرالمؤمنين را امروز ميخواهم اينجا مطرح كنم و او مضمون اين آيهى شريفه است. چون اين آيهى شريفه: «و من النّاس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه»، در شأن اميرالمؤمنين نازل شده و تأويل اين آيه، علىبنابىطالب (عليه الصّلاة و السّلام) است. آيه ميگويد: در ميان مردم كسانى هستند كه جان خودشان را، وجود خودشان را، يعنى عزيزترين سرمايهاى كه هر انسانى دارد - اين سرمايهى عزيزِ انحصارىِ غير قابل جبران را كه اگر دادى، ديگر به جاى اين چيزى نمىآيد - يكجا ميدهند براى اينكه خوشنودى خدا را به دست بياورند؛ فقط همين. «و من النّاس من يشرى»؛ ميفروشد، ميدهد، «نفسه»؛ جان خود را، وجود خود را، «ابتغاء مرضات اللَّه». هيچ هدف ديگرى، هيچ مقصود دنيوىاى، هيچ گرايش و انگيزهى خودخواهانهاى در بين نيست؛ فقط و فقط براى جلب رضايت خدا. اما خدا هم در مقابل اين چنين ايثار و گذشت، يقيناً آن را بدون عكسالعمل شايسته نميگذارد: «و اللَّه رئوف بالعباد»؛ خدا به بندگان خودش رأفت دارد. اين مصداق كاملش اميرالمؤمنين علىبنابىطالب (عليه السّلام) است.
من اين بُعد را بيان ميكنم؛ شما تاريخ زندگى اميرالمؤمنين را نگاه كنيد، از كودكى، از آنوقتى كه در نُه سالگى يا سيزده سالگى به نبوت رسول اكرم ايمان آورد و آگاهانه و هوشيارانه حقيقت را شناخت و به آن تمسك جست، از آن لحظه تا آن لحظهاى كه در محراب عبادت، مثل سحرگاه روز نوزدهم ماه رمضانى جان خودش را در راه خدا داد و خشنود و خوشحال و سرشار از شوق به لقاء پروردگار رسيد، در طول اين پنجاه سال تقريباً، يا پنجاه و دو سه سال، از ده سالگى تا شصت و سه سالگى، شما ببينيد يك خط مستمرى وجود دارد در شرح حال زندگى اميرالمؤمنين و آن خط ايثار و از خودگذشتگى است. در تمام قضايائى كه در طول اين تاريخ پنجاه ساله بر اميرالمؤمنين گذشته، شما نشانهى ايثار را مشاهده ميكنيد؛ از اول تا آخر. حقيقتاً درس است اين براى ما. و ما، من و شما كه علىگو و علىجو و معروف در جهان به محبت علىبنابىطالب هستيم، بايد درس بگيريم از اميرالمؤمنين؛ صرف محبت على كافى نيست، صرف شناختن فضيلت على كافى نيست. بودند كسانى كه در دلشان به فضيلت علىبنابىطالب اعتراف داشتند، شايد از ماها هم كه هزار و چهار صد سال فاصله داريم با آن روزگار، بيشتر؛ همانها يا بعضىشان در دل على را به عنوان يك انسان معصوم و پاكيزه دوست هم ميداشتند، اما رفتارشان رفتار ديگرى بود. چون همين خصوصيت را نداشتند، همين ايثار را، همين رها كردن منيت را، همين كار نكردن براى خود را، هنوز در حصار خود گرفتار بودند و على امتيازش اين بود كه در حصار خود گرفتار نبود. «من» براى او هيچ مطرح نبود؛ آنچه براى او مطرح بود، وظيفه و هدف بود و جهاد فى سبيل اللَّه بود و خدا بود.
اولى كه اميرالمؤمنين در اوان كودكى به پيغمبر ايمان آورد، مورد ايذاء و تمسخر همه، در شهر مكه قرار داشتند. يك شهرى را شما فرض كنيد، مردمى كه به طور طبيعى هم اهل توسل به خشونتند، مردم متمدن با نزاكتِ آهسته برو، آهسته بيائى كه نبودند؛ يك مردم خشنِ اهل برخورد، اهل اصطكاك، سر كوچكترين چيزى دعوا بكنند، بشدت متعصب نسبت به همان عقائد باطل؛ توى يك چنين جامعهى اينجورى يك پيامى از سوى يك انسان بزرگى مطرح شده كه همه چيز اين جامعه را ميبرد زير سئوال؛ عقايدشان را، آدابشان را، سنتهاشان را. خب، طبيعى است كه همه با او مخالفت ميكنند و قشرهاى مختلف با او مخالفت كردند؛ تودههاى مردم هم با پيغمبر مخالفت كردند. از يك انسان اينجورى و يك پيام اينجورى با همهى وجود دفاع كردن و به آن پيوستن، اين از خودگذشتگى ميخواست؛ اولين قدم از خودگذشتگى اميرالمؤمنين است.
فداكاری در زمانی كه دیگران آماده كامیابیها و كسب مناصب اجتماعی میشدند
سيزده سال در كنار پيغمبر در سختترين مواقع علىبنابىطالب (عليه الصّلاة و السّلام) ايستاد. بعد آنوقتى كه سيزده سال رنج داشت به پايان ميرسيد - درست است كه هجرت رسول اكرم هجرت از روى اجبار و ناچارى و زير فشار قريش و مردم مكه بود، اما آيندهى روشنى داشت. همه ميدانستند كه اين هجرت مقدمهى كاميابىهاست، مقدمهى پيروزىهاست - و درست در آنجائى كه يك نهضت ميخواهد از دوران محنت وارد دوران راحتى و عزت بشود، در همان لحظه كه همه معمولاً تلاش ميكنند زودتر خودشان را برسانند، تا اگر بتوانند از مناصب اجتماعى چيزى بگيرند، جايگاهى پيدا بكنند، در همين لحظه، اميرالمؤمنين آماده شد تا در جاى پيغمبر، در بستر پيغمبر، در شبى ظلمانى و تاريك بخوابد تا پيغمبر بتواند از اين خانه و از اين شهر خارج بشود. توى آن شب، كشته شدن آن كسى كه در اين بستر ميخوابد، تقريباً قطعى و مسلم بود. اينجور نبود كه حالا چون من و شما قضيه را ميدانيم، ميدانيم كه اميرالمؤمنين در آن حادثه به شهادت نرسيد، بگوئيم كه آنجا همه ميدانستند، نخير؛ مسئله اين است كه در يك شب ظلمانى، در يك نقطهى معينى يك كسى بناست كشته بشود، قطعى است؛ ميگويند آقا، اين آقا براى اينكه بتواند از اينجا خارج بشود، بايد كسى در آنجا به جاى او باشد تا جاسوسها كه نگاه ميكنند، احساس كنند كسى در آنجا هست. كى حاضر است؟
اين ايثار اميرالمؤمنين خود يك حادثهى فوقالعاده مهم است؛ اما زمان اين ايثار هم بر اهميت آن مىافزايد. زمان كى است؟ آنوقتى كه بناست اين دوران محنت به سر بيايد؛ بناست بروند حكومت تشكيل بدهند، راحت باشند؛ مردم مدينه، يثرب ايمان آوردند، منتظر پيغمبرند، همه اين را ميدانند. در اين لحظه اين ايثار را اميرالمؤمنين ميكند؛ هيچ انگيزهى شخصى بايد در يك انسانى وجود نداشته باشد تا اقدام به يك چنين حركت بزرگى بكند.
ایستادگی در مراحلی كه پای شیرمردان میلرزید!
بعد وارد ميشوند به مدينه، جنگها و مبارزات شبانهروزى حكومت تازهپا و جوان پيغمبر شروع ميشود. دائماً جنگ، اين خاصيت آنچنان حكومتى است؛ دائماً برخورد. از قبل از جنگ بدر برخوردها شروع شد تا آخر دوران زندگى پيغمبر در اين ده سال. در طول اين ده سال چند ده جنگ و برخورد پيغمبر اكرم با كفار و انواع و اقسام كفار و شعب كفار داشت. در تمام اين دورانها اميرالمؤمنين به عنوان پيشقراول، به عنوان فدائىترين كس و پيشمرگ پيغمبر، آنچنانى كه خود اميرالمؤمنين بيان ميكند و تاريخ هم اين را نشان ميدهد، در تمام اين مراحل و صحنههاى خطرناك حضور داشته. «و لقد واسيته بنفسى فى المواطن الّتى تنكص فيها الابطال و تتأخّر فيها الاقدام»؛(2) آنجاهائى من در كنار پيغمبر ماندم و جانم را سپر بلاى او كردم كه قهرمانان و شيرمردان در آنجا پايشان ميلرزيد و مجبور به عقبنشينى ميشدند، در شديدترين مراحل اميرالمؤمنين ايستاد. هيچ برايش مطرح نبود كه اينجا خطر است. بعضىها با خودشان فكر ميكنند كه ما خوب است جان خودمان را حفظ كنيم تا بعداً براى اسلام مفيد واقع بشويم. اميرالمؤمنين هرگز خودش را با اينگونه معاذير فريب نداد و نفس والاى اميرالمؤمنين فريببخور نبود. در تمام مراحل خطر در خطوط مقدم اميرالمؤمنين حاضر بود.
ب) ایثار و ازخودگذشتگی امیرالمومنین
از رحلت پیامبر (صلیالله علیه و اله و سلم) تا پایان خلافت عثمان
بعد از آنى كه دوران پيغمبر به سر آمد و رسول اكرم رحلت كردند، به نظر من سختترين دورانهاى زندگى اميرالمؤمنين در اين سى سال بعد، بعد از رحلت پيغمبر شروع شد؛ سختترين دورانهاى اميرالمؤمنين آن روزها بود. آن روزى كه پيغمبر عزيز و بزرگوار بود و ميرفتند در سايهى او مجاهدت ميكردند، مبارزه ميكردند، روزهاى شيرينى بود، روزهاى خوبى بود. روزهاى تلخ روزهاى بعد از رحلت پيغمبر است كه روزهائى است كه گاه گاه قطعات فتنه افق ديدها را آنچنان مظلم ميكرد كه قدم از قدم نميتوانستند بردارند آن كسانى كه ميخواستند درست قدم بردارند. در يك چنين شرايطى اميرالمؤمنين بزرگترين امتحانهاى ايثار را داد.
كنارهگیری بهشرطی كه به كسی ظلمی نشود
اولاً در هنگام رحلت پيغمبر، اميرالمؤمنين مشغول انجام وظيفه شد، نه اينكه نميدانست يك اجتماعى وجود دارد يا ممكن است وجود داشته باشد كه سرنوشت قدرت و حكومت را در دنياى اسلام آن اجتماع تعيين خواهد كرد. مسئله اين نبود براى اميرالمؤمنين، مسئله اين است كه براى او آنچه مطرح نيست، خود است. بعد از آنى كه مسئلهى خلافت استقرار پيدا كرد و مردم با ابىبكر بيعت كردند و همه چیز تمام شد، اميرالمؤمنين كناره گرفت؛ هيچ جملهاى، كلمهاى، بيانى كه حاكى باشد از معارضهى اميرالمؤمنين با دستگاه حكومت، ديگر از او شنيده نشد. آن روزهاى اول چرا، تلاش ميكرد شايد بتواند آن چيزى را كه به عقيدهى او حق است و بايد انجام بگيرد، او را به كرسى بنشاند؛ بعد كه ديد نه، مردم بيعت كردند، قضيه تمام شد و ابىبكر شد خليفهى مسلمين، اينجا اميرالمؤمنين به عنوان يك انسانى كه ولو معترض است، هيچ گونه از قِبل او براى اين دستگاه ضررى و خطرى و تهديدى وجود ندارد، در تاريخ اسلام شناخته ميشود. اميرالمؤمنين در اين دوران- كه خيلى هم نبود، مدت كوتاهى اين دوران طول كشيد، شايد چند ماهى من دقيقاً الان يادم نيست- فرمود: «لقد علمتم انّى احقّ النّاس بها من غيرى»؛(3) ميدانيد كه من از همهى مردم به خلافت شايستهترم؛ اين را خود شماها هم ميدانيد. راست هم ميگفت اميرالمؤمنين، ميدانستند، «و واللَّه»؛ سوگند به خدا، «لاَسْلِمَنَّ» يا «لاُسَلِمَنَّ» يا «لاُسْلِمَنَّ»؛ من دست روى دست خواهم گذاشت و تسليم خواهم شد، «ما سلمت امور المسلمين»؛ تا وقتى كه احساس ميكنم كه امور مسلمين با سلامت در جريان است؛ تا وقتى مىبينم كسى مورد ظلم قرار نميگيرد؛ «و لم يكن فيها جور الّا علىّ خاصّة»؛ تا وقتى كه به مردم ظلم نميشود و در جامعه ظلم و جورى وجود ندارد، فقط من مظلوم واقع شدم در جامعه. تا اينجور است، من هيچ كارى به كار كسى ندارم؛ هيچ مزاحمتى، هيچ اعتراضى نخواهم كرد. نشست.
وزير باشم، بهتر از اين است كه امير باشم
بعد از مدت كوتاهى، شايد چند ماهى بيشتر نگذشته بود كه شروع شد به ارتداد گروهها؛ شايد تحريكاتى هم بود. بعضى از قبائل عرب احساس كردند كه حالا پيغمبر نيست، رهبر اسلام نيست، خوب است كه يك ايرادى، اشكالى درست كنند و تعارضى بكنند و جنگ و دعوائى راه بيندازند و شايد هم منافقين تحريكشان ميكردند، درست نميدانم، بالاخره جريان ردّه پيش آمد، يعنى ارتداد عدهاى از مسلمين؛ جنگها شروع شد، جنگهاى ردّه شروع شد. اينجا كه وضع اينجورى شد، اميرالمؤمنين ديد نه، اينجا ديگر جاى كنار نشستن هم نيست، بايد وارد ميدان شد به دفاع از حكومت؛ در اينجا ميفرمايد: «فامسكت يدى»؛ من بعد از آنى كه قضيهى خلافت پيش آمد و ابىبكر خليفهى مسلمين شد، من دست كشيدم كنار، نشستم كنار، اين حالت كنارهگزينى بود، «حتّى رأيت راجعة النّاس قد رجعت يريد محو الاسلام»؛(4) ديدم نخير، عدهاى از مردم دارند از اسلام بر ميگردند، ميخواهند اسلام را از بين ببرند، اينجا ديگر ديدم نخير، وارد ميدان شدم. و اميرالمؤمنين وارد ميدان شد به صورت فعال، و در همهى قضاياى مهم اجتماعى اميرالمؤمنين بود. خود آن حضرت از حضور خودش در دوران بيست و پنج سالهى خلافت خلفاى سهگانه تعبير ميكند به وزارت؛ بعد از آنى كه آمدند اميرالمؤمنين را بعد از قتل عثمان به خلافت انتخاب كنند، فرمود من وزير باشم، بهتر از اين است كه امير باشم؛ همچنانى كه در گذشته بودم، بگذاريد وزير باشم. يعنى مقام و موقعيت و جايگاه بيست و پنج سالهى خودش را جايگاه وزارت ميداند؛ يعنى در امور دائماً در خدمت اهداف و در موضع كمك به مسئولينى كه بودند و خلفائى كه در رأس امور بودند. اين هم يك ايثار فوقالعاده بزرگى بود كه انسان واقعاً گيج ميشود وقتى كه فكرش را ميكند كه چقدر گذشت در اين كار اميرالمؤمنين وجود دارد.
در تمام اين بيست و پنج سال به فكر قيام و كودتا و معارضه و جمع كردن يك عدهاى و گرفتن قدرت و قبضه كردن حكومت نيفتاد. اين چيزها به ذهن انسانها مىآيد؛ اميرالمؤمنين جوانى بود سى و سه ساله. آنوقتى كه رسول اكرم از دنيا رحلت كردند، تقريباً حدود سى سال تا سى و سه سال عمر آن حضرت بود؛ بعدها هم دورانهاى جوانى و قدرت جسمانى را ميگذراند، دوران نشاطش را ميگذراند؛ وجهه در بين مردم، محبوبيت در بين تودهى مردم و مغز فعال، علم فراوان، همهى جاذبههائى كه براى يك انسان ممكن بود وجود داشته باشد، در اميرالمؤمنين به نحو اعلائى وجود داشت. او اگر ميخواست يك كارى بكند، حتماً ميتوانست بكند. در تمام اين بيست و پنج سال به هيچ وجه جز در خدمت همان هدفهاى عمومى و كلى نظام اسلامى كه در رأسش هم خلفائى بودند، اميرالمؤمنين هيچ حركتى نكرد و هيچ چیز شنيده نشد از آنها. و ماجراهاى فوقالعاده عظيمى اينجا وجود دارد كه من نميخواهم حالا وارد شرح موارد تاريخى بشوم.
بعد، در شوراى شش نفرهى بعد از درگذشت خليفهى دوم كه اميرالمؤمنين را دعوت كردند، قهر نكرد، وارد شد. بگويد آقا من با اينهائى كه شما ميگوئيد، همرديف نيستم، طلحه و زبير كجا، عبدالرّحمن بن عوف كجا، عثمان كجا، من كجا؛ من نمىآيم با اينها، نخير. شش نفر را به عنوان شورا گذاشتند آنجا كه اين شش نفر بعد از عمر و طبق وصيت او، در بين خودشان يك نفر را به عنوان خليفه انتخاب كنند؛ رفت، قبول كرد. در بين اين شش نفر شانس او براى خلافت از همه بيشتر بود. در آن شش نفر، اميرالمؤمنين دو رأى داشت، خودش و زبير؛ عثمان هم دو رأى داشت، خودش و طلحه؛ عبدالرّحمن بن عوف هم دو رأى داشت، خودش و سعدبنابىوقاص. رأى عبدالرّحمنبنعوف در اين شوراى شش نفره تعيين كننده بود، اگر با اميرالمؤمنين بيعت ميكرد، او خليفه ميشد؛ اگر با عثمان بيعت ميكرد، او خليفه ميشد. اول رو كرد به اميرالمؤمنين و به او پيشنهاد كرد كه با كتاب خدا و سنت پيغمبر و سيرهى شيخين، يعنى دو خليفهى قبلى، حضرت حركت كنند. فرمود نه، من و كتاب خدا و سنت پيغمبر؛ با سيرهى شيخين كارى ندارم؛ من اجتهاد خودم را عمل ميكنم و به اجتهاد آنها كارى ندارم.
ميتوانست با كوچكترين اغماضى از آنچه كه صحيح و حق ميدانست، حكومت را به دست بگيرد و قدرت را قبضه بكند. اميرالمؤمنين به اين فكر يك لحظه هم نيفتاد و حكومت را از دست داد و قدرت را از دست داد، اينجا هم ايثار كرد، اينجا هم خود و منيت را مطلقاً مطرح نكرد و اينگونه چيزها را زير پا له كرد؛ اگر چه اين احساسات شايد در اميرالمؤمنين اصلاً از اول بروز نميكرد.
دفاع امیرالمومنین از عثمان بر حسب وظیفه الهی
بعد از آنكه دوازده سال از دوران حكومت عثمان گذشت، در آخر كارِ عثمان - اينها در تاريخ هست، فقط هم تاريخ شيعه اينها را ننوشتهاند، همهى مورخين اسلام نوشتهاند - اعتراضها به او زياد شده بود، كسانى مخالفت ميكردند، اشكالات زيادى بر او وارد ميكردند؛ از مصر آمده بودند، از عراق آمده بودند، بصره و جاهاى ديگر، بالاخره يك جمع زيادى درست شدند و خانهى عثمان را محاصره كردند؛ جان عثمان را تهديد كردند. خب، اينجا يك كسى در مقام اميرالمؤمنين چه ميكرد؟ يك كسى كه خودش را صاحب حق خلافت بداند و بيست و پنج سال است كه از اين حقى كه براى خودش مسلّم است كه اين حق اوست، او را كنار گذاشتند، به رفتار حاكم كنونى هم اعتراض دارد، حالا هم مىبيند كه اطراف خانه او را گرفتهاند، او را محاصره كردهاند، آدم معمولى، حتى برگزيدگان و چهرههاى والا در اينجا چه كار ميكنند؟ همان كارى را ميكنند كه ديگران كردند؛ همان كارى را ميكنند كه طلحه كرد، زبير كرد، عايشه كرد، بقيهى كسانى كه در ماجراى عثمان به نحوى دست داشتند، آنها كردند؛ كه ماجراى قتل عثمان يكى از آن ماجراهاى بسيار مهم تاريخ اسلام است و اينكه كى موجب قتل عثمان شد، اين را انسان تو نهجالبلاغه، تو آثار اسلامى و تاريخ اسلامى كه نگاه كند، كاملاً برايش روشن ميشود كه كى عثمان را كشت، كىها موجب شدند. افرادى كه ادعاى دوستى با عثمان را بعدها محور كار خودشان قرار دادند، آنجا از پشت خنجر زدند، از زير تحريك كردند به قول عمروعاص؛ يكى پرسيد از عمروعاص كه عثمان را كه كشت؟ گفت فلانى، اسم يكى از صحابه را آورد؛ او شمشيرش را ساخت، آن ديگرى تيز كرد، آن ديگرى او را مسموم كرد، آن يكى هم بر او وارد آورد؛ واقعيت هم همين است.
اميرالمؤمنين در اين ماجرا با كمال خلوص، آن وظيفهى الهى و اسلامى را كه احساس ميكرد دارد، انجام داد. حسنين را، اين دو گوهر گرانقدر را و دو يادگار پيغمبر را فرستاد براى دفاع از عثمان به خانهى عثمان؛ جزو مسلّمات است. حسنين را فرستاد آنجا براى دفاع از عثمان، اطراف خانهى عثمان را گرفته بودند، نميگذاشتند كه آب وارد خانه بشود، اميرالمؤمنين آب فرستاد براى خانه عثمان، آذوقه فرستاد، با كسانى كه نسبت به عثمان خشمگين بودند، بارها و بارها مذاكره كرد تا خشم آنها را پائين بياورد؛ وقتى هم كه آنها عثمان را كشتند، اميرالمؤمنين خشمگين شد، خشمگين شد. البته آن كسانى كه كشندگان عثمان بودند، بالمباشره يك حالتى داشتند، يك حكمى داشتند؛ آن كسانى كه از پشت تحريك ميكردند، حكم ديگرى داشتند كه حالا آن ماجراها را نميخواهيم وارد بشويم. در اينجا هم اميرالمؤمنين باز منيت و خودخواهى و احساسات خودى را كه براى همهى انسانها وجود دارد، نداشت؛ در اينجا هم در دستگاه اميرالمؤمنين مطلقاً آن چيزها مشاهده نميشود.
ج) ایثار و ازخودگذشتگی امیرالمومنین
از ابتدای خلافت تا شهادت
بعد از آنى كه عثمان كشته شد، اميرالمؤمنين ميتوانست به صورت يك چهرهى موجه، يك آدم فرصتطلب، يك نجاتبخش بيايد توى ميدان، بگويد: ها، مردم ديگر حالا راحت شديد، خلاص شديد. مردم هم دوستش ميداشتند. نه، در بعد از حادثهى عثمان هم باز اميرالمؤمنين در اول كار، اقبالى به سمت قدرت و قبضه كردن حكومت نكرد. چقدر اين روح بزرگ است. «دعونى و التمسوا غيرى»؛(5) من را رها كنيد اى مردم، برويد سراغ ديگرى. اگر ديگرى را به حكومت انتخاب كرديد، من وزير او خواهم بود، من در كنار او خواهم بود. اين فرمايشاتى است كه اميرالمؤمنين در آن روزها كرد. مردم قبول نكردند، مردم ديگر قبول نكردند، نميتوانستند غير از اميرالمؤمنين كس ديگرى را به حكومت انتخاب كنند. تمام اقطار اسلامى با اميرالمؤمنين بيعت كردند تا آن روز و هيچ بيعتى به عموميت بيعت اميرالمؤمنين وجود نداشت. هيچ بيعتى از بعد از پيغمبر، به عموميت بيعت با اميرالمؤمنين سابقه ندارد. جز شام كه با اميرالمؤمنين بيعت نكردند، تمام اقطار اسلامى و تمام بزرگان صحابه بيعت كردند. يك تعداد معدودى، كمتر از ده نفر فقط ماندند كه بعد اميرالمؤمنين فرمود، اينها را آوردند توى مسجد و يكى يكى از اينها پرسيد كه شماها چرا بيعت نكرديد؟ عبداللَّهبنعمر! تو چرا بيعت نكردى؟ سعدبنابىوقاص! تو چرا بيعت نكردى؟ يك چند نفرى بودند بيعت نكرده بودند، اميرالمؤمنين از اينها پرسيد، هر كدام يك عذرى آوردند، يك حرفى زدند، بعضى باز بيعت كردند، بعضى نكردند، حضرت هم رهاشان كرد رفتند. تعداد خيلى معدودى، انگشت شمار. بقيهى بزرگان، چهرههاى معروف، طلحه، زبير، ديگران، ديگران، همه با اميرالمؤمنين بيعت كردند.
ملاحظه هیچ كس را نخواهم كرد!
البته قبل از آنى كه با آن حضرت بيعت كنند، حضرت فرمود كه «و اعلموا»؛ بدانيد «انّى ان اجبتكم»؛ اگر حالا كه شما اصرار ميكنيد، من حكومت را به دست بگيرم، اگر من پاسخ مثبت به شما دادم، مبادا خيال كنيد كه من ملاحظهى چهرهها و شخصيتها و استخوانهاى قديمى و آدمهاى نام و نشاندار را خواهم كرد. مبادا خيال كنيد من از اين و آن تبعيت و تقليد خواهم كرد، روش ديگران را روش خودم خواهم كرد، ابداً. «و اعلموا انّى ان اجبتكم ركبت بكم ما اعلم»؛ آنجورى كه خود من علم دارم و ميدانم و تشخيص دادم، از اسلام دانستم، شما را حركت خواهم داد و اداره خواهم كرد. اميرالمؤمنين اين اتمام حجتها را هم با مردم كردو خلافت را قبول كرد. ميتوانست اميرالمؤمنين در آنجا هم به خاطر حفظ مصالح و ملاحظهى جوانب قضيه و اين چيزها كوتاه بيايد، دلها را به دست بياورد، اما در اينجا هم با كمال قاطعيت بر اصول اسلامى و ارزشهاى اسلامى پافشارى كرد؛ به طورى كه آن همه دشمن در مقابل على صف كشيد.
و اميرالمؤمنين در يك اردوگاه با تجلى كامل زر و زور و تزوير و در يك اردوگاه با چهرههاى موجه و معتبر و معروف و در يك اردوگاه ديگر با عناصر مقدسمآب و علىالظاهر متعبد، اما ناآگاه از حقيقت اسلام، از روح اسلام، از تعاليم اسلام، از شأن و مقام اميرالمؤمنين و اهل تشبّث به خشونت و قساوت و بداخلاقى، مواجه شد. در سه اردوگاه اميرالمؤمنين با سه خط جداگانه كه ناكثين و قاسطين و مارقين باشند، جنگيد؛ كه هر كدام از اين وقايع نشاندهندهى همان روح توكل به خدا و ايثار و دور شدن از منيت و خودخواهى در اميرالمؤمنين است و بالاخره هم در همين راه به شهادت رسيد كه دربارهى آن حضرت گفتند: «قتل فى محراب عبادته لشدّت عدله»؛ على را عدلش به خاك و خون غلتاند.
علت شاخصبودن امیرالمومنین برای حق و باطل
اگر اميرالمؤمنين ميخواست عدالت را رعايت نكند، اگر ميخواست ملاحظهكارى بكند، اگر ميخواست شأن و مقام و شخصيت خودش را بر مصالح دنياى اسلام ترجيح بدهد، موفقترين خلفا ميشد و قدرتمندترين و هيچ معارضى هم پيدا نميكرد. اما اميرالمؤمنين شاخص حق و باطل است، اينى كه علىبنابىطالب را معيار و شاخص حق و باطل ميدانند و هر كس دنبال على است و على را قبول دارد و ميخواهد مثل او عمل كند، او حق است و هركه على را قبول ندارد، باطل است، اين به خاطر همين است. به خاطر اين است كه اميرالمؤمنين لبّ وظيفه را، بدون ذرهاى دخالت دادن منيت و احساسات شخصى و منافع شخصى و خود، در آن راه و حركتى كه انتخاب كرده است، انجام ميدهد. اميرالمؤمنين يك چنين شخصيتى است. لذاست كه على (عليه السّلام) ميزان الحق است واقعاً. اين زندگى اميرالمؤمنين است؛ «و من النّاس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه». فقط در شهادت اين بزرگوار نبود كه «يشرى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه»، در لحظهى مرگ نبود كه اميرالمؤمنين جانش را در راه خدا داد، در طول عمر اميرالمؤمنين همواره جانش را در راه خدا داد؛ خودىها را رها كرد و سختىها و محنتهاى بسيارى هم اميرالمؤمنين كشيد.
تعلیم اسلام تا آخرین لحظات زندگی
صلّى اللَّه عليك يا اميرالمؤمنين. امروز روز شهادت اميرالمؤمنين است. آن مردمى كه در مسجد كوفه و در شهر كوفه در طول اين چند سال چهرهى آن حضرت را همواره مشاهده كردند، آن معنويت، آن صفا، آن بزرگوارى، آن رقت به ضعيفان و يتيمان، آن كسانى كه صداى گرم علىبنابىطالب و نفس پاك و معطر آن حضرت را در مسجد كوفه شنيدند، در مثل امروزى احساس ميكنند كه پدر آنها از ميان آنها رفته. حقيقتاً مردم كوفه حق داشتند اگر امروز احساس يتيمى كنند و واقعاً هم احساس يتيمى ميكردند. در نقلها و خبرها آمده كه در روز بيست و يكم ماه رمضان كوفه غوغا و هنگامهاى بود از عزادارى مردم. جمعيتهاى زياد، مردم، زن و مرد، حتى بچههاى كوچك با چهرهى عزادار و غبار گرفته و اندوهگين هجوم مىآوردند به آنجائى كه خانهى اميرالمؤمنين بود. از روز نوزدهم كه اميرالمؤمنين آن ضربت مسموم دشمن خدا را تحمل كرد و در خانه افتاد، لحظه به لحظه مردم كوفه در نگرانى بودند. دور خانهى اميرالمؤمنين جمع ميشدند، خبر ميگرفتند، هر كس ميرفت داخل، هر كس مىآمد بيرون، از حال اميرالمؤمنين سئوال ميكردند. شهر بزرگى هم بوده كوفه، شهر پر جمعيتى بود، جمعيت زياد، مردم گوناگون، دوستان اميرالمؤمنين، ياران آن حضرت، خانوادهى آن حضرت، همه لحظات بسيار پراضطرابى را گذراندند كه در آن داستان اصبغبننباته كاملاً مشخص ميشود كه وضعيت چگونه بوده.
ميگويد دور خانهى اميرالمؤمنين را همه گرفته بودند؛ ما هم نشسته بوديم آنجا منتظر كه از داخل خانه يك خبرى بيايد بيرون. بعد ميگويد از خانه آمدند بيرون و گفتند به جمعيت كه متفرق بشويد و اميرالمؤمنين حال پذيرائى از مردم را ندارد؛ ميخواستند بروند على را ببينند. ميگويد رفتند، اما من طاقت نياوردم كه بروم؛ ايستادم در همانجا، چندى بعد كسى از داخل خانه، يكى از فرزندان اميرالمؤمنين - شايد - آمد بيرون و ديد من نشستهام، گفت مگر نشنيدى كه ما گفتيم اميرالمؤمنين كسى را نميپذيرند، گفتم كه من دلم طاقت نمىآورد كه از اينجا دور بشوم و دلم ميخواهد يك خبرى از مولاى خودم پيدا كنم. او ظاهراً اجازه ميگيرد و داخل ميرود. اصبغبننباته در اين روايت گفته است كه من وارد خانهى اميرالمؤمنين شدم و رفتم بر بالين آن حضرت؛ آن خانهى ساده و محقر و آن بستر خشن، آن چهرهى تابناك و ملكوتى؛ ديدم حضرت بر روى بستر افتاده، اما رنگ حضرت پريده است و بر اثر شدت تأثير زهر، رنگ چهرهى آن حضرت، آن بزرگوار، به زردى گرايش پيدا كرده كه در همان حال هم اميرالمؤمنين چشم باز ميكنند و مىبينند اصبغ بالاى سرشان هست؛ دست او را ميگيرند، يك حديثى را از پيغمبر براى او نقل ميكنند. يعنى در حتى آخرين لحظات هم آن حضرت مايل نيستند كه از تعليم دين و آموزش و تربيت افراد منصرف بشوند و اين را وظيفهى هميشگى خودشان ميدانند. اصبغ ميگويد من ديدم حضرت بعد از آنكه يك مقدارى صحبت كرد، غش كرد و از حال رفت. من برخواستم، از خانه بيرون آمدم، يك مقدارى كه از خانه دور شدم، ديدم صداى گريه و زارى از خانهى اميرالمؤمنين برخاست. صلّى اللَّه عليك يا اميرالمؤمنين. صلّى اللَّه عليك و على اولادك الطّيّبين الطّاهرين المعصومين. اللّهمّ العن قتلة اميرالمؤمنين.
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
قل هو اللَّه احد. اللَّه الصّمد. لميلد و لميولد. و لميكن له كفوا احد.(6)
1) بقره: 207
2) نهجالبلاغه، خطبهى 197
3) نهجالبلاغه، خطبهى 74
4) نهجالبلاغه، خطبهى 62
5) نهجالبلاغه، خطبهى 92
6) اخلاص: 1-4
کاریکاتور/ بهداد سلیمی!
قوی ترین مرد جهان پس از افتخار آفرینی درالمپیک با بیان اینکه هر چه از مردم ایران تشکر کند باز هم کم است گفت:«خدا را شکر می کنم که توانستم دل میلیون ها ایرانی را شاد کنم.»

طرح از حسین صافی
امتناع از پذیرش هدیه رئیسجمهور توسط برخی روحانیون
>دولت - جمهوری اسلامی نوشت: ;بعضی از روحانیون حوزه علمیه قم از پذیرش پولی که مرکز خدمات حوزههای علمیه به عنوان هدیه رئیسجمهور به آنها، به حساب آنان واریز کرده است خودداری کردند.
حجت الاسلامالله مراد انصاری نیا در نامهای که به همین مناسبت خطاب به رئیس مرکز خدمات حوزه علمیه قم نوشته و تصویر آن را به روزنامه جمهوری اسلامی ارسال نموده آورده است: "با توجه به هتک حرمت علما و مراجع عالیقدر و سابقین انقلاب و یاران امام(ره) و بیت شریف حضرت امام در دوره آقای احمدینژاد... از پذیرش این مبلغ خودداری مینمایم... بهترین عیدی ما زمانی است که احترام بزرگان دینی و سابقین انقلاب و یاران امام دستخوش سلیقههای جناحی نشود و با مدیریت صحیح و سعه صدر و همدلی شاهد به بار نشستن نهالی باشیم که به دست مبارک امام خمینی غرس شده است..."
مرکز خدمات حوزههای علمیه روز دوشنبه هفته جاری از طریق پیامک به روحانیون و طلاب قم خبر داد که یکصد هزار تومان به حساب هر یک از آنان واریز شده و در پیام دیگری توضیح داد که این مبلغ هدیه رئیسجمهور میباشد. نویسنده نامه پرسیده است: اگر این مبلغ صد هزار تومان حق ماست چرا نام اشخاص را روی آن میگذارید؟
اخباری از نماینده شهرستان نطنز
پنجمین دیدا فیروزی با محرابیان جهت پی گیری آب رسانی به شهرستان
چهارمین دیدار فیروزی با غضنفری
1- وضعیت صنعت شهرستان به ویژه شهر نطنز
2- مشکلات معادن شهر طرق و روستای اوره نطنز
2- مشکلات معادن شهر کامو
3- مشکلات شهرکهای صنعتی شهرستان نطنز ،بادرود و سرآسیاب
4- مشکلات شهرکهای صنعتی بخش قمصر
سومین دیدار فیروزی با وزیر جهاد کشاورزی
از دیگر مباحث مطرح شده در این دیدار بحث آبیاری قطره ای و تسطیح اراضی و استفاده بهینه از ذخایر آب در مصارف کشاورزی بود.
در پایان این دیدار فیروزی از وزیر خواست در شهرستان ایستگاه تحقیقات کشاورزی ایجاد و همچنین نمایندگی دامپزشکی در بخش نیز ایجاد گردد که وزیر هم دستور پی گیری دادند.
دیشب از آسمان طلا بارید.....
natanz1391
سلام... دیشب شب رویایی و تموم نشدنی برای ایران بود.... شبی که زن و مرد, پیر و جوان تا صبح خوشحال بود... شبی که به نظر من تاریخ به خود ندیده بود... وقتی تلویزیون را نگاه میکردی گیج می شدی... همزمان وزنه برداری و کشتی و دو و میدانی.... همه چیز به کام ایران و ایرانی بود.... شبی بزرگ که روح بزرگان ایران از کوروش کبیر تا امام خمینی برای افتخار آفرینی فرزندانشان شاد شاد بود... دیشب دنیا مجبور به تعظیم به ایران شد....
اگر بخواهیم مدالهای شیران ایرانی مرور کنیم اولین چراغ دیشب را قاسم رضایی دلاور کشتی فرنگی روشن کرد

هنوز در شور و شادی مدال بودیم که چراغ دوم و شوم به دست رستم های ایرانی یعنی بهداد سلیمی و سجاد انوشیروانی شادی را کامل کردند و در دسته +105 کیلو ی وزنه برداری مدال طلا و نقره را کسب کردند.

در ادامه ی این شب باور نکردنی که خیلی ها تا مرز سکته هم پیش رفتند نوبت به پرتاب دیسک رسید و احسان حدادی تنها با فاصله ی 9 سانتیمتری با نفر اول به مقام دوم دست پیدا کرد و دوم شد

فقط موضوعی که همه ی ایرانی ها را ناراحت و بسیار عصبانی کرد باخت ناجوان مردانه ی سعید عبدولی بود که اشک میلیونها ایرانی را جاری کرد.....

سعید عزیز بدان که همین گریه حرف های زیادی با خود داشت... غیرت تو را تحسین میکنیم... آفرین بر تو... انقد حرکتت عزیز و در خور توجه بود که رییس جمهور کشورمان برای تو این پیام را فرستاده:
بسم الله الرحمن الرحیم
دلاوری تحسین برانگیز جنابعالی در عرصه رقابتهای المپیک موجی از غرور را در جوانان برومند این سرزمین برانگیخت.
ملت بزرگ ما با قضاوت درست خود شما را قهرمان مسلم میدان مسابقه اخیرتان می داند و تلاشهای ارزشمند فرزند رشید خود را بزرگ شمرده و قدر می شناسد.
راه بسوی سکوی قهرمانی همچنان بر شما گشوده است.
خادم ملت ایران
محمود احمدی نژاد
مراسم احياي شب قدر(شب19 رمضان) در حرم مطهرامامزاده آقا علی عباس (ع) برگزارشد .
natanzjournalist

حرم مطهر امامزادگان آقا علی عباس و شاهزاده محمد (ع) در بادرود،در نخستین شب از لیالی پربرکت قدر (شب نوزدهم ماه مبارک رمضان )شاهد نجوای صدها شب زنده دار بود .
صدها دلداده اهل بیت (ع) از ساعت اولیه شب با حضور در بارگاه ملکوتی آستان مقدس آقا علی عباس (ع) به شب زنده داری پرداختند.
قرائت دعای جوشن کبیر ، مداحی و مرثیه سرایی ، سخنرانی مذهبی ، دعای و مراسم قرآن بر سر گذاشتن از دیگر برنامه های احیای شب 19 رمضان در حرم مطهر بود .
منبع : بادرود رسانه
مراسم احیا شبهای قدر
کاریکاتور های از محمد علیرجبی
شب میلاد امام حسن(ع) 1391
دریافت فایلهای صوتی:
بخش اول - از آسمون اول تا به هفتم (سرود)
بخش دوم - سر رسوایی دارم تب بالایی دارم (سرود)
بخش سوم - جبریل آورد تحفه ات روز احد (شور)
بخش چهارم - شوریده و شیدای توام (شور)
بخش پنجم - مگه نه اینکه زندگی بدون تو بدون عشقه (شور)
بخش ششم - بیا نگار آشنا شب غمم سحرنما (شور)
بخش هفتم - دل هرکی یه یاری داره یه یاری داره (شور)
بخش هشتم - فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی (مناجات امام رضا)
| شام میلاد امام حسن(ع) 1391 |
دریافت فایلهای صوتی:
|
اولويتهاي پروژه هاي عمراني سال 1391 در كميته برنامه ريزي شهرستان به تصويب رسيد
|
|
|
|
در اجراي مفاد 178 و 179 قانون برنامه پنجم توسعه و مفاد قانون بودجه سال 91 و ضوابط و دستور العمل اجرايي آن و با عنايت به مصوبه شوراي برنامه ريزي و توسعه استان ، جلسه كميته برنامه ريزي شهرستان نطنز با حضور جناب آقاي فيروزي ، نماينده محترم مردم شريف نطنز و بخش قمصر ، نمايندگان معاونت برنامه ريزي استانداري و روساي دستگاههاي دولتي شهرستان برگزار شد . در اين جلسه آقاي سليماني فرماندار شهرستان با ارائه گزارشي سرجمع اعتبارات اختصاصي از محل تملك دارايي هاي سرمايه اي شهرستان را 69000 ميليون ريال اعلام كه مبلغ 14000 ميليون ريال از آن به الزامات از جمله 4 درصد به آب آشاميدني روستاها ، 4 درصد براي شهركهاي صنعتي ، ارتقاي شاخص هاي توسعه روستايي ، آسفالت راههاي روستايي و ... اختصاص دارد. فرماندار شهرستان همچنين اعلام كرد براي تعيين پروژه هاي عمراني سال 91 ، ضمن اخذ پيشنهادات دستگاههاي اجرايي شهرستان و برگزاري جلسات دو جانبه براي تعيين سهم دستگاهها ، اتمام طرحها و پروژه هاي نيمه تمام ، توجه به پروژه هاي مربوط به آب ، حمل و نقل ، بهداشت و سلامت ، اجراي طرحهاي زيربنايي مسكن مهر و ... در اولويت تامين اعتبار قرار دارند. رئيس كميته برنامه ريزي شهرستان افزود براي پاسخگويي به اولويت هاي نيازهاي عمراني شهرستان ، نياز به حداقل 20000 ميليون ريال اعتبار وجود دارد كه به دليل محدوديتهاي اعتباري در كشور و استان يك سوم اين اعتبار در اختيار شهرستان قرار گرفته است و پيگيري لازم براي دريافت اعتبارات مربوط به مديريت بحران ، حوادث و خشكسالي ، اعتبارات شوراي عالي آب و ساير اعتبارات ملي در حال انجام است . در ادامه جلسه عناوين پروژه هاي عمراني و مبالغ اختصاصي به آن با رعايت سقف اعتبارات ابلاغي تعيين شد كه بر اساس آن مجموعا بيش از 180 پروژه براي 44 دستگاه اجرايي به تصويب رسيد تا در فصول مربوطه از جمله خدمات فرهنگي ، هنري و مذهبي ، بهداشت و درمان، آموزش ، تربيت بدني ، كشاورزي و منابع طبيعي ، آب شهري و روستايي ، حمل و نقل ، صنعت و معدن ، اجراي طرحهاي هادي روستايي ، برق رساني ، ميراث فرهنگي ، صنايع دستي و گردشگري ، راه روستايي و ... هزينه شود . فرماندار شهرستان در پايان جلسه مهمترين مصوبات كميته برنامه ريزي را تعيين اعتبار براي تجهيز ايستگاه صدا و سيماي شهرستان به فرستنده ديجيتال ، كمك به تكميل مساجد ، خانه هاي عالم و مراكز قرآني ، تكميل سالن فرهنگ بادرود ، تكميل زيرساخت هاي شهرك صنعتي شجاع آباد نطنز و شهرك صنعتي بادرود و اجراي طرحهاي هادي روستايي و تامين آب شهرها و روستاهاو آسفالت راههاي روستايي اعلام نمود. | |
پیام تبریک فیروزی به مناسبت روز خبرنگار
marefatnews
بسم رب المطلعین و الصدیقین
« 17 مرداد ماه » یادآور خاطره بزرگ مرد عرصه اطلاع رسانی شهید «محمود صارمی » می باشد، شهید گرانقدری که فراغش بهانه ای شد برای گرامیداشت «روز خبرنگار» ،روزی از جنس حرمت و عشق به قلم.
یادآور مجاهدتهای زنان و مردانی حقیقت طلب است که با هدف روایت حقیقت، بیرق بزرگ "آگاهی بخشی" را بر دوش کشیده و خاضعانه و بی ادعا وجود خویش را چراغ راه جامعه کرده اند.
طلایه داران این سلسله راهیان وادی آگاهی و نیک اندیشی، مجاهدانی هستند که در نگارش خبر از جوهر جان خویش مرکب ساختند ودر سپهر شهادت و ایثار، ستارگانی جاوید شدند.
اینجانب فرارسیدن روز خبرنگار را گرامی داشته و با آرزوی سلامتی و بهروزی تمامی دستاندرکاران در حوزه رسانه واطلاع رسانی کشور، امید آن دارد که با استعانت از درگاه خداوند متعال و تلاش و همت همه خبرنگاران، فضای رسانه ای ایران اسلامی، فضایی در خور و شایسته ملت رشید و بزرگوار باشد.
محمد فیروزی نماینده مردم شریف شهرستان نطنز و بخش قمصر
برای چندمین بار در شهرستان اتفاق افتاد : جنجال و زدو خورد در ورزش فوتسال
basiratbad
شب گذشته درحضور حجت الاسلام قاسمی امام جمعه َعسگریان بخشدارَ رسولی مدیراجرایی استان مقدس آقا علی عباس و جمعی دیگر از مسوولان بخش ّ بازی نهایی دوتیم نوجوانان فوتسال پوشاک رضا و ثامن الحجج(ع) بادرود در سالن سرپوشیده شهید زینلی به جنجال و زدو خورد و درگیری های لفظی وفیزیکی منجر شد . شنیده ها همچنین حکایت از این دارد که هفته گذشته نیز در سالن ورزشی نطنز درگیری فیزیکی شدیدی بین بازیکنان دو تیم رخ داد که با حضور ماموران نیروی انتظامی و شلیک تیر هوایی!!این درگیری خاتمه پیدا کرد .
خاطرنشان می شود هر ساله در زمان برگزاری بازی های سالنی ماه مبارک رمضان تنش ها ودرگیری های لفظی وفیزیکی میان بازیکنان و تماشاگران روی می دهد ولی متاسفانه تدبیری برای حل این معضل اندیشیده نشده است .دلایلی فراوانی وجود دارد که این اتفاقات در این شهرستان و بخش رخ میدهد . لازم است مسوولان و متولیان ورزش استان برای جلوگیری ازاین اتفاقات چاره ای مناسب بیندیشند والا باز هم شاهد چنین اتفاقاتی در میدان ورزش خواهیم بود
جاده انقلاب
شده بود ,جاده لغزنده است ,دشمنان
مشغول کارند ,با احتیاط برانید,سبقت
ممنوع ,دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از
هرگز نرسیدن به امام است ,حداکثر
سرعت بیشتر از ولی فقیه نباشد,اگر
پشتیبان ولایت فقیه نیستید لااقل کمربند
دشمن را نبندید,با دنده لج حرکت نکنید ,با
وضو وارد شوید این جاده مطهر به خون
شهداست.
دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب
رییس اداره فرهنگ و ارشاد نطنز:رسانه دیجیتال قویترین ابزار در عرصه جنگ رسانه به شمار میرود

وی در ادامه و در مورد جایگاه خبر و نقش آن در جامعه نیز اظهار داشت: بنا بر منویات رهبر عزیز انقلاب اسلامی که فرمودند: "من مطبوعات را یک پدیده ضروری، لازم و اجتناب ناپذیر برای جامعه خودمان و در هر جامعه ایی می دانم" تمامی فعالان حوزه خبر باید سه وظیفه مورد نظر ایشان یعنی نقد و نظارت، اطلاع رسانی صادقانه و شفاف و طرح، تبادل آرا و افکار در جامعه، عنایت کامل را داشته باشند، چرا که در این صورت است که جامعه با این روش خبررسانی به نوعی در مسیر تعامل و تعادل قرار خواهد گرفت.
موذنی به عملکرد اصحاب رسانه اشاره کرد و تصریح کرد: به حمد الله عملکرد خبرنگاران در سطح شهرستان نطنز با توجه به تعهد و شناخت اجمالی این افراد به شرح وظایفشان و رعایت منشور اخلاقی رسانهای و تلاش دلسوزانه و شبانه روزی اکثریت خبرنگاران پرهیز از سخن پراکنی، بدگویی، افشاگریهای بی پایه، اغراق و غلو یا تقلیل حقایق و واقعیتها به نوعی در مسیر درست به انجام وظیفه حرفهای خود مشغول است.
رییس اداره ارشاد شهرستان نطنز نقش رسانههای دیجیتال را مهم ارزیابی کرد و افزود: قطع مسلم با توجه به رویکرد تمام قد دشمن به عرصه جنگ نرم علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و بیداری اسلامی، رسانههای دیجیتال قویترین ابزار و سلاح در عرصه جنگ رسانه که یکی از برترین و برجسته ترین جنبههای جنگ نرم است را بر عهده دارند
مراسم احیای شبهای قدر امامزاده شاه سلطان حسین عموی امام زمان (ع)
سخنران : حجت الاسلام والمسلمین شاکری مداح : حاج مهدی ناظمی
شب بیست ویکم
سخنران: حجت الاسلام والمسلمین کیانی مداح : حاج محمد رضاریاحی
شب بیست وسوم
سخنران : حجت الاسلام والمسلمین حسینی دولت آبادی مداح : حاج مهدی ناظمی
شروع مراسم ساعت 23
وضعیت تعداد مدالها در المپیک لندن
فیروزی کسب مدال طلای المپیک لندن توسط حمید سوریان را تبریک گفت
شایان ذکر است 'حمید سوریان' یكشنبه شب در فینال وزن 55 كیلوگرم با ارائه یك كشتی كاملا برتر 'روشن بایرام اف' قهرمان جهان از جمهوری آذربایجان را شكست داد و نخستین مدال طلای كاروان ورزشی كشورمان را در المپیك لندن به ارمغان آورد.
کسب مدال طلا توسط حمید سوریان

رییس اداره تبلیغات اسلامی نطنز:آمیختگی اموال پاک با ناپاک یکی از مشکلات اساسی جامعه به شمار میآید
|
|
وی افزود: جايگزيني احکام غير خدا به جاي حکم خدا و تبديل حکم خدا به حکم غير خدا از ديگر برنامه هاي تباه کننده شيطان براي انسان است و دامنه وسوسه هاي شيطان بويژه در خصوص وقوع آخرت بسيار است.
حجت الاسلام مردان تصریح کرد: يکي از مشکلات اساسي جامعه ما آميختگي اموال پاک و صالح ما با اموال ناپاک و باطل است و اين از ترفندهاي شيطان است که نفس مان را فريب داده و بگوييم فلان کار را با عرق جبين به دست آورده ایم در حالی که این حبط اعمال را فراهم ميکند.
رییس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان بیان داشت: انداختن مومنين به فتنه، همراه کردن انفاق و کار خير شما با منت و اذيت، به تاخير انداختن توبه، تشويق به رباخواري از جمله راههاي انحرافي ديگر شيطان بر سر راه مستقيم الهي براي مومنين به شمار میآید
تصاویری زیبا از منطقه ییلاقی ’سر’مرغ ( سرمرق)
گزارش تصویری مراسم جزخوانی قرآن کریم ماه مبارک رمضان در امامزاده شاه سلطان حسین(ع)
کاریاتور هایی از محمد علی رجبی
صرف فعل بلندشدن ( آُرسایمون ) در گویش شهر طرقرود
صرف فعل بلندشدن ( آُرسایمون ) در گویش شهر طرقرود
|
زمانها |
اول شخص |
دوم شخص |
سوم شخص |
|
حال ساده مفرد |
اُرَحسو بلند می شوم |
اُرَحُسِه بلند می شوی |
اُرَحُسَه بلند می شود |
|
حال ساده جمع |
اُرَحسو بلند می شوم |
اُرَحُسِه بلند می شوی |
اُرَحُسَه بلند می شود |
|
گذشته مفرد |
اُرسایو بلند شدی |
اُرسایِه بلندشدی |
اُرسا بلند شد |
|
گذشته جمع |
اُرساییم بلند شدیم |
اُرسایید بلند شدید |
اُرسایند بلند شدند |
|
گذشته استمراری |
|
|
|
|
گذشته استمراری |
|
|
|
|
تاکیدی |
اَپیَه ارسو باید بلند شوم |
اَپیَه ارسه باید بلند شوی |
اَپیَه ارسه بایدبلند شوی |
|
تاکیدی |
اَپیَه ارسیم باید بلندشویم |
اَپیَه ارسید بایدبلند شوید |
اَپیَه ارسند بایدبلند شوند |
|
آینده مفرد |
اَمپیَه ارسو ميخواهم بلند شوم |
اَدپیَه ارسه ميخواهي بلند شوی |
اَشپیَه ارسه ميخواهدبلند شود |
|
آینده جمع |
اَموپیَه ارسیم ميخواهيم بلند شویم |
اَدوپیَه ارسید ميخواهيد بلند شوید |
اَشوپیَه ارسَند ميخواهندبلند شوند |
|
امری |
ارو بلندشو ارسید بلندشوید |
افزایش 30درصدی جوجه ریزی مرغداران شهرستان نطنز درتیرماه سالجاری .

بنا به گزارش "مظلومی" مسئول امور دام مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان نطنز ،درتیرماه امسال جوجه ریزی جهت پرورش مرغ گوشتی واحدهای مرغداری افزایش 30 درصدی نسبت به تیرماه سال گذشته رانشان می دهد.
وی اضافه نمود: در این شهرستان حدود 90 واحد مرغداری با ظرفیت جوجه ریزی بیش از 1600000 قطعه در هر دوره وجود دارد که در تیر ماه سال جاری تعداد28 واحد با ظرفیت 0 66796 قطعه جوجه ریزی نمو ده اند که درمقایسه با زمان مشابه درسال گذشته حدود 30 درصد افزایش داشته اشت.
وی دلیل این امر را افزایش تقاضا ی بازاروگرانی گوشت قرمز عنوان کرد .
خبـرنگـاران نطنـز
شرکت بیش از 1700فرهنگی نطنز وخانواده های آنان در مراسم ضیافت افطاری.
فرهنگیان شهرستان نطنز به همراه خانواده های خود در مراسم افطاری که از سوی اداره آموزش وپرورش ترتیب داده شده بود شرکت کردند .
این مراسم که در چند ساله اخیر باعنوان" ضیافت" برگزار می شود در تحکیم روابط انسانی بسیار مناسب ارزیابی گردیده است.
در شهرستان نطنز این مراسم در دوروز سه شنبه وچهارشنبه دهم ویازدهم مردادماه سال جاری در محل تالار پذیرایی فرهنگیان نطنز برگزار شد وبیش از 1700فرهنگی وخانواده های آنان شرکت داشتند.
اقامه نماز جماعت ودیگربرنامه های فرهنگی از اقدامات حاشیه این مراسم بود.
منبع : نطنز نیوز
صدور 61 مجوز بهسازی دامداری های کوچک روستائی در شهرستان نطنز.

ازابتدای سال جاری تا پایان تیرماه ،تعداد 61 مجوز بهسازی دامداریهای کوچک روستائی توسط جهاد کشاورزی شهرستان نطنز صادر گردیده است .
به گزارش "عراقی"،مسئول روابط عمومی مدیریت جهادکشاورزی شهرستان، ازاین تعداد 10 مورد دربخش مرکزی و51 مورد آن دربخش امامزاده می باشد.
وی با اشاره به اینکه توسعه دامداریهای سنتی و صنعتی به منظور تولید لبنیات و پروتئین مورد نیاز جامعه از اولویتهای مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان می باشد،ادامه داد : بهره برداران با ارائه این مجوز ها می توانند از تسهیلات لازم جهت اجرای عملیات بهسازی جایگاه دام استفاده نمایند.
خبـرنگـاران نطنـز
بدهی معوق واحدهای کشاورزی درسال جاری تقسیط می شود .

بنا به گزارش " گودرزی" مسئول طرح وبرنامه مدیریت جهادکشاورزی شهرستان نطنز،باهماهنگی های به عمل آمده بین بانک مرکزی و وزارت جهاد کشاورزی ،کشاورزان و دامداران و مالکین واحدهای کشاورزی که به دلایلی درپرداخت اقساط تسهیلات دریافتی در سنوات قبل دچارمشکل شده اند می توانند به بانک ها و موسسات اعتباری دولتی مراجعه و نسبت به تقسیط بدهیهای معوقه اقدام نمایند.
همچنین درمورد بانک های غیردولتی نیز،با تائیدیه هیئت مدیره درخصوص اجرای تعهدات خویش تقسیط بدهی امکان پذیر خواهد بود.
خبـرنگـاران نطنـز
مبارزه باعلفهای هرزمزارع ذرت درشهرستان نطنز آغازشد .
بنا به گزارش آقای مهندس کیانوش مسئول اداره تولیدات گیاهی ودامی شهرستان نطنز ،کارمبارزه باعلفهای هرزمزارع ذرت دربخش کویری بادرود آغاز گردید.ایشان اظهارداشت امسال نیز مانند سنوات گذشته محصول ذرت هم بصورت دانه ای وهم بصورت علوفه ای درسطح 750 هکتارازمزارع کاشته شده است و عملیات مبارزه باعلفهای هرزکه باعث افزایش کمیت وکیفیت درعملکردتولید می شود اغاز شده است.
منبع : پرتال جهادکشاورزی نطنز
اجرای طرح تجهیزونوسازی درسطح 300هکتاراز اراضی کشاورزی شهرستان نطنز
بنا به گزارش آقای مهندس مهدی بادی مدیرجهاد کشاورزی شهرستان نطنز، درسال 90 طرح تجهیز و نوسازی اراضی درسطحی به وسعت 300 هکتاردرمنطقه قلعه گوشه وروستای ده آبادازبخش امامزاده به بهره برداری رسید .
وی افزود : براساس درخواست شرکت تعاونی تولید قلعه گوشه وبهره برداران ابتداطرح مطالعاتی آن انجام وسپس تامین اعتبارو اجراگردید .
در اجرای این طرح اقداماتی نظیر : احداث جاده بین مزارع به طول 28565 متر، لوله گذاری به طول 21700متر
وتسطیح اراضی در سطح 125هکتار با هزینه بیش از 8 میلیارد ریال از محل اعتبارات ملی و استانی انجام شده است.
منبع : پرتال جهادکشاورزی نطنز
بهره برداری ازطرحهای دردست اجرای شهرطرق رود نطنز
به گزارش روابط عمومی جهادکشاورزی نطنز باپایان رسیدن سال مالی طرحهای دردست اجرا ی آب وخاک درطرق رودباحضورمهندس مهدی بادی مدیرو آقای ادایی مسئول مرکز جهادکشاورزی طرق و مسئول واحدزیربنایی به بهره بردا ی رسید.
در مراسم افتتاح این طرحهاکه عبارت ازاحداث کانال سیمانی دشت طرق وهمچنین لوله گذاری دشت برزن به طول 1300 متر میباشد تعدادی ازبهره برداران نیز حضورداشتند که کمال رضایت خودازاجرای طرحهااعلام وخواستار تامین اعتبارجهت ادامه آن در منطقه شدندکه تاحدی باکمبودآب وخشکسالی حاکم درمنطقه مقابله گردد.
لازم به ذکراست طرق رود تازگی به شهرتبدیل شده و در35 کیلومتری جنوب نطنزقراردارد.
منبع : پرتال جهادکشاورزی نطنز
مسابقات فوتسال جام رمضان نطنز آغازشد .
natanzjournalist

مسابقات فوتسال جام رمضان شهرنطنز ،بایک هفته تأخیر شب گذشته با شرکت 8 تیم درمجموعه ورزشی کارگران نطنزآغاز شد .
این مسابقات که توسط هیأت فوتبال شهرستان وباهمکاری ادارات ورزش وجوانان وکارورفاه اجتماعی نطنز برگزار می گردد،طی 12 شب انجام خواهد شد .
کارقضاوت این دوره از مسابقات توسط 5 نفرازداوران شهرستان نطنز انجام می شود .
خبـرنگـاران نطنـز
کاریکاتورهایی از محمد علی رجبی سیخونک
نخستین نمایشگاه قرآن در نطنز برپا شد .
همزمان با فرا رسیدن ماه مبارك رمضان، نخستین نمایشگاه قرآن در شهرستان نطنز برپا شد.
به نقل از روابط عمومی اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان، در این نمایشگاه انواع قرآن كریم، مفاتیح الجنان، نهج البلاغه و كتب موضوعات قرآنی و همچنین محصولات متنوع فرهنگی و مذهبی با موضوعات دفاع مقدس، حجاب و عفاف، نرم افزارهای چند رسانه ای، انواع پارچه و كتیبه با طرح های اسلامی به نمایش گذاشته شده است.
اولین نمایشگاه قرآنی نطنز با همكاری كانون های فرهنگی و هنری مساجد، موسسات فرهنگی و مكتب القرآن 'بادرود' تا شانزدهم مردادماه سال جاری در سالن نمایشگاه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان نطنز برپاست.
منبع:ایرنا
ششمین سالگرد رحلت آیتالله یثربی برگزار شد
مراسم ششمین سالگرد رحلت نماینده معظم ولی فقیه و امام جمعه فقید شهرستان کاشان مرحوم حضرت آیت الله آقای حاج سید مهدی یثربی (قدس سره) برگزار شد.
آفتاب: مراسم ششمین سالگرد رحلت نماینده معظم ولی فقیه و امام جمعه فقید شهرستان کاشان مرحوم حضرت آیت الله آقای حاج سید مهدی یثربی (قدس سره) برگزار شد.
به گزارش آفتاب، حضور ده ها هزار نفر از مردم قدرشناس کاشان مسئولین کشوری و لشکری، جمعی از علمای حوزه علمیه قم، کاشان، روحانیون، خانواده معظم شهداء، کامران نماینده مردم اصفهان، منصوری نماینده مردم شهرستانهای، کاشان ، آران و بیدگل، فیروزی نماینده مردم، نطنز، بادرود و قمصر در مجلس شورای اسلامی جلوه ای خاص به این محفل معنوی بخشیده و بزرگترین همایش عظیم مردمی منطقه کاشان را رقم زد.
در ابتدای این مراسم مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به ذکر مناقب خاندان آل الله (ع) پرداختند و پس از آن مجلس با سخنرانی امام جمعه شهر مقدس قم , حضرت آیت الله استادی ادامه پیدا کرد.
دبیر شورای عالی حوزههای علمیه در بخشی از بیانات خود با ابراز شگفتی و قدردانی از حضور گسترده مردم کاشان در این یادمان معنوی، با برشمردن خصوصیات و فضائل ارزنده اخلاقی مرحوم حضرت آیت الله یثربی، ایشان را از جمله ی عالمان ممتاز و تاثیر گذار در تاریخ عالم تشیع برشمردند.
آیت الله استادی با بیان اینکه خدمت در رکاب امام زمان (عج) تنها منحصر به دوران بعد از ظهور حضرت نیست , اذعان داشت: خدمت به خلق و گره گشایی از کار مستمندان و دردمندان قطعاً یاری رساندن به امام زمان (عج) است و مرحوم آیت الله یثربی (ره) در هیچ برهه ای از زندگی مبارکشان از این مهم فروگذاری نکردند.
نماینده استان تهران در مجلس خبرگان رهبری افزودند در زمانی که روحانیون با اعمالشان میتوانند صدمات مخرب و خدمات ارزنده ای در حق اسلام داشت باشند امثال آیت الله یثربی با سیره خاص و منحصر به فرد خود جوانان و اقشار مختلف جامعه را به دین مبین علاقه مند ساختند و عمر مبارک خویش را در راه یاری دین خدا و قرآن مصروف داشتند.
آیت الله استادی مشکلات جامعه را در نبود تدین در بین مردم دانست و راه اصلاح جامعه را در دینداری مردم عنوان کرد.
وی با بیان مطالبی پیرامون مقام بالای شهدا و علما اظهار داشت: در طول تاریخ، شهدا با خون خود و علما با مرکب خود در ترویج، بقا و دفاع از دین الهی نقش مهمی در گسترش دین اسلام داشتهاند.
مرحوم آیت الله یثربی (قدس سره) در مهرماه سال 1385 مطابق با ششم رمضان المبارک سال 1427 (روز زیارتی مخصوصه حضرت امام رضا علیه السلام) در سن 83 سالگی بر اثر ابتلا به بیماری ریوی و عوارض شیمیائی جنگ تحمیلی در بیمارستان پارس تهران رحلت نمودند.
«واقعیتهای ایران و جهان» از نظر آیتالله خامنهای
رهبر انقلاب دلایل برشمردن این واقعیتها را اینگونه بیان كردند: «این واقعیتها ميتواند چشم ما را به سوى واقعيتهاى گوناگون باز كند. ما در چه وضعى هستيم؟ كجا قرار داريم؟ چه داريم؟ چه نداريم؟ ملاحظهى اين واقعيتها، با قضاوتى كه بنده در اين مسئله پيش خودم دارم، بسيار اميدبخش است. وقتى ما واقعيتها را كنار هم ميگذاريم، اينها را ملاحظه ميكنيم؛ احساس ميكنيم كه راه ملت ايران به سوى آرمانهاى بلند، يك راهِ گشوده است. اين راه، چالش دارد؛ اما راه باز است، بنبست وجود ندارد. هدف جبههى مخالف نظام اسلامى و انقلاب اسلامى و دشمن ما اين است كه راه را بنبست نشان بدهد.»
| ۱۳۹۱/۰۵/۰۳ | نگاهی به واقعیتهای ایران و جهان در بیانات رهبر انقلاب در دیدار كارگزاران نظام |
| ۱ | روبرو بودن كشور با زورآزمایی چند دولت مستكبر |
| ۲ | دروغ بودن این ادعا كه فشارها و تحریمها بهخاطر مسئله هستهای و یا مسئله حقوق بشر است |
| ۳ | جدیدنبودن چالشهای امروز برای جمهوری اسلامی |
| ۴ | عبور جمهوری اسلامی از همهی دشواریها و گردنههای سخت بدون خدشه به آرمانها و اصول جمهوری اسلامی |
| ۵ | پیشرفت در شرائط تحریم و تهدید |
| ۶ | قویتر شدن كشور در مواجهه با چالشها و تهدیدها نسبت به سالهای اول انقلاب |
| ۷ | رژيم صهيونيستى و آمریكا نسبت به سی سال قبل بمراتب ضعیفترند |
| ۸ | رژيمهاى مخالف نظام جمهورى اسلامى درگير بحرانند |
| ۹ | تحولات شمال آفريقا و منطقه؛ بیداری اسلامی |
| ۱۰ | افزایش توان درونی جمهوری اسلامی از لحاظ منابع مادی و انسانی |
| ۱۱ | در هر برههاى كه ما در مقابل جبههى دشمن انعطاف نشان داديم دشمن مواضع گستاخانهترى عليه ما گرفته است. |
| ۱۲ | اگر در مقابل فشار های دشمن مقاومت مدبرانه كنیم ، حربهی دشمن كندخواهد شد و امكان تكرار آن وجود نخواهد داشت |
| ۱۳ | هنوز حالت لازمِ متناسب اسلامى را در ميدان كار نداریم؛ باید تنبلی را كنار بگذاریم |
پاسخ جوانی که منکر امامزمان(عج) بود
مدیر حوزه علمیه الامام القائم(عج) تهران با استناد به حدیثی از امام باقر(ع) گفت: در آخرالزمان از پولهای حرام دو گرفتاری برای مردم پدید میآید، نخست آنکه قیمتها بالا میرود و دوم آنکه مزه و لذت میوهها و غذاها از بین میرود.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، آیتالله سید عبدالجواد علمالهدی در سال 1309 هجری شمسی در مشهد مقدس به دنیا آمد. وی تحصیلات حوزوی را از سن 11 سالگی در حوزه علمیه «نواب» این شهر آغاز کرد و ادبیات، صرف و نحو، معانی و بیان، منطق، اصول فقه، تفسیر قرآن و عقاید کلامی نسبت به توحید، نبوت و معاد را فرا گرفت.
سید عبدالجواد در سال 1325 نیز به همراه برادرانش برای هجرت از خراسان، عازم قم شد و برای فراگرفتن تحصیلات قرآنی بالاتر، از اساتید حوزه علمیه قم بهره برد. وی سطح عالی دروس حوزوی را در محضر اساتیدی مانند آیتالله العظمی بروجردی(مدت 10 سال) در مدرسه فیضیه قم گذراند. علمالهدی به موازات درس آیتالله العظمی بروجردی، به همراه آیتالله شهید سعیدی از سال 1331 در درس استاد امام خمینی (ره) شرکت کرد و تا سال 1342 که ایشان را تبعید کردند از محضر حضرت امام بهره برد.
بخش دوم و پایانی گفتوگوی خبرنگار فارس با آیتالله سید عبدالجواد علمالهدی ناظر به سؤالات و مشکلات دینی روز جامعه است که مشروح آن در پی میآید.
![]() |
* ارائه یک منبر خوب یکی از اصلیترین مباحثی است که مردم از روحانیت، به ویژه در ماه مبارک رمضان انتظار دارند. به جز بحث مظلومیت مسلمانان میانمار، به نظر شما چه موضوع دیگری میتواند موضوع روز منبرها باشد؟
ـ به نظر بنده الان حساسترین، لطیفترین و جدیدترین بحث، بیداری اسلامی بانوان است، همین موضوعی که مقام معظم رهبری بیان کردند.
امام خمینی(ره) نیز همین موضع را داشتند. صبحی که امام(ره) را دستگیر کردند حرکتی که در قم توسط وجود بانوان مقدس به یاری امام(ره) صورت گرفت همچنین در روز ششم ماه ذیالحجه سال 1366 حرکتی که از سوی بانوان به سمت مسجدالحرام شکل گرفت در آن زمان من همراه سایر مردان به سمت مسجدالحرام حرکت میکردیم از بالا دیدیم که به بانوان حمله کردند و آب جوش برسر آنها ریختند لذا حضرت امام(ره) همواره این زمینهها را تقویت میکرد.
در هشت سال دفاع مقدس نیز بانوان نقش با اهمیتی داشتند؛ من معتقدم آنچه که جوان را به سوی جبههها حرکت میداد، مادرها بودند که فرزندانشان را برای حضور در جبههها تحریک میکردند.
بنابراین این بیداری اسلامی که خوشبختانه امروز مانند گلی تجلی کرده است حرکت مقام معظم رهبری، بسیار مؤثر است که به اخوی خودم (امام جمعه مشهد) گفتم از جانب من از آقا تقدیر کند که فرمایشات ایشان دقیق، حساس به موقع و حرکتانگیز است بدین معنا که طبقه جوان کشورهای اسلامی وقتی میبینند مادر، خواهر و همسر جوانشان میخواهند بلند شده فریاد زده و خواستار تحقق حق خویش است به وجد میآید؛ خطبه حضرت زهرا (س) در مسجد و خطبه حضرت زینب (س) در بازار کوفه چقدر عظمت دارد که تمام بازار کوفه را متوجه و منقلب کرد، همچنین فرمایشات ام کلثوم در شام چقدر اثرگذار بود از این رو حرکت بانوان و بیداری و توجه دادن به طبقه جوان در این 35 کشور اسلامی که چندی پیش نمایندگان آنها به ایران آمده بودند انشاءالله تاثیر ویژه و ممتازی داشته باشد.
* با توجه به شروع فصل گرما و تغییر نوع پوشش بانوان که گاهی با بدحجابی همراه است، توصیه شما برای نحوه امر به معروف و نهی از منکر چیست، به گونهای که نه تنها جزمی و قهری نباشد، بلکه موثر بیفتد؟
ـ تعبیر مقام معظم رهبری از تمام تعابیر، شیرینتر است. ایشان کلمه «عفاف» را به کار میبرند و توصیه ایشان این است که عفاف داشته باشید یعنی بانوی جوان! تو که همسر عزیزی داری دیگر خودت را برای همسرت بیارای، حیف تو نیست که خودت را به دیگران بفروشی؟!
عفت یعنی نگهداری بانوی جوان از نگاه نامحرم و دوری از ملعبه دست نامحرمان شدن.
روایتی در این خصوص برای شما نقل میکنم: «ابن ام مکتوم» پیر مردی نابیناست که به محضر رسولالله(ص) میرسد غیر از حضرت زهرا(س) فرد دیگری در آنجا حضور ندارد. زهرای مرضیه(س) فورا از مجلس بیرون رفت، ابن ام مکتوم سؤالات خود را پرسید و رفت و سپس حضرت زهرا(س) بازگشت، حضرت رسول(ص) پرسیدند: دخترم! چرا رفتی؟ در حالی که میدانی ام مکتوم نابیناست و تو را نمیبیند!
حضرت زهرا (س) یک جمله حساسی فرمودند که بانوان و همسران جوان، معنای آن را خوب میفهمند. ایشان فرمود: رفتم که نباشم چرا که «إن لنساء ریاح».
یعنی بانوی جوان یک بوی مخصوصی دارد که اگر نامحرم متوجه آن شود، ممکن است به گناه افتد!
خداوند متعال در آیات سوره مبارکه نور میفرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ؛ به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند»، «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند» این است معنای عفاف و تعبیر مقام معظم رهبری به عفاف در همین تعبیر است.
* بسیاری از جمعیت کشور ما را جوانان تشکیل میدهند، جوانانی که در فکر و عقیده دارای ایمان هستند اما گاهی در انجام مناسک مانند نماز خواندن سستی میکنند. به نظر شما ایراد کار کجاست و چه توصیهای برای این جوانان دارید؟
ـ ایراد کار از این نظر است که بلوغها خصوصا بلوغهای زودرس شدهاند و مسئله غرایض از جمله موانع به شمار میرود و از طرف دیگر هم احکام شرع مقدس، تکلیفآور است و انجام این تکلیفها جلوی بعضی از آزادیها را میگیرد. از جمله آزادیهای بسیار دقیق، مسئله حرام و حلال است. جوان سعی کند مزد آنچه را که زحمتش را کشیده است را بگیرد و به درآمد دیگران تجاوزی نداشته باشد.
دانشگاههای ما دورههای کارشناسی ارشد و دکتری دارد اما وزارتخانههای ما جایی برای جذب و ساماندهی این نیروهای تحصیلکرده ندارند لذا این امر موجب میشود که حالت سرخوردگی برای جوان به وجود آید. او به دلیل امرار معاش و تامین مخارج زندگی به پول نیاز دارد و این مسئله باعث میشود او به سوی بیبند و باری کشیده شود و این رشته سر دراز دارد.
![]() |
| درس خارج آیتالله سید عبدالجواد علمالهدی |
* عدهای معتقدند بعضی از گناهان نظیر دروغ و تهمت در جامعه رواج پیدا کرده است. فکر میکنید علت ارتکاب و شیوع این گناهان چیست؟
-ریشه این موضوع برای رسیدن به مقصودهای مالی و شهوانی و وعدههای دروغ است، وعدههای خلافی که بارها داده میشود و انجام نمیشود بسیاری از مؤسسات هستند که افرادی را با یک عشق و علاقه میآورند و بعد از مدتی، فرد دیگری را آورده و او را بیرون میکنند. بدین ترتیب با ورود افراد جدید، افراد قبلی از کار بیکار میشوند و این موجب ناراحتی جوانان است.
یکی دیگر از مشکلاتی که باعث میشود جوان به سوی گناه سوق داده شود مسئله طلاق میان دختر و پسر جوان است؛ یکی از کارمندان دادگستری با بیست هزار پرونده طلاق پیش من آمد و گفت: آقا فکری، دعایی کنید پروندههای دادخواست طلاق جوانانی که دوران عقد را سپری میکنند زیاد شده است؛ دختر را وادار کردهاند که برو مهریهات را به اجرا بگذار و جوان امروزی هم دویست، سیصد یا هزار سکه ندارد که بدهد لذا باید به زندان برود. حال چه کسی این دختر را تحریک کرده است؟ میبینم متاسفانه نه تنها خواهر و مادر این خانم چیزی نگفتهاند بلکه اطرافیانش او را تحریک کردهاند که این سرمایهای برای توست چرا همسرت آن را نمیپردازد؟ و این یکی از بزرگترین گرفتاریهای ماست که دولت هم نمیتواند کاری کند و پولی برای آن بپردازد.
* اثرات منفی ربا، نزولخوری و مال شبههناک در جامعه چیست؟ آیا اینها با هم رابطه طولی دارند یا در عرض یکدیگر هستند؟
-هر دو رابطه طولی و عرضی در این خصوص وجود دارد. بنده تنها طاغوت اول و دوم را به یاد دارم و به خاطر دارم حکومت اجنبی که بر سر کار آمد، بزرگترین خیانتی را که به بازار مسلمانان کرد ترویج ربا بود و متاسفانه آثار آن در جامعه ما ماندگار شده است.
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «بدانید در آخرالزمان ربا آنچنان بازار مسلمین را پر میکند که هوا و فضا پر کرده است» ما تا چه اندازه به هوا و اکسیژن برای زنده ماندن نیاز داریم؟ ربا و نزول نیز به همین مقدار در جامعه رواج پیدا کرده است.
همچنین امام باقر(ع) فرمودند: «در آخرالزمان از پولها و کسبهای حرام، دو گرفتاری برای مردم پیدا میشود: نخست آنکه قیمتها بالا میرود و سپس لذت میوهها و غذاها از بین میرود»؛ سابقا میوهها یک لطافتی داشت حالا گرانی به جایی رسیده است که هر مؤمن پاک کارمند و یا بازاری، اگر نخواهد آن حقوقی که به دست میآورد را با حرام مخلوط کند در رفع مایحتاج همسر و فرزندانش دچار مشکل میشود.
به فضل پروردگار، سه مؤسسه خیریه داریم، خدا میداند که بعضی از مواقع به دلیل گرانی برای تامین مایحتاج اولیه آنها میمانیم.
* در این احادیثی که عنوان کردید قید «آخرالزمان» را به کار بردید، لطفا توضیحاتی از ویژگیهای این دوران بفرمائید.
ـ کتاب «معجم احادیث الامام المهدی(ع)» مجموعه احادیثی است که بر وجود مقدس حضرت مهدی(عج) اشاره دارد و مواردی از جمله؛ میلاد، علائم جسمانی، قد و قامت، سن، اینکه حضرت به کجا میرود و چه میکند و چگونه در آسمانها حرکت میکند همگی در این کتاب آمده است.
امام زمان علیهالسلام انگشتر حضرت سلیمان(ع) به دست دارد و عصای موسی(ع) نیز همراه اوست و تمام آثاری که حضرت عیسی(ع) داشته است در حضرت حاضر است و او اولین فردی است که با حضرت مهدی(عج) بیعت میکند.
درباره مسیحیت آمده است که وقتی مسیحیان، عیسی(ع) را همراه حضرت مهدی(عج) میبیند همگی دربست به امام زمان (ع) ایمان میآورند، کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس یکجا متوجه وجود مقدس امام زمان(ع) میشوند و فقط یهود با ایشان میجنگد که امام زمان(ع) یهود را از فلسطین (خانه مادری حضرت) بیرون میراند.
امام زمان(ع) 120 سال همانند ابراهیم (ع) خلیل عمر میکند و تمام انسانها به صورت یکنواخت به اسلام تشرف مییابند و تمام معادن زیرزمینی استخراج میشود. معدنی نمیماند که همگی آشکار میشود و در چند سال اول وضعیت مردم طوری میشود که در روی کره زمین فقیری باقی نمیماند.
جوانی تحصیلکرده در همین حوزه علمیه آمد و به گفت هر چه فکر کردم یک آقایی به نام صاحبالزمان و امام زمان وجود دارد اما میبینیم هیچ نقشی ندارد.
*پاسخ شما چه بود؟
-به او گفتم: عزیزم شما اول توجه کن ببین آمدن حضرت بقیهالله کار خودش است یا کار خداوند؟ گفت: ممکن است کار خداوند باشد. به او گفتم: اگر کار خداست اندکی هم به خود فکر کنیم آیا این جمالی که خدا به تو عطا کرده است آیا تو آن را از خداوند درخواست کرده بودی؟ پاسخ داد: نه و گفتم آیا حاضری تمام تهران را به نام تو بزنیم تا یکی از چشمان زیبایت را به ما بدهی؟ جواب داد: خیر، گفتم: پس معلوم میشود سرّی در کار است که شما برای وجود خودت اینقدر ارزش قائل هستی! حال آیا این نظام جهان صاحب نمیخواهد، همیشه باید حکومتی با ظهور امام معصوم باشد چرا که بعضی از حکومتها باطنی هستند، زمین ما پر از ملائکه و اجنه و ارواح است و آنها صاحب میخواهند.
از این رو خداوند متعادل نیز یک عبدی از عباد خود را ذخیره کرده است که هم اکنون سن مبارک ایشان 1178 سال است. مگر خداوند حضرت عیسی(ع)، خضر(ع) و ادریس (ع) را نگه نداشته است؟ سپس آن جوان به فکر فرو رفت ...
ماه مبارک رمضان و هيئت مکتب الزهراء (سلام الله عليها) طرقيهاي مقيم تهران
|
تاريخ |
مناسبت |
باني |
نشاني |
|
پنجشنبه 5مرداد |
شب هفتم |
حسن افتخاری |
خيابان خراسان بعد ازخيابان لرزاده کوچه شهيد زالي |
|
جمعه13مرداد |
شب پانزدهم |
حاجاصغر گيوهچيان |
خيابان خراسان بعد ازخيابان لرزاده کوچه شهيد زالي |
|
شنبه14مرداد |
شب شانزدهم |
آقاي حسن کريمي |
خيابان30 متري نيرويهوايي بعد از خيابان شورا خيابان 38/7 |
|
يکشنبه 15مرداد |
شب هفدهم |
خانواده مرحوم حاج امير انصاری |
خيابان خراسان بعد ازخيابان لرزاده کوچه شهيد زالي |
|
سه شنبه17مرداد |
شب نوزدهم (شب قدر) |
حاج اصغر افتخاري |
خيابان خراسان بعد ازخيابان لرزاده کوچه شهيد زالي |
|
چهارشنبه18مرداد |
شب بيستم |
حاج مهدي ملاشريفي |
خيابان خاوران روبروی ترمينال خاوران- تالار قصر الماس |
|
پنج شنبه19مرداد |
شب بيستويکم(شب قدر) |
رضا نجفی |
خيابان دماوند ايستگاه داريوش خيابان حيدری پلاک يک |
|
جمعه20مرداد |
شب بيستودوم |
حاج عباس ابراهيمي |
اشرفي اصفهاني خ پيامبر خ اسکندرزاده پ28 مجتمع گلستان |
|
شنبه21مرداد |
شب بيستوسوم(شب قدر) |
خانوادهي مرحومحاج عباس توکلي |
خيابان شريعتي، زرگنده، رودکي شمالي، کوچه رامين فخار |
ساعت شروع جلسات(به غير از شبهاي قدر ) : يک ساعت قبل از اذان مغرب
سخنران: حجت الاسلام رضا برزگر
مداحان: آقايان حاج علي جلاليان و حاج حسين رمضاني
تلفن گويا و سرويس پيامک :09190035307
مناجات با خدا
آنچه امید دهد توبه من را این است *** پای العفو من از رحمت حق تضمین است
من اگر بر سر این سفره طمعکار شدم *** علت این بود که مهمانیتان رنگین است
میزبان، سفره برای دل مهمان چیده *** میهمان گر ننشیند سر آن توهین است
تا که بیمار به لب آه کشد قبل همه *** این طبیب است که آماده سر بالین است
به من درد کشیده مده دارو آخر *** بیشتر، ناز طبیبانه مرا تزکین است
در سحر فیض عجیبی است که از برکت آن *** چشم از خانه گریزان، سحر حق بین است
هر که گوید سخنی لحظه افطار ولی *** دم افطار فقط ذکر حسین شیرین است
رمضان ماه حسین است خدا می داند *** ربناهای مرا ذکر حسین آمین است
حاجت هر که در این ماه بُود حج اما *** دل ما را طلب کرب و بلا تسکین است
دعایی که امام حسین(ع) در حق تهران کردو دعایی که پیامبر(ص) در حق ایرانیان کرد!
آیتالله مجتهدی با بیان اینکه به واسطه دعای امام حسین(ع) بلا از شهر تهران دور شد، ابراز داشت: سیل و زلزله لشکر خدا هستند و برای جلوگیری از آنها نباید گناه کرد.
به گزارش فارس، مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی، شرح کوتاهی بر دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان دارد که به صورت مجموعه صوتی موجود است، متن این مجموعه شروح در ماه رمضان سال 89 به ابتکار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس پیاده و منتشر شد.
نظر به استقبال مخاطبان و مردم روزهدار از این شروح، یک بار دیگر باز نشر میشود
*دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
«اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ»
«خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانههاى عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمت بدان نعمتبخشى و الطافى که نسبت به بندگان دارى دورم بدار، اى آخرین حد اشتیاق مشتاقان»
* شرح فرازهای دعا
آیتالله مجتهدی در شرح «اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ» میگوید: خدایا، من را به واسطه تعرض گناه خوارم نکن، گناه آدم را خوار و عبادت و بندگی آدم را عزیز میکنند. اگر اهل طاعت و بندگی شوید، عزیز میشوید؛ اما اگر اهل گناه باشید، کسی دوستتان ندارند.
وی افزود: اهل گناه ولو اگر تحصیلات عالی رتبه دانشگاهی هم داشته باشد و لباسهای فاخر به تن کند، باز هم خوار است. اما بندگی خدا را کردن باعث میشود تا محبت آن شخص به مقدار بسیار زیادی در دل دیگران باشد.
این استاد اخلاق ادامه میدهد: قرآن میگوید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا» یعنی هر که ایمان بیاورد و عمل صالح بکند، ما هم دوستیاش را در دل مردم میافکنیم، مردم اهل عمل را دوست دارند.
* سیل و طوفان، تازیانه عذاب خداوند هستند/ سیل گلستان به کدام روستا نرسید
وی در شرح فراز دوم دعای روز ششم ماه رمضان «وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ» میافزاید: «خدایا من را به تازیانه عذابت نزن، «لاتضرب» واژه نهی است اما در اینجا دعاست. اگر من به شما بگویم «لاتضرب» این نهی است. اما کوچکتر به بزرگتر بگوید و ما به خدا که بگوییم، «لاتضرب» دعاست.
مجتهدی تهرانی در ادامه اظهار میکند: الان این گرفتاریهایی که گریبان آمریکا را گرفته و هر روز خبر از آمدن سیل و طوفان در آنجاست، همه تازیانه عذاب است. در ایران هم برخی جاها که سیل و زلزله میآید، عذاب الهی است. دلیلش هم این است که چند سال پیش در گلستان سیل آمد، روستایی در مسیر سیل قرار داشت که همه اعضای آن سید بودند، سیل، مسیر خود را عوض کرد و روستای دیگری را از بین برد که نمیگویم افراد آن چی و کی بودند.
وی به بیان شعری از زبان استادش میپردازد و میگوید: جمله ذرات زمین و آسمان / لشکر حقند گاه امتحان
سیل و رانش زمین، لشکر خدا هستند، آنها که میگویند اینها قهر طبیعت هستند، دین و ایمان ندارند؟ چرا یک کلمه نمیگویند که اینها عذاب هستند و برای جلوگیری از آنها نباید گناه کنیم.
*دعایی که پیامبر(ص) در حق ایرانیان کرد!
این استاد اخلاق در ادامه اظهار میکرد: در تهران قرار بود که عذاب بیاید، امام حسین (ع) شفاعت کرد و فرمود که جوانان این شهر برای من بیرق عزا به پا میکنند و دفع بلا شد، قرار بود تهران بر اثر برخی گناهان از بین برود، ولی امام حسین (ع) شفاعت کرد، این را کسی در خواب دیده بود و آن را برای من تعریف کرد.
وی تأکید میکند: ایران بهترین ممالک دنیاست، اولاً حکومت حقه شیعه اثنیعشری دارد، مملکتی که رئیسجمهورش، رئیس مجلسش، همه رؤسا، قوهها و رهبر انقلابش و همه مسئولانش شیعه باشد، فقط ایران است، تنها مملکتی که مذهب رسمیاش شیعه دوازده امامی است، ایران است، پیامبر (ص) در غدیر خم ما را دعا کرده و به برکت دعای او ایران اوضاع خوبی دارد، پیامبر (ص) در دعایش گفت «اللهم انصر من نصر» خدایا، هر که علی (ع) را یاری میکند، یاریاش کن.
* لزوم توجه به معانی دعا هنگام قرائت آنها در مساجد
آیتالله مجتهدی تهرانی با بیان بخشی از دعای روز ششم، ادامه میدهد: «وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ»، «خدایا من را از موجبات سخطت دور گردان، چیزهایی که موجب سخط توست»، روایتی است که برخی گناهان خدا را به غضب میآورد و آنگاه خدا قسم میخورد که به عزت و جلال خودم دیگر تو را آمرزش نمیکنم، با اینکه خدا «ارحم الراحمین» است؛ اما مثلاً از من با این محاسن و عمامه توقع ندارد که به نامحرم نگاه کنم، لذا خدا به غضب میآید.
وی تأکید میکند: حدیث هست که هفتاد گناه جاهل را میآمرزند، قبل از آنکه یک گناه عالم را بیامرزند.
این استاد برجسته حوزه در خصوص فراز «بِمَنِّکَ وَاَیادیکَ» میگوید: یعنی به حق احسان و نعمتهایی که به من دادهای، خدایا این چند تا دعا را درباره من مستجاب کن.
وی ادامه میدهد: «یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ» یعنی ای خدایی که منتهای رغبت مشتاقان هستی، مشتاقان تو، چقدر مشتاق تواند، منتها رغبت مشتاقان تویی، این 3 دعای روز ششم ماه رمضان را درباره ما مستجاب کن.
آیتالله مجتهدی تهرانی در پایان میگوید: ای کاش در مساجد که این دعاها خوانده میشود، معنی آن نیز بیان شود تا مردم وقتی دعا میکنند، با حضور قلب این دعاها را بخوانند و در خودشان بیان کنند، به مردم بگویند که به خاطر گناه عذاب میشوند و این حادثهها در سراسر جهان و برخی شهرهای تهران به خاطر گناه است، خدا به شعیب پیامبر فرمود، میخواهم صدهزار تن از قومت را عذاب کنم. 40 هزار تن افراد بد و 60 هزار تن از افراد خوب، خطاب رسید که چرا خوبها بیشترند، فرمود: برای اینکه خوبها هم با بدها خوش و بش کردند.
کشف راز فتنه سوریه در اولین «راز»

سید محمود نبویان:امروز فضای کشور به لحاظ تحریم خیلی سخت و فوق العاده سنگین است؛ دشمن ما، آمریکا، آلم
کرکس زخمی
گنبد باز در رشته کوههای کرکس در منطقه حفاظت شده کرکس. تصویر از ایرنا.
رشته کوههای کرکس از جمله مشهورترین رشته کوههای فلات مرکزی ایران هستند ، که به سبب داشتن منابع آبی غنی آنهم در در حاشیه کویر مرکزی ایران از دیر باز مورد توجه بوده اند . سه شهر مهم کاشان ، نطنز و اردستان در حاشیه رشته کوههای کرکس قرار دارند و از نظر منابع آبی وابستگی زیادی به این رشته کوهها دارند . رشته کوههای کرکس مراکز گردشگری فراوانی را در خود جای داده است که از جمله مشهور ترین آنها ، قمصر ، نیاسر و ابیانه است که سالانه هزاران گردشگر را از سراسر کشور و خارج از کشور به سوی خود می کشانند . علاوه بر بافت روستایی زیبای ابیانه ، غارهای طبیعی کلهرود و آب سنجد ، آبشار نیاسر ، آبشار طامه ، قلعه باستانی طرقرود و آتشکده نیاسر و مراسم گلاب گیری در قمصر کاشان ، چندین امامزاده معروف از جمله بارگاه امامزاده آقا علی عباس ، مسجد جامع نطنز و بسیاری مناطق باستانی و جاذبه های طبیعی که در سراسر وسعت 300000 هکتاری رشته کوههای کرکس پراکنده اند ، منطقه کرکس را به یکی از بی نظیر ترین نقاط جغرافیایی فلات مرکزی ایران تبدیل کرده است که ارزشهای گردشگری و کشاورزی فراوان و منافع اقتصادی بالایی را برای کشورمان به ارمغان آورده است ، جاذبه گردشگری در تمامی این مناطق به گونه ای است که در فصول مختلف سال نقاطی مانند قمصر و ابیانه جای سوزن انداختن هم ندارند .
قله اصلی کرکس با ارتفاع 3895 متر از جمله پر طرفدارترین مسیرهای کوهنوردی کشور در فلات مرکزی ایران هم هست و هر ساله تعداد زیادی کوهنورد را از سراسر کشور به سوی خود جلب می کند ، قله ای که در روزهای صاف با وجود فاصله زیاد می توان از فراز آن نظاره گر قله دماوند هم بود .
علاوه بر تمام این ویژگی ها منطقه کرکس از لحاظ تنوع زیستی هم در میان کوههای منفرد مرکزی ایران تقریبا بی همتا است . ورود به آب و هوای ییلاقی کوهستان و درختان انبوه بیشه های کرکس ، آنهم به فاصله اندکی از از دشت کویر مرکزی ایران هر بیننده ای را به تحسین و تعجب وا می دارد .
در حال حاضر در محدوده رشته کوههای کرکس 2 منطقه حفاظت شده تاسیس شده که نشان از ارزشهای بالای این رشته کوه است . منطقه حفاظت شده کرکس با 114000 هکتار وسعت که شامل قله مرکزی کرکس و کوههای مرکزی این رشته کوه است و در حوزه شهرستان نطنز قرار گرفته است و منطقه حفاظت شده قمصرو برزک با مساحت 60000 هکتار که در شمال رشته کوههای کرکس و در حوزه شهرستان کاشان قرار گرفته است ، که هر دوی این مناطق نمونه ای شاخص از حیات وحش کوهستانی کشور را دارا هستند .
منطقه حفاظت شده کرکس از دیر باز مورد توجه شکارچیان بوده است . بنای معروفی که بر بالای قله مشرف به شهر نطنز قرار دارد (قله موسوم به گنبد باز ) ، بنای یادبود برای پرنده شکاری محبوب شاه عباس اول است که برای شکار به منطقه کرکس می آمده است .
منطقه حفاظت شده کرکس در مرکز رشته کوههای کرکس واقع شده است ، گرچه هنوز تعداد اندکی آهو در دشتهای شرقی مشرف به منطقه حفاظت شده کرکس زیست میکنند و به دلیل بافت خاص زمین و رودخانه های خشک عمیق ، تعقیب آنها بوسیله موتور سیکلت ممکن نیست و در نتیجه هنوز بکلی نابود نشده اند ، ولی به طور کلی عمدتا زیستگاههای فعلی آهو خارج از مرزهای منطقه قرار دارد و حیات وحش منطقه حفاظت شده کرکس در حال حاضر بیشتر سیمایی کوهستانی دارد ، یعنی کل وبز و قوچ ومیش (نژاد اصفهان ) . منابع آبی فراوان و پوشش گیاهی مناسب که در برخی مناطق کرکس حتی دره هایی با پوشش نیمه جنگلی از درختان بادام کوهی را شامل میشود در همه جای منطقه حفاظت شده کرکس قابل توجه است . در مورد دیگر گونه های شاخص منطقه بایستی گفت که متاسفانه سالهاست که گزارشی از پلنگ در این منطقه وجود ندارد ، با وجود عدم گزارش رسمی این گونه ارزشمند از این منطقه ، با توجه به گستردگی رشته کوههای کرکس ( بیش از 300000 هکتار ) در صورت حفاظت مستمر امکان ثبت رسمی پلنگ از منطقه حفاظت شده کرکس دور از ذهن نیست ، ولی به هر حال در دو دهه اخیر هیچ گزارشی مبنی بر حضور پلنگ در این منطقه وجود ندارد ، گرچه در شناسنامه این منطقه همیشه اسم پلنگ هم آورده می شود . کبک و تیهو ، گرگ ، روباه معمولی ، گراز ، پایکا ، گربه وحشی ، کاراکال و گربه پالاس هم در منطقه حفاظت شده کرکس حضور دارند ، که در دو دهه اخیر گربه پالاس در استان اصفهان تنها از منطقه حفاظت شده کرکس رسما گزارش شده است (در سال 1389).
.jpg)
منطقه کرکس . تصویر از گروه دوچرخه سواری اسپادان.
بزرگترین معضل منطقه حفاظت شده کرکس معادن مختلف به خصوص معادن سنگ گرانیت هستند که در سراسر منطقه حفاظت شده کرکس گسترش دارند . از هر زاویه ای که به قله کرکس که تماما داخل مرزهای قانونی منطقه حفاظت شده کرکس قرار دارد نگاه کنید ، زخم معادن سنگ را بر چهره کرکس خواهید دید. مشکل معادن تنها مشکلی است که در دراز مدت راه حلی قطعی برای آن وجود ندارد . در حال حاضر تعدد رفت و آمد تریلر های حمل سنگ در منطقه به حدی بالاست که حتی گردشگران عادی را هم متوجه حجم بالای بهره برداری از معادن کرکس می کند . در صورت ادامه روند فعلی بهره برداری از منطقه حفاظت شده کرکس ، علاوه بر آسیب به جلوه های بصری منطقه که مطمئنا بر گردشگر پذیری منطقه نیز تاثیر خواهد گذاشت ، تعدادی از زیستگاههای کل و بز و قوچ و میش منطقه نیز از بین خواهد رفت . گرچه تمام معادن قبل از تبدیل منطقه کرکس از شکار ممنوع به حفاظت شده احداث شده اند و خوشبختانه روند تاسیس معادن جدید ، بعد از ارتقای منطقه متوقف شده است ، ولی معادن موجود با توجه به اینکه مساحت زیادی را در اختیار دارند که هنوز بهره برداری نشده است ، تهدیدی جدی برای منطقه حفاظت شده کرکس محسوب می گردند ، که با توجه به قوانین مالکیت خصوصی و ثبت این معادن قبل از ارتقای منطقه امکان جلوگیری از فعالیت آنها عملا ممکن نیست . سوالی که اینجا پیش می آید این است که آیا هیچ راهی برای حفاظت از نابودی کوهستانهای کشور در صورتی که حفاظت شده نباشند وجود ندارد؟ آیا در منطقه ای مانند کرکس که ارزشهای بیشمار گردشگری دارد سازمانهایی مانند میراث فرهنگی و گردشگری هیچ مسئولیتی برای جلوگیری از تخریب چشم انداز کرکس نداشته اند ؟ پس تکلیف هزاران نقطه کوهستانی کشور چیست تا زمانی که حفاظت نشده اند بدون هیچ برآورد زیست محیطی اجازه بهره برداری آن هم در چنین مقیاسی صادر می شود ؟ مطمئنا توسعه معادن کشور برای پویایی اقتصاد کشور لازم است . اما مسئله این است که اولویت در مناطقی مانند رشته کوه کرکس که ارزشهای گردشگری آن قابل شمارش نیستند ، با بهره برداری از معادن سنگ گرانیت است یا توسعه پایدار گردشگری ؟
علاوه بر معادن ، شکار غیر مجاز هم در رده بعدی آسیبهای منطقه کرکس وجود دارد ، که منتج از نزدیکی سکونتگاههای انسانی فراوان به زیستگاههای منطقه است که طی سالهای گذشته آسیب جدی به منطقه وارد کرده است. کمبود امکانات سازمان محیط زیست باعث میشود که علی رغم زحمات شبانه روزی محیط بانان بواسطه فشار شدید شکارچیان غیر مجاز روی مناطق آزاد و شکار ممنوع ، بعضا این مناطق که محیط بانان فرصت سرکشی به آن را به علت کمبود نیرو پیدا نمی کنند ، کاملا از حیات وحش خالی میشوند. به سبب عمر اندک ارتقای منطقه کرکس از شکار ممنوع به حفاظت شده ، کرکس هم از این آسیب مصون نمانده و حیات وحش آن به شدت از شکار گسترده غیر مجاز در سالهای گذشته آسیب دیده است . خوشبختانه در دو سالی که از عمر منطقه حفاظت شده کرکس و حضور مستمر محیط بانان در منطقه سپری میشود ، از فشار شکارچیان غیر مجازبر حیات وحش منطقه به شکل محسوسی کاسته شده است .
با وجود تعدد معادن در منطقه کرکس ، خوشبختانه بسیاری ازارتفاعات بالای منطقه که از بهترین زیستگاههای صخره ای کل و بز منطقه هم هستند ، تقریبا بکر و دست نخورده مانده اند و آسیبی ندیده اند و در صورت استمرار حفاظت میتوانند به یکی از بهترین زیستگاههای کل و بز و قوچ و میش کشور تبدیل شوند . پیوستگی رشته کوههای کرکس که امکان جابجایی گونه هایی مثل قوچ و میش و دیگر گونه ها حتی گونه های نادر مانند گربه سانان را به راحتی بوجود می آورد و وجود یک منطقه حفاظت شده دیگر در نزدیکی منطقه حفاظت شده کرکس ( منطقه حفاظت شده قمصر و برزک ) ، نوید بوجود آمدن یک زیستگاه کوهستانی غنی با تنوع زیستی بالا و منابع آبی و پوشش گیاهی مناسب ، در آینده نزدیک را میدهد. وسعت 300000 هکتاری رشته کوههای کرکس ، یکی از بزرگترین معضلات زیستگاههای کشور را حل می کند ، عملا امکان جزیره ای شدن منطقه حفاظت شده کرکس در آینده در صورتی که جاده ای علاوه بر جاده فعلی موجود که رشته کوههای کرکس را در محل قمصر به کامو قطع کرده است ، از میان رشته کوههای کرکس کشیده نشود ، اندک است.

قله دماوند از فراز کرکس. تصویر از محمد سلطان الکتابی است . لینک تصویر از گروه کوهنوردی کاوه اراک.
با توجه خشکسالی های اخیر در کشور هنوز منطقه حفاظت شده کرکس ، منابع آبی و پوشش گیاهی قابل اتکایی دارد (اطلاعات هواشناسی از منطقه حفاظت شده کرکس هنوز جمع آوری نشده است ، ولی میزان بارندگی سالیانه شهرستان نطنز 131 میلیمتر است ) ، گرچه به دلیل ماهیت ییلاقی منطقه ، بر خلاف دیگر مناطق حفاظت شده استان اصفهان ، دام اهلی در طی اواخر بهار و اوایل فصل تابستان در منطقه حضور دارد که همین مسئله میتواند با توجه به کاهش نسبی منابع آبی در اثر خشکسالی ، به رقابت میان دام اهلی و حیات وحش برای دسترسی به آبشخورها بینجامد. با توجه به این که از تبدیل منطقه شکار ممنوع کرکس به منطقه حفاظت شده 2 سال بیشتر نمی گذرد ، هنوز محدوده مناطق امن که دام اهلی در آن وجود نداشته باشد ، تعیین نشده است که البته این مسئله از طرف سازمان محیط زیست استان اصفهان در دست اقدام است . در صورت تعیین منطقه امن ، مسلما آرامش بیشتری بر حیات وحش منطقه حفاظت شده کرکس حکمفرما خواهد شد .احداث پاسگاههای محیط زیست هم از جمله اقداماتی است که بایستی با سرعت دنبال شود . در حال حاضر حفاظت از منطقه از طریق پاسگاه روستای - سه - در شرق منطقه صورت میگیرد و نیاز به تسریع در عملیات ساختمانی پاسگاه محیط زیست روستای ابیانه کاملا محسوس است ، تا یکی از بهترین زیستگاههای کوهستانی مرکز ایران احیا شود . با توجه به اینکه سکونتگاههای انسانی در حاشیه منطقه زیاد و در نتیجه دسترسی شکارچیان غیر مجاز به منطقه در سالهای قبل آسان بوده است وبا توجه به عمر کوتاه تبدیل منطقه کرکس به حفاظت شده ، در حال حاضر تراکم حیات وحش منطقه کرکس از پتانسیل واقعی آن فاصله بسیار زیادی دارد ، که البته با استقرار کامل پاسگاههای محیط زیست و تعیین مناطق امن وکاهش آسیب چرای دام و تلاش شبانه روزی محیط بانان زحمت کش منطقه حفاظت شده کرکس ، مطمئنا کرکس جایگاه اصلی خود را به زودی باز خواهد یافت ، گرچه زخم معادن بر پیکر کوههای کرکس هرگز پاک نخواهد شد .
مراسم تودیع ومعارفه مدیر اوقاف وامور خیریه شهرستان نطنز برگزار شد
يا رب الهي آمدم***با رو سياهي آمدم
يا رب الهي آمدم***با رو سياهي آمدم
در بي پناهي آمدم***خواهي نخواهي آمدم
زشتي من از حد گذشت***دور از تو بر من بد گذشت
يا رب الهي يا كريم
حملم به بي عاري مكن***ردم ز بيزاري مكن
با من مگو زاري مكن***ترك وفاداري مكن
حرفي ندارد حال من***لطف تو و اقبال من
يا رب الهي يا كريم
گمراهم و من بي پناه*دارم به لب ذكر اله
اما به دل ميل گناه***ماندم ميان اين دو راه
من بس كه دست دست كرده ام***خود را تهي دست كرده ام
الموت يعطي بغطته***القبر صندوق العمل
يا رب الهي يا كريم
دارم گله از حال خود***من خود شكستم بال خود
رفتم پي اميال خود***افتاده ام دنبال خود
بلكه تو پيدايم كني***در كوي خود جايم كني
يا رب مرا رسوا مكن***با من به عدلت تا مكن
مشت مرا هم وا مكن***امروز و هي فردا مكن
خورده گره كارم خدا***تنها تو را دارم خدا
يا رب الهي يا كريم
كاري ندارم با كسي***هستم به درگاهت خسي
حالا كه بيمارم بسي***پس كي به دادم مي رسي
من خوب مي دانم بدم*** گفتي بيا من آمدم
گفتي بيا من آمدم *** چون بار عام است آمدم
هر چه تو بخشيدي ز من***خوردم فريب خويشتن
امشب بگو با من سخن***سويم بيا توبه شكن
بيش از همه شرمنده ام***از فاطمه شرمنده ام
يا رازق الطفل الصغير***يا راحم الشيخ الكبير
يا جابر العزم الكثير***يا رب اجرنا يا مجير
خوردم زمين من را مزن***افتاده ام از پا مزن
يا رب الهي يا كريم
حل مشكل معافيت از پرداخت سهم بيمه كارفرمايان براي كشاورزان فاقد سند مالكيت و كارگاههاي فاقد پروانه ت
با توجه به بخشنامه مورخ 31/4/91 مدير كل تامين اجتماعي استان اصفهان مشكل معافيت كشاورزان فاقد سند مالكيت و كارگاههاي فاقد پروانه تاسيس يا پروانه بهره برداري از جهاد كشاورزي از پرداخت سهم بيمه كارفرمايان مرتفع گرديد.
كشاورزان عزيز براي بهره مندي از معافيت مذكور به شعبه تامين اجتماعي ذيربط مراجعه نمايند.
فرمانداری نطنز
بیانات رهبری معظم در دیدار كارگزاران نظام
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
الحمد للّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا و نبيّنا ابىالقاسم المصطفى محمّد و على ءاله الأطيبين الأطهرين المنتجبين سيّما بقيّةاللّه فى الأرضين.
خوشامد عرض ميكنيم به همهى برادران و خواهران عزيز، مسئولان مكرم و معزز دستگاههاى گوناگون كشور؛ تشكر ميكنيم از آقاى رئيس جمهور محترم، به خاطر گزارش خوبى كه در اختيار همهى ما قرار دادند.
آنچه كه من در آغاز عرايضم عرض ميكنم، تحريض و تحريض بر اغتنام فرصت اين روزها و شبهاست. ما احتياج داريم به اين كه از اين ساعات، از اين روزها و شبهاى پربركت حداكثر بهره را ببريم؛ با تقويت رابطهى قلبى خودمان با عالم معنا، با عالم غيب، با ابتهال و تضرع و خشوع در مقابل ربالارباب، و با استحكام پيوند ولايت خودمان با اهل بيت (عليهمالسّلام) و اين خاندان مكرم. اين اساس همهى كارهاى نيكى است كه ميتواند از يك انسان مؤمن و كوشندهى در راه حق سر بزند.
اگر از اين ساعات استفاده نكرديم، از اين فرصت استفاده نكرديم، روزى براى ما مايهى حسرت خواهد شد؛ «و انذرهم يوم الحسرة اذ قضى الأمر و هم فى غفلة و هم لا يؤمنون».(۱) در ميانهى غفلت و ناباورى، اين فرصتها از دست ميرود و در آن روزى كه هر ساعت ما، هر دقيقهى ما، هر حركت ما، هر كلمهى حرف ما حسابى دارد و محاسبهاى پاى آن هست، اين غفلت مايهى حسرت خواهد شد. آنگاه وقت هم ديگر گذشته است؛ «اذ قضى الأمر». كار از كار گذشته است؛ آن روزى كه ما متوجه بشويم، ملتفت بشويم.
مرحوم آقاى ميرزا جواد آقاى ملكى (رضوان اللّه عليه) در كتاب شريف «مراقبات»شان يك جملهاى به مناسبت ساعت ليلةالقدر دارند، كه من يادداشت كردم. البته اين مربوط به هميشه است، اما ايشان به اين مناسبت فرمودهاند. «فاعلم يقينا انّك ان غفلت عن مثل هذه الكرامة و ضيّعتها باهمالك»،؛ اگر غفلت كنيم، اين فرصتها را تضييع كنيم، از دست بدهيم، بعد: «و رأيت يوم القيامة ما نال منها المجتهدون». وقتى روز قيامت ميشود و اعمال انسانها را حاضر ميكنند و صورت ملكوتى اعمال ما در آنجا حضور مىيابد، شما نگاه ميكنيد، مىبينيد همين عملى كه ميتوانستيد انجام بدهيد و نداديد، اين كلمهى حرفى كه ميشد بزنيد كه در آن خير مردمى بود و نزديد، اين قدمى كه ميشد برداريد كه كسان مستحقى از آن منتفع ميشدند و برنداشتيد، اين كار كوچك، به وسيلهى كسانى انجام شده است؛ عدهاى تلاش كردند، جد و جهد كردند و چه ثواب عظيمى خداى متعال آن روز به آنها ميدهد. ما در آن روز از آن ثواب محروميم. وقتى انسان مشاهده ميكند ديگرى كه اين عمل را انجام داد، اين كار خير را انجام داد، اين قدم را برداشت، اين عمل عبادى را انجام داد، به چه دستاورد عظيمى در آن روزى كه همه محتاجند، دست پيدا كرده است، ايشان ميفرمايند: «ابتليت بحسرة يوم الحسرة»؛ اينجاست كه انسان دچار حسرت ميشود؛ چه حسرتى! كه اى كاش اين كار را من انجام داده بودم، اين قدم را برميداشتم، اين حرف را زده بودم، اين كار را يا اين حرف را ترك ميكردم. بعد ايشان ميفرمايند كه حسرتِ «يوم الحسرة» مثل حسرتهاى معمولى نيست. انسان در دنيا هم گاهى اگر يك كارى را بكند، دستاوردى خواهد داشت؛ نميكند، بعد دچار حسرت و ندامت ميشود. اما اين كجا و آن كجا؟ ايشان ميفرمايند: «الّتى تصغر عندها نار الجحيم و العذاب الأليم»؛ اين حسرت آنقدر سخت است، آنقدر دردآور است كه در مقابل آن، آتش جهنم كوچك است. به تعبيرى، حسرت مثل سرب گداخته در درون انسان سرازير ميشود. «فتنادى فى ذلك اليوم مع الخاسرين النّادمين يا حسرتى على ما فرّطت فى جنب اللّه»، بعد «و لا ينفعك النّدم»؛ آن روز ديگر پشيمانى هم فايدهاى ندارد.
KHAMENEI.IR
امروز شما از نعمت زندگى برخورداريد، بسيارىتان از نعمت جوانى برخورداريد، بحمداللّه همهتان يا اغلبتان از نشاط و توانائى جسمى و فكرى برخورداريد، ميتوانيد كار كنيد، ميتوانيد از اين ساعات خوش بهره ببريد؛ از اين شبها، اين دعاها، اين مناجاتها، اين شبزندهدارىها، اين نوافل. گاهى يك كار كوچك آنچنان اجر عظيمى دارد كه انسان در اين نشئه و در لابهلاى چهارچوبهاى مادى كه قرار دارد، باورش نمىآيد - «و هم لا يؤمنون»(۲) - اما هست. خب، اين يك فرصت، كه فرصت ماه رمضان است؛ آن هم يك فرصت، كه فرصت خدمت است. امروز شما مسئوليت داريد، فرصت خدمت داريد، مديريت داريد، ميتوانيد كار كنيد؛ از اين فرصت حداكثر استفاده را بايد كرد. از ساعات و آنات و امكانات گوناگون كه در اختيار شماست، استفاده كنيد. هر حركتى در اين نظام اسلامى، در اين كشور اسلامى و الهى كه خدمتى براى پيشرفت كشور باشد، از لحاظ معنوى، از لحاظ مادى، اجرهائى دارد كه انسان اگر در روز قيامت ببيند كه كسانى برخوردارند و او محروم است، دچار يك چنين حسرتى خواهد شد. اين حالا عرض ما، كه به نظر من بخش اصلى و مهم عرايض امروز ما هم همين است. من خودم بيش از شما احتياج دارم به اين كه به اين نصيحت و توصيه عمل كنم. انشاءاللّه خداوند متعال به همهى ما اين توفيق را بدهد.
آنچه كه من امروز آماده كردهام عرض بكنم، اين است كه توانائى و ظرفيت ملت ايران در حفظ انقلاب و پاسدارى انقلاب عظمت و اهميتى دارد كه شايد بشود گفت از اهميت خود اصل انقلاب كمتر نيست. ملت ايران در طول اين سىوسه سال توانست اين دستاورد عظيم را با كيفيت بالا حفظ كند. شما به اين انقلابهائى كه در اين يك سال و نيم اخير در منطقه اتفاق افتاده است، نگاه كنيد. شما كه به طور مجموعى نگاه ميكنيد، ميتوانيد قضاوت كنيد كه اين انقلابها در جهت درست حركت ميكند يا نميكند. دشمنان، مستكبرين، به طور مشخص رژيم صهيونيستى، دولت آمريكا، دولتهاى غربى، دارند تلاشهائى ميكنند براى اينكه بر اين انقلابها سوار شوند و آنها را منحرف كنند. شما ببينيد اينها دچار چه چالشهاى بزرگى هستند.
با توجه به اين چالشها انسان ميفهمد چه كار بزرگى در كشور ما انجام گرفته است كه اين انقلاب در جهت درست به سمت آرمانها راه خودش را حفظ كرده است؛ از ريل ارزشها و آرمانها بيرون نيفتاده است و حركت خود را به جلو ادامه داده است. اين در حالى است كه چالشها و تهديدها هم روند فزايندهاى داشته. از روز اول، تهديدهائى كه انقلاب و كشور با آنها مواجه بوده، دائماً پيچيدهتر شده؛ هم ترور بود، هم شورشهاى قومى بود، هم جنگ بود، هم تحريم بود، هم محاصره بود. هرچه جلوتر آمديم، تهديدها را پيچيدهتر كردند؛ دشمنان و مخالفين نظام، سردمدارى كردند. ماجراهاى تير سال 78، ماجراهاى سال 88 ، همه انواع و اقسام تهديدهائى است كه اين انقلاب و اين كشور و اين ملت با آنها مواجه بود. اين ملت از همهى اينها عبور كرد و با استحكام در راه خودش دارد پيش ميرود. اينها چيزهائى است كه ما امروز و هميشه نياز داريم كه آنها را مورد نظر قرار بدهيم؛ ما را كمك خواهد كرد در پيمودن راههاى دشوار، گذشتن از پيچهاى تند و گردنههاى سخت.
چيزى كه در اين حركتِ سىوسه ساله انسان مشاهده ميكند، درسى كه انقلاب داد و امام بزرگوار باقى گذاشت، اين است كه در اين حركت سى و سه ساله، آرمانها و آرزوهاى عظيمى كه اسلام آنها را به ما القاء ميكند و تعليم ميدهد، از نظر دور نماند؛ در عين حال واقعيتهاى موجود جامعه و جهان هم مورد توجه قرار گرفت؛ اين كمك كرد به اين كه اين حركت بتواند ادامه پيدا كند؛ يعنى تركيب آرمانخواهى و آرمانگرائى با واقعبينى. يك حرفى را سر زبانها انداختند، دربارهاش نوشتند و گفتند؛ الان هم انسان در گوشه و كنار ميشنود كه ملاحظهى واقعيتهاى جامعه و جهان، با آرمانگرائى نميسازد. آرمانگرائى را اشتباه كردند با رؤياگرائى. آنچه كه ما ميخواهيم دنبال كنيم و اصرار بر آن داريم، اين است كه واقعبينى، مشاهدهى واقعيات جامعه و جهان، با آرمانگرائى و تعقيب آرمانها و آرزوهاى بزرگ ملت ايران هيچگونه تنافى و تعارضى ندارد. اگر ما توانستيم آرمانگرائى را با واقعبينى و واقعگرائى همراه كنيم، ترجمهى عملياتىاش ميشود اينكه ما تدبير را با مجاهدت تركيب كنيم؛ هم مجاهدت كنيم و مجاهدانه حركت كنيم، هم اين حركت مجاهدانه در يك چهارچوب تدبيرشدهاى قرار بگيرد؛ كه اين، آگاهى عمومى، آگاهى دستاندركاران، همراهى دلها و زبانها در همهى عرصهها را ميطلبد.
بعضى وانمود ميكنند كه آرمانگرائى با واقعبينى نميسازد؛ اين را ما بشدت رد ميكنيم. بسيارى از آرمانهاى جامعهى ما و مطالبهى آنها جزو واقعيتهاى جامعه است. مردم مايلند عزت ملى داشته باشند، مردم مايلند زندگى ايمانمدار و دينمدار داشته باشند، مردم مايلند در امور ادارهى كشور و مديريت كشور سهيم باشند - يعنى مردمسالارى - مردم مايلند پيشرفت داشته باشند، استقلال سياسى و اقتصادى داشته باشند؛ اينها خواستههاى عمومى مردم است. اين خواستهها، واقعيتهاى جامعه است؛ اين واقعيتها دقيقاً در جهت آرمانخواهى است؛ اينها كه مسائل تحليلى و ذهنى نيست، اينها كه موهومات نيست، اينها كه ذهنيات نيست؛ اينها واقعياتى است كه در جامعه وجود دارد. يك جامعهى زنده و مؤمن دنبال اين چيزهاست؛ ميخواهد عزت ملى داشته باشد، ميخواهد استقلال داشته باشد، ميخواهد پيشرفت داشته باشد، ميخواهد آبروى بينالمللى داشته باشد؛ اينها خواستههائى است كه مردم دارند؛ اينها در جهت آرمانهاست؛ و اين خواستن، جزو واقعيتهاى قطعى جامعه است. بنابراين واقعيات ميتواند در خدمت و معطوف به آرمانها باشد. بله، ذكر آرمانها بدون توجه به واقعيتها و بدون ملاحظهى سازوكارهاى معقول و منطقىِ رسيدن به آرمانها، خيالپردازى است؛ آرمانها در حد شعار باقى خواهد ماند؛ ليكن وقتى كه مسئولان كشور آرمانها را به صورت منطقى و متين دنبال كردند، مردم همراهى كردند، اينجا آنجائى است كه واقعيتهاى جامعه با آرمانها هماهنگ ميشود. خب، اين يك امر اساسى و يك پايهى اساسى براى حركت كشور است.
من مايلم يك مقدارى از واقعيتهاى جامعه را مطرح كنم. واقعيتهائى وجود دارد كه اگر ما اين واقعيتها را در محاسبات خودمان نياوريم، قطعاً در قضاوت اشتباه خواهيم كرد؛ در انتخاب راه هم اشتباه خواهيم كرد. اين واقعيتها را بايد ديد. البته هيچكدام از اين واقعيتهائى كه من عرض ميكنم، تحليل نيست؛ همه واقعيتهاى مشهودِ پيش روى ماست.
من قبلاً اين را عرض بكنم؛ ما وقتى كه ميخواهيم آرمانگرائىِ همراه با واقعبينى داشته باشيم - يعنى واقعيتها را ببينيم، بر اساس واقعيتها حركت خودمان را تنظيم كنيم - بايد توجه كنيم كه به لغزشهائى كه در اينجا ممكن است پيش بيايد، دچار نشويم. لغزشگاههائى وجود دارد. يك لغزشگاه، واقعيتْپندارى است؛ چيزهائى را كه واقعيت ندارد، انسان واقعيت تصور كند. دشمنانى كه جبههاى را در مقابل كشور ما، ملت ما، انقلاب ما تشكيل دادند، سعى ميكنند واقعيتسازى كنند، واقعيتنمائى كنند، يك چيزهائى را به عنوان واقعيتهاى مسلّم در نظر ما جلوهگر كنند؛ در حالى كه واقعيتها آنها نيست. بايد مواظب باشيم درگير و دچار واقعيتسازىهاى خلاف واقع نشويم. فرض بفرمائيد اگر چنانچه ما توان خودمان را بيشتر از واقع بدانيم، يا كمتر از آنچه كه واقعيت است، بدانيم، دچار خطا خواهيم شد؛ توان دشمن را هم اگر بيشتر از آنچه كه هست، يا كمتر از آنچه كه هست، ببينيم، دچار اشتباه محاسبه خواهيم شد. اين از آنجاهائى است كه طراحان دشمن وارد ميدان ميشوند. شما ملاحظه كنيد؛ در تبليغات گستردهى رسانهاىِ دشمنان ما سعى ميشود توان داخلى و ملى كشور تحقير شود و كوچك شمرده شود؛ متقابلاً توان دشمن بيش از آنچه كه هست، معرفى شود؛ اين يكى از لغزشگاههاست. اگر ما از آن مقدارى كه دشمن بايد مورد ملاحظه قرار بگيرد، بيشتر او را محاسبه كرديم و بيشتر از او ترسيديم، قطعاً دچار خطاى در محاسبه خواهيم شد؛ راه را عوضى خواهيم رفت؛ اين يكى از لغزشگاههاست.
يكى از لغزشگاهها در ديدن واقعيت، برميگردد به درون خود ما. گاهى دلبستگىهاى ما فلج كننده است. دلبستگىهاى ما موجب ميشود كه ما يك چيزهائى را واقعيت بپنداريم كه واقعيت ندارد؛ در واقع خطائى است كه نفس راحتطلب ما يا دلبستهى ما به مسائل مادى، بر ما تحميل ميكند؛ در حالى كه واقعيت ندارد.
يكى از اين لغزشگاهها اين است كه انسان تصور كند دست يافتن به آرمانها بدون هزينه امكانپذير است. ما در دوران مبارزات هم ميديديم؛ بعضىها بودند كه اهداف مبارزات را قبول داشتند، اما حاضر نبودند در راه اين مبارزات هزينهاى بدهند، قدمى بردارند. امروز چنين كسانى هم هستند؛ تصور ميكنند كه بايد به هدفها رسيد، بدون دادن هزينه؛ لذا آنجائى كه پاى هزينه دادن در ميان است، عقب ميكشند. اين عقبكشيدنها در بسيارى از موارد موجب ميشود كه انسان در محاسبه اشتباه كند؛ خطى را كه بايد در مقابل دشمن دنبال كند، دنبال نكند.
يك لغزش ديگر اين است كه ما بخشى از واقعيتها را ببينيم، بخش ديگرى از واقعيتها را نبينيم؛ اين هم موجب خطاست؛ خطاى در محاسبه را به دنبال خواهد داشت. واقعيتها را بايد با هم ديد و دانست.
حالا من يك تعدادى از اين واقعيتها را ميگويم. مدعى نيستيم كه همهى واقعيتهاى كشور را در اينجا بيان خواهيم كرد؛ ليكن يك مدخلى است، ميتواند چشم ما را به سوى واقعيتهاى گوناگون باز كند. ما در چه وضعى هستيم؟ كجا قرار داريم؟ چه داريم؟ چه نداريم؟ ملاحظهى اين واقعيتها، با قضاوتى كه بنده در اين مسئله پيش خودم دارم، بسيار اميدبخش است. وقتى ما واقعيتها را كنار هم ميگذاريم، اينها را ملاحظه ميكنيم؛ احساس ميكنيم كه راه ملت ايران به سوى آرمانهاى بلند، يك راهِ گشوده است. اين راه، چالش دارد؛ اما راه باز است، بنبست وجود ندارد. هدف جبههى مخالف نظام اسلامى و انقلاب اسلامى و دشمن ما اين است كه راه را بنبست نشان بدهد. خودشان هم ميگويند ما بايستى اين كارها را بكنيم، اين فشارها را وارد كنيم، اين محاصره را بكنيم، اين تحريم را بكنيم، تا مسئولان جمهورى اسلامى در محاسبات خودشان تجديدنظر كنند. من عرض ميكنم؛ ملاحظهى واقعيتها نه فقط موجب ميشود ما در محاسبات گذشتهمان تجديدنظر نكنيم، بلكه ما را به درستىِ راهى كه پيموديم و راهى كه انقلاب جلوى ما گذاشته، مطمئنتر ميكند.
يكى از واقعيتهاى موجود كشور - كه امروز بيش از سالهاى گذشته هم اين واقعيت به رخ نظام اسلامى كشيده ميشود - وجود فشارها و تهديدهاست. كشور با زورآزمائى چند قدرت و دولت مستكبر روبهرو است. همين طور كه مكرر عرض كرديم، طرف مقابل ما جامعهى جهانى نيست، دولتها نيستند، ملتها نيستند؛ چند دولتند؛ منتها دستگاه رسانهاىِ قوى دارند. اين چيزى كه ما بايد اقرار كنيم كه آمريكائىها و غربىها انصافاً در اين قضيه قوى هستند، قدرت رسانهاى است، قدرت تبليغات به معناى پروپاگاندا است؛ همانى كه خودشان ميگويند. آن چيزى كه ما اقرار ميكنيم كه اينها در آن قوى هستند، قدرت تبليغاتى و قدرت رسانهاى و وانمود كردن مطالبى است كه ميخواهند وانمود شود. امروز اينها با توان تبليغاتى و رسانهاىِ بالاى خود بشدت دارند اين را تبليغ ميكنند و ميگويند، و اين واقعيت دارد كه چند دولتند؛ منتها با همين نيروى رسانهاى، خودشان را به نام «جامعهى جهانى» معرفى ميكنند، و دروغ ميگويند؛ جامعهى جهانى نيست. اين يك واقعيت است.
ما با زورآزمائى چند دولت و چند قدرت استكبارى مواجهايم. اينها يك سياهىلشكر هم پشت سرشان دارند، كه آنها هم با ما مخالفند؛ اما آنها موجوديتى از خودشان ندارند، توانى ندارند. اگر دست حمايت قدرتى مثل آمريكا از روى سرشان برداشته شود، صفرند؛ در معادلات جهانى و بينالمللى به حساب نمىآيند؛ ليكن حالا به عنوان سياهىلشكر، پشت سر آمريكا و پشت سر رژيم صهيونيستى و شبكهى صهيونيسم دنيا دارند حركت ميكنند. اين يك واقعيتى است، اين در مقابل ماست، اين از اول انقلاب شكل گرفته؛ كم هم نشده و افزايش هم پيدا كرده. البته در بزرگنمائىِ اين واقعيت هم همه همدستند؛ اين جزو همان لغزشگاههاست. سعى ميكنند اين واقعيت را هرچه بزرگتر و شديدتر و سختتر و تلختر نشان بدهند. ما اين را قبول داريم كه در مقابل ما فشار هست، تحريم هست، توانائىهاى اقتصادى، توانائىهاى سياسى، امنيتى و امثال اينها و بخصوص رسانهاى پشت سر اين حركت وجود دارد؛ اين يك واقعيت است.
واقعيت ديگرى كه در كنار اين واقعيت بايد ديده شود، اين است كه وانمود ميشود اين زورآزمائى به خاطر مثلاً مسئلهى هستهاى يا مسئلهى حقوق بشر است؛ و اين دروغ است. دروغ بودن اين ادعا، يكى از واقعيتهاست. نه اينكه ما بگوئيم اين واقعيت است؛ امروز در دنيا كسى نيست كه باور كند آمريكا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ يا رژيم صهيونيستىِ نسلكش و كودككش دنبال اجراى دموكراسى در كشورهاى دنياست. پروندهى آمريكا، پروندهى رژيم صهيونيستى، پروندهى همين چند قدرت كه در مقابل جمهورى اسلامى قرار دارند، از لحاظ مسئلهى حقوق بشر و طرفدارى از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پروندهى بسيار سياهى است. شصت سال نسلكشى در فلسطين، نقض حقوق بشر نيست؟ دادن سلاح اتمى به دولت غاصب صهيونيستى، نقض صلح جهانى نيست؟ اينهائى كه اين كارها را كردند، ميتوانند مدعى دفاع از صلح جهانى باشند؟ دادن سلاح شيميائى به كسى مثل صدام، نقض حقوق بشر نيست؟ كارهائى از قبيل آنچه كه در ابوغريب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط ديگرى از دنيا به وسيلهى آمريكائىها، به وسيلهى غربىها، به وسيلهى انگليس اتفاق افتاده است، جائى براى ادعاى دفاع از حقوق بشر باقى ميگذارد؟ بنابراين اينكه اينها ميگويند مقابلهى ما با جمهورى اسلامى براى حقوق بشر است، دروغ است؛ اين هم كه ميگويند مقابلهى با جمهورى اسلامى براى سلاح هستهاى است، دروغ است؛ اين را ما اول با حدس بيان ميكرديم، بعد در مذاكرات و مبادلات بينالمللى براى ما روشن شد كه آنها ميدانند جمهورى اسلامى دنبال سلاح هستهاى نيست؛ اين را باور كردند و قبول دارند، و واقعيت هم همين است؛ در عين حال مسئلهى سلاح هستهاى را مطرح ميكنند. پس ادعاى اينكه اين فشارها، اين تحريمها، اين محاصرهها، اين دشمنىها و خصومتها به خاطر مسئلهى سلاح هستهاى و مسئلهى توان هستهاى است، يك دروغ است؛ اين دروغ بودن هم يك واقعيت است.
واقعيت اين است كه مخالفت آنها به خاطر اصل انقلاب و اصل تشكيل نظام اسلامى است. اينها در اين منطقه با خيال راحت داشتند حكومت ميكردند. كشورى مثل ايران با اين منابع سرشار، با اين امكانات فراوان، توى مشت آنها بوده است؛ هر كار ميخواستند، ميكردند؛ هر تصميمى ميخواستند، ميگرفتند؛ از امكانات اين كشور در پيشبرد مقاصد خودشان همهى استفادهها را ميكردند، ولى الان از آن محروم شدهاند. فقط اين هم نيست؛ اين حركت موجب شده است كه اين داعيه و اين انگيزه در دنياى اسلام بيدار شود، كه امروز نشانههايش را در شمال آفريقا و در خاورميانه و در همهى كشورها و ملتها داريم مشاهده ميكنيم؛ اينها از اين ناراحتند. نقطهى كانونى، جمهورى اسلامى است؛ ميخواهند به جمهورى اسلامى ضربه وارد كنند و اين را عبرتى قرار بدهند براى ديگران؛ انگيزهى واقعى اين است. اين هم يك واقعيت است.
يك واقعيت ديگر اين است كه اين چالشهائى كه امروز براى جمهورى اسلامى وجود دارد، جديد نيست. اين هم تحليل نيست، اين واقعيت است؛ اين را همه مىبينند، مشاهده ميكنند. يك روزى بود كه كشتىهاى نفتى و غيرنفتى ما را در خليج فارس ميزدند؛ يك روزى بود كه پايانهى نفتى خارك را بمباران ميكردند؛ يك روزى بود كه همهى مراكز صنعتىِ موجود ما زير چتر بمباران دشمن بود؛ اينها چيزهائى است كه به چشم خودمان ديديم؛ ما اين روزها را گذرانديم؛ اينها براى ما جديد نيست. امروز جرأت نميكنند به جمهورى اسلامى نزديك شوند - كه حالا عرض خواهم كرد - اين هم بخش ديگرى از واقعيتهاست. يك روزى اين جرأت را داشتند، مىآمدند، ضربه ميزدند، حمله ميكردند. جنگ صدام با ما كه جنگ يك دولت با ما نبود؛ جنگ بينالمللى عليه ما بود. بنابراين، اين چالشهائى كه وجود دارد - تهديد ميكنند، ميگويند، ميشمرند، بزرگنمائى ميكنند - براى جمهورى اسلامى جديد نيست. اين هم يك واقعيت.
يك واقعيت ديگر اين است كه نظام جمهورى اسلامى از همهى اين دشوارىها و گردنههاى سخت عبور كرده. مگر عبور نكرديم؟ مگر متوقف مانديم؟ مگر توانستند به جمهورى اسلامى ضربه وارد كنند؟ مگر توانستند به آرمانها و اصول جمهورى اسلامى خدشهاى وارد كنند؟ نتوانستند. اين هم يك واقعيت است. اين واقعيتها بايد دائماً جلوى چشم ما باشد.
يك واقعيت ديگر اين است كه ما در همين شرائط تهديد، پيشرفت كرديم. در طول اين سالهاى متمادى، ما در همهى حوزهها جلو رفتيم؛ در حوزهى دانشهاى پيچيده پيشرفت كرديم؛ در حوزهى فناورىهاى مورد نياز كشور پيشرفت كرديم؛ در زمينهى دارو، حمل و نقل، مسكن، آب، راه، كشور پيشرفتهاى برجستهاى كرده؛ كه امروز بخشى از آمارها را آقاى رئيس جمهور گفتند و شما شنيديد. با وجود همهى اين فشارها، كشور در طول اين سالها مرتب جلو رفته است. در حوزهى بعضى از دانشهاى مهم و انحصارى و منحصربهفرد - در ليزر، در نانو، در سلولهاى بنيادى، در صنعت هستهاى - كشور رتبه پيدا كرده. خب، اينها الگوسازى در دنياى اسلام است؛ اين يك واقعيتى است. ما متوقف نمانديم، ما دائم پيش رفتيم. نظام جمهورى اسلامى با همهى اين تهديدهائى كه وجود داشته است - از قبيل تحريم و غيرتحريم و تهديد و كارهاى گوناگونِ پيچيدهى امنيتى و سياسى و غيره - اين پيشرفتها را داشته است. اين هم يك واقعيت است؛ اين هم تحليل نيست؛ اين هم محسوساتى است كه جلوى چشم همهى ماست. شما مسئولين محترم هم بهتر از آحاد مردم اينها را ميدانيد.
يك واقعيت ديگر اين است كه كشور در مواجههى با چالشها و تهديدها، در مقايسهى با سالهاى اول انقلاب، بمراتب قوىتر شده. امروز ما در مواجههى با تهديدها، از روز اول خيلى قوىتريم؛ هم اعتماد به نفسمان بيشتر است، هم توكلمان به خدا الحمدللّه كم نيست، هم توانائىهاى عينى و موجود و محسوس و ملموس ما بيشتر از گذشته است. قدرتها با همهى توانشان دارند تلاش ميكنند، اعتراف ميكنند كه نميتوانند پيش بروند؛ نتوانستند كار خودشان را پيش ببرند.
يك واقعيت ديگر اين است كه جبههى مقابل ما در طول اين سالها ضعيفتر شده است. يعنى اگر ما دو نماد اصلى اين جبهه را آمريكا و رژيم صهيونيستى بدانيم، و غرب را دنبال سر اينها بدانيم، واضح است كه اينها ضعيفتر شدهاند. امروز رژيم صهيونيستى بمراتب ضعيفتر از بيست سال قبل و سى سال قبل است. بعد از حوادث شمال آفريقا و مسئلهى مصر، رژيم صهيونيستى بشدت تضعيف شده است؛ هم از درون دچار مشكل است، هم از بيرون مشكلات بىنهايتى دارد. آمريكاى امروز هم آمريكاى زمان ريگان نيست؛ اينها بمراتب عقب رفتند. در عراق وضعشان آنجورى شد؛ در افغانستان روزبهروز وضعشان بدتر شده است؛ در سياستهاى خاورميانهاىشان شكست خوردند؛ در جنگ سىوسه روزه، عاملشان كه رژيم صهيونيستى است، شكست خورد؛ در جنگ بيست و دو روزه، عاملشان كه رژيم صهيونيستى است، نتوانست در مقابل يك ميليون و اندى انسان بىدفاع كارى از پيش ببرد. اينها واقعيتهاى خيلى مهمى است. بنابراين اينها ضعيف شدهاند. اينها نسبت به بيست سال قبل و سى سال قبل بمراتب ضعيفترند. اين هم يك واقعيت ديگر است.
يك واقعيت ديگر اين است كه رژيمهاى مخالف نظام جمهورى اسلامى درگير بحرانند؛ همين چند دولت غربى، خودشان و اطرافيانشان دچار بحرانند. با اين بحران اقتصادىاى كه در اروپا وجود دارد، اتحاد اروپا جداً در تهديد است، يورو جداً مورد تهديد است. آمريكا هم به نحو ديگرى؛ كسرى بودجهى فراوان، قرض فراوان، فشار مردم، حركت ضد والاستريت، حركت - به قول خودشان - نود و نُه درصدى. اينها حوادث مهمى است. البته وضع اروپا از آمريكا بدتر است؛ چند دولتشان سقوط كردند. الان در چندين كشور اروپائى بىثباتى وجود دارد.
مشكلات آنها با مشكلات ما فرق هم ميكند. مشكلات اقتصادى و بحران اقتصادى اروپا با مشكلات اقتصادىاى كه ما احياناً دچارش ميشويم، متفاوت است. مشكلات ما مثل مشكلات يك گروه كوهنورد است كه دارد در راهى حركت ميكند. راه سختى است و البته مشكلاتى دارد؛ گاهى آب ميخواهند، گاهى غذا ميخواهند، گاهى مشكلات دارند، گاهى به يك مانعى برخورد ميكنند؛ اما دارند طرف بالا ميروند. مشكلات ما از اين قبيل است. مشكلات اروپائىها مثل اتوبوسى است كه زير بهمن گير كرده. سالها خود آنها بدون اينكه بدانند، مقدمات اين مشكل را فراهم كردند. اين فاصلههاى طبقاتى، اين غلبهى سازوكار ربا در مسائل مادى، اين تقويت زورمندان مادى، اين نفوذپذيرى از صهيونيستهاى پولپرست و مالپرست، آنها را دچار مشكلاتى كرده؛ اين بهمنى است كه روى سرشان افتاده. بنابراين مشكلات آنها با مشكلات ما خيلى متفاوت است. اين هم يك واقعيت است.
واقعيت ديگر، همين تحولات شمال آفريقا و تحولات مجموعهى اين منطقه است. در بعضى جاها اين تحولات به تغيير نظامها و رژيمها منتهى شده؛ بعضى هم نشده، اما در خطرند. كه من از اينها عبور ميكنم.
يك واقعيت ديگر، توان افزايشيافته در درون جمهورى اسلامى است. ما كشور قدرتمندى هستيم. ما كشور دارا و توانائى هستيم. از لحاظ منابع، ما در رتبههاى بالاى جهانى هستيم. در بعضى از منابع، رتبهى اوّليم. در تركيب نفت و گاز، ما در دنيا اوّليم. از همهى كشورهائى كه داراى نفت هستند يا داراى گاز هستند، مجموع نفت و گاز ما بيشتر است. از لحاظ منابع و معادن اساسى، كشور غناى بالا و فراوانى دارد. از لحاظ نيروى انسانى، ما هفتاد و پنج ميليون نفر جمعيت داريم؛ اين جمعيت عامل خيلى مهمى است.
من اين را همين جا عرض بكنم؛ جمعيت جوان و بانشاط و تحصيلكرده و باسواد كشور، امروز يكى از عاملهاى مهم پيشرفت كشور است. در همين آمارهائى كه داده ميشود، نقش جوانهاى تحصيلكرده و آگاه و پرنشاط و پرنيرو را مىبينيد. ما بايد در سياست تحديد نسل تجديدنظر كنيم. سياست تحديد نسل در يك برههاى از زمان درست بود؛ يك اهدافى هم برايش معين كردند. آنطورى كه افراد متخصص و عالم و كارشناسان علمىِ اين قسمت تحقيق و بررسى كردند و گزارش دادند، ما در سال 71 به همان مقاصدى كه از تحديد نسل وجود داشت، رسيديم. از سال 71 به اين طرف، بايد سياست را تغيير ميداديم؛ خطا كرديم، تغيير نداديم. امروز بايد اين خطا را جبران كنيم. كشور بايد نگذارد كه غلبهى نسل جوان و نماى زيباى جوانى در كشور از بين برود؛ و از بين خواهد رفت اگر به همين ترتيب پيش برويم؛ آنطورى كه كارشناسها بررسى علمى و دقيق كردند. اينها خطابيات نيست؛ اينها كارهاى علمى و دقيقِ كارشناسىشده است. اگر چنانچه با همين وضع پيش برويم، تا چند سال ديگر نسل جوان ما كم خواهد شد - كه امروز قاعدهى جمعيتى ما جوان است - و بتدريج دچار پيرى خواهيم شد؛ بعد از گذشت چند سال، جمعيت كشور هم كاهش پيدا خواهد كرد؛ چون پيرى جمعيت با كاهش زاد و ولد همراه است. يك زمانى را مشخص كردند و به من نشان دادند، كه در آن زمان، ما از جمعيت فعلىمان كمتر جمعيت خواهيم داشت. اينها چيزهاى خطرناكى است؛ اينها را بايستى مسئولين كشور بجد نگاه كنند و دنبال كنند. در اين سياست تحديد نسل حتماً بايستى تجديدنظر شود و كار درستى بايد انجام بگيرد. اين مسئلهى افزايش نسل و اينها جزو مباحث مهمى است كه واقعاً همهى مسئولين كشور - نه فقط مسئولين ادارى - روحانيون، كسانى كه منبرهاى تبليغى دارند، بايد در جامعه دربارهى آن فرهنگسازى كنند؛ از اين حالتى كه امروز وجود دارد - يك بچه، دو بچه - بايد كشور را خارج كنند. رقم صد و پنجاه ميليون و دويست ميليون را اول امام گفتند - و درست هم هست - ما بايد به آن رقمها برسيم.
هر برههاى كه ما در مقابل جبههى دشمن انعطاف نشان داديم و با توجيههائى عقبنشينى كرديم - مثلاً يك وقت گفتيم بگذاريد بهانه را از دست دشمن بگيريم، يك وقت گفتيم بگذاريد سوءظن دشمن را از خودمان زائل كنيم - دشمن مواضع گستاخانهترى عليه ما گرفته. در آن روزى كه ادبيات مسئولين ما آلوده شد به حرفها و تعبيرات تملقآميز نسبت به غرب و فرهنگ غربى، در آن روز اينها ما را «محور شرارت» معرفى كردند! چه كسى؟ آن كسى كه خودش مجسمهى شرارت بود. رئيس جمهور قبلى آمريكا - مجسمهى شرارت - ايران اسلامى را «محور شرارت» معرفى كرد! اين كِى بود؟ آن وقتى كه ما در ادبيات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهاى تملقآميز نسبت به غرب و نسبت به آمريكا و اينها را تكرار ميكرديم. اينها اينجورىاند. در همين قضيهى هستهاى، آن وقتى كه ما با اينها همراهى كرديم و عقبنشينى كرديم - البته براى ما تجربهاى بود، اما اين واقعيت است - اينها جلو آمدند؛ اينقدر جلو آمدند كه من در همين حسينيه گفتم اگر بنا باشد كه اين روال از سوى آنها ادامه پيدا كند، من خودم وارد قضيه خواهم شد؛ و وارد قضيه شدم؛ ناچار شديم؛ اينها كار ما نيست.
عقبنشينىها آنها را گستاختر كرد، طلبگارتر كرد. يك روزى بود كه مسئولين ما قانع بودند كه اجازه بدهند ما ۲۵ سانتريفيوژ در كشور داشته باشيم؛ آنها گفتند نميشود! اينها قانع شدند كه 5 تا سانتريفيوژ داشته باشيم؛ باز هم گفتند نميشود! مسئولين ما قانع شدند كه ۳ تا سانتريفيوژ داشته باشيم؛ باز هم گفتند نميشود! امروز گزارش را شنيديد، یازده هزار سانتريفيوژ داريم! اگر ما آن عقبنشينىها را، آن انعطافها را ادامه ميداديم، امروز از پيشرفت هستهاى كه هيچ خبرى نبود، به اين نشاط علمى هم كه در چند سال اخير در كشور وجود پيدا كرده - اين حركت علمى، اين جوانها، اين ابتكارات، اختراعات، پيشرفتهاى گوناگون در بخشهاى مختلف - قطعاً لطمه ميخورد؛ چون اولاً نسبت به هر يك از آنها ممكن بود يك بهانهاى بياورند؛ ثانياً حركت هستهاى و صنعت هستهاى، نماد پيشرفت يك كشور است. اين هم يك واقعيت ديگر است.
يك واقعيت ديگر هم اين است كه اگر كشور در مقابل فشارهاى دشمن - از جمله در مقابل همين تحريمها و از اين چيزها - مقاومت مدبرانه بكند، نه فقط اين حربه كُند خواهد شد، بلكه در آينده هم امكان تكرار چنين چيزهائى ديگر وجود نخواهد داشت؛ چون اين يك گذرگاه است، اين يك برهه است؛ كشور از اين برهه عبور خواهد كرد. اين چيزهائى كه الان آنها تهديد ميكنند، تحريم ميكنند، جز آمريكا و جز رژيم صهيونيستى، هيچ كس ذىنفع از اين تحريمها نيست. ديگران را با زور و با فشار و با رودربايستى و با اين چيزها وارد ميدان كردند. خب، پيداست كه زور و فشار و رودربايستى نميتواند خيلى ادامه پيدا كند - يك مدتى است - شاهدش هم اين است كه مجبور شدند بيست تا كشور را از همين تحريمهاى نفتى و امثال اينها استثناء كنند! ديگرانى هم كه استثناء نشدند، خودشان مايل نيستند، و بيش از آنچه كه ما بخواهيم يا همان اندازه كه ما ميخواهيم، آنها دنبال راهحل ميگردند. بنابراين بايستى مقاومت كرد. خب، اينها واقعيتهاى ملموس است. اينهائى كه عرض كردم، هيچكدامش تحليل نبود، ذهنى نبود؛ چيزهائى است كه مشاهده ميكنيم.
KHAMENEI.IR
البته در كنار اين واقعيتها، اين واقعيت هم هست كه ما هنوز آن حالت لازمِ متناسب اسلامى را در ميدان كار و اينها در خودمان به وجود نياورديم؛ يك قدرى دچار تنبلى هستيم؛ اين جزو ميراثهاى دوران استبداد و تسلط ديكتاتورى بر كشور است. وقتى در يك كشورى ديكتاتورى بود، مردم تنبل ميشوند؛ استعدادها به ميدان تجربه و عمل وارد نميشوند. اين ميراث دوران استبداد است كه در ما وجود دارد. بايد تنبلى را كنار بگذاريم. آن خطرپذيرى لازم در همهى بخشهاى جامعه نيست. با توكل به خداى متعال، و با تدبير و درايت لازم، بايد خطرپذيرى وجود داشته باشد؛ اين را بايد همه داشته باشيم.
خب، اينكه ما عرض كرديم وضعيت بدر و خيبر، يعنى همين. وضعيت بدر و خيبر يعنى تهديد هست، چالش هست، اما بنبست نيست. در بدر امكانات كم بود، اما غلبه حاصل شد. امكانات طرف مقابل، چندين برابر؛ شايد در بعضى بخشها، غيرقابل مقايسهى با امكانات جبههى اسلام بود. در خيبر سختى وجود داشت؛ رفتند مدتها آنجا ماندند؛ مقاومت دشمن شديد بود؛ اما غلبه پيدا كردند. چالش هست؛ اما در قبال چالش، توان و قدرت و استعداد و ظرفيت هم وجود دارد. اين، معناى وضعيت بدر و خيبر است. اگر اين ظرفيت را به ميدان آورديم، اگر نقاط ضعف را كم كرديم، پيشرفت خواهيم كرد.
آنچه كه من در دنبالهى عرايضم عرض ميكنم - كه ديگر وقت دارد تمام ميشود و مجال نيست - اين است كه برادران و خواهران عزيز! مسئولان محترم! ما بايد مسائل كشور را با اين ديد نگاه كنيم؛ آرمانها جلوى چشم ما باشد؛ واقعيتهاى تشويقكننده جلوى چشم ما باشد. در مورد واقعيتهاى منفى - كه در واقع در بعضى موارد واقعيتسازى است، واقعيتنمائى است - دچار اشتباه نشويم. البته توان دشمن را دستكم نگيريم، سهلانگارى و سادهانگارى نكنيم. مسئله، مسئلهى اساسى و مهمى است. شما مثل يك رياضيدانى كه ميخواهد يك مسئلهى مهم رياضى را حل كند، بر سر اين مسئله تلاشتان را به كار ببريد و مسئله را حل كنيد. شما رياضيدان بااستعدادى هستيد؛ اين هم يك مسئلهى رياضى است. اينجورى بايد با مسائل گوناگون برخورد كنيد. خوشبختانه انسان مشاهده ميكند كه همين روحيه هم در دستگاههاى گوناگون وجود دارد. به مسئلهى اقتصاد بايد با اين ديد نگاه كرد.
ما چند سال پيش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح كرديم. همهى كسانى كه ناظر مسائل گوناگون بودند، ميتوانستند حدس بزنند كه هدف دشمن، فشار اقتصادى بر كشور است. معلوم بود و طراحىها نشان ميداد كه اينها ميخواهند بر روى اقتصاد كشور متمركز شوند. اقتصاد كشور ما براى آنها نقطهى مهمى است. هدف دشمن اين بود كه بر روى اقتصاد متمركز شود، به رشد ملى لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعاً رفاه ملى دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشكل شوند، دلزده بشوند، از نظام اسلامى جدا شوند؛ هدف فشار اقتصادى دشمن اين است، و اين محسوس بود؛ اين را انسان ميتوانست مشاهده كند.
من سال ۸۶ در صحن مطهر علىبنموسىالرضا (عليه الصّلاة و السّلام) در سخنرانىِ اول سال گفتم كه اينها دارند مسئلهى اقتصاد را پيگيرى ميكنند؛ بعد هم آدم ميتواند فرض كند كه اين شعارهاى سال حلقههائى بود براى ايجاد يك منظومهى كامل در زمينهى مسائل اقتصاد؛ يعنى اصلاح الگوى مصرف، مسئلهى جلوگيرى از اسراف، مسئلهى همت مضاعف و كار مضاعف، مسئلهى جهاد اقتصادى، و امسال توليد ملى و حمايت از كار و سرمايهى ايرانى. ما اينها را به عنوان شعارهاى زودگذر مطرح نكرديم؛ اينها چيزهائى است كه ميتواند حركت عمومى كشور را در زمينهى اقتصاد ساماندهى كند؛ ميتواند ما را پيش ببرد. ما بايد دنبال اين راه باشيم.
مسئلهى اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتى مهم است. البته اقتصاد مقاومتى الزاماتى دارد. مردمى كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين سياستهاى اصل ۴۴ كه اعلام شد، ميتواند يك تحول به وجود بياورد؛ و اين كار بايد انجام بگيرد. البته كارهائى انجام گرفته و تلاشهاى بيشترى بايد بشود. بخش خصوصى را بايد توانمند كرد؛ هم به فعاليت اقتصادى تشويق بشوند، هم سيستم بانكى كشور، دستگاههاى دولتى كشور و دستگاههائى كه ميتوانند كمك كنند - مثل قوهى مقننه و قوهى قضائيه - كمك كنند كه مردم وارد ميدان اقتصاد شوند. كاهش وابستگى به نفت يكى ديگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين وابستگى، ميراث شوم صد سالهى ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت كه امروز وجود دارد، استفاده كنيم و تلاش كنيم نفت را با فعاليتهاى اقتصادىِ درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم، بزرگترين حركت مهم را در زمينهى اقتصاد انجام دادهايم. امروز صنايع دانشبنيان از جملهى كارهائى است كه ميتواند اين خلأ را تا ميزان زيادى پر كند. ظرفيتهاى گوناگونى در كشور وجود دارد كه ميتواند اين خلأ را پر كند. همت را بر اين بگماريم؛ برويم به سمت اين كه هرچه ممكن است، وابستگى خودمان را كم كنيم.
مسئلهى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است. امروز پرهيز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشك در مقابل دشمن يك حركت جهادى است؛ انسان ميتواند ادعا كند كه اين اجر جهاد فىسبيلاللّه را دارد.
يك بُعد ديگرِ اين مسئلهى تعادل در مصرف و مديريت مصرف اين است كه ما از توليد داخلى استفاده كنيم؛ اين را همهى دستگاههاى دولتى توجه داشته باشند - دستگاههاى حاكميتى، مربوط به قواى سهگانه - سعى كنند هيچ توليد غير ايرانى را مصرف نكنند؛ همت را بر اين بگمارند. آحاد مردم هم مصرف توليد داخلى را بر مصرف كالاهائى با ماركهاى معروف خارجى - كه بعضى فقط براى نام و نشان، براى پز دادن، براى خودنمائى كردن، در زمينههاى مختلف دنبال ماركهاى خارجى ميروند - ترجيح بدهند. خود مردم راه مصرف كالاهاى خارجى را ببندند.
به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب ميدهد. همين مسئلهى سهميهبندى بنزين كه اشاره كردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزين سهميهبندى نميشد، امروز مصرف بنزين ما از صد ميليون ليتر در روز بالاتر ميرفت. توانستند اين را كنترل كنند؛ كه خب، امروز در يك حد خيلى خوبى هست. حتّى بايد جورى باشد كه هيچ به بيرون نيازى نباشد، كه الحمدللّه نيست. تحريم بنزين را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحريم بنزين را خنثى كرد. و بقيهى چيزهائى كه مورد نياز كشور است.
هدفمند كردن يارانهها هم در جهت شكل دادن به اقتصاد ملى است؛ كه اينها ميتواند هم رونق ايجاد كند - در توليد، در اشتغال - و هم موجب رفاه شود؛ اينها مايهى رشد توليد كشور، رشد اقتصادى كشور، مايهى اقتدار يك كشور است. با رشد توليد، يك كشور در دنيا اقتدار حقيقى و آبروى بينالمللى پيدا ميكند. اين كار بايستى به انجام برسد.
و استفادهى حداكثرى از زمان و منابع و امكانات. از زمان بايد حداكثر استفاده بشود. طرحهائى كه سالهاى متمادى طول ميكشيد، امروز خوشبختانه با فاصلهى كمترى انسان مىبيند كه فلان كارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهرهبردارى رسيد. بايد اين را در كشور تقويت كرد.
حركت بر اساس برنامه، يكى از كارهاى اساسى است. تصميمهاى خلقالساعه و تغيير مقررات، جزو ضربههائى است كه به «اقتصاد مقاومتى» وارد ميشود و به مقاومت ملت ضربه ميزند. اين را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم بايد توجه داشته باشند؛ نگذارند سياستهاى اقتصادى كشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغييرهاى بىمورد شود.
يك مسئله هم مسئلهى وحدت و همبستگى است. در كشور ما خوشبختانه ملت متحدند؛ اين خيلى دستاورد مهمى است؛ از اين بايد صيانت كرد؛ نگذاريم از بين برود. اين اختلافاتى كه گاهى بين مسئولين بروز ميكند - كه به سطح رسانهها هم كشيده ميشود؛ بيخود، بىمورد، بىفايده - به اتحاد ملى ضربه ميزند. يك عده ميشوند طرفدار اين، يك عده هم ميشوند طرفدار آن؛ مخالفت كردن، متهم كردن يكديگر؛ يك عدهاى قوهى مجريه را متهم كنند، يك عدهاى از آن طرف قوهى مقننه را متهم كنند، يك عدهاى قوهى قضائيه را متهم كنند، تقصيرها را گردن هم بيندازند؛ اين جزو كارهاى بسيار مضر است و دوستان محترم ما، مسئولان عزيز كشور بدانند كه اين در بين مردم هم هيچگونه آبرو و وجههاى ايجاد نميكند كه ما مشكلات را هى به گردن اين و آن بيندازيم. نه، يك مشكلاتى وجود دارد؛ بايد حل كرد و ميتوانيم هم حل كنيم؛ ما از حل مشكلاتمان ناتوان نيستيم. همان طور كه عرض كردم، اينها واقعيتهاى كشور است كه دارد به ما نشان ميدهد.
اميدواريم انشاءاللّه خداى متعال به بركت اين ماه و به بركت اين ساعات، بركات خودش را بر ملت عزيز ما و مسئولان ما نازل كند. پروردگارا ! به محمد و آل محمد، ملت ايران را، آحاد مردم را، مسئولان كشور را به طور كامل از بركات اين ماه بهرهمند بفرما. پروردگارا ! به محمد و آل محمد، ملت ايران را، نظام جمهورى اسلامى را در همهى عرصهها بر دشمنانش پيروز كن. پروردگارا ! به محمد و آل محمد، بدخواهان جمهورى اسلامى و نظام مقدس اسلامى و ملت عزيز ايران را منكوب و مغلوب بفرما. پروردگارا ! دلهاى ما را از انگيزههاى ناسالم، از احساسات ناسالم، پاك و مبرّا بفرما. پروردگارا ! دعاى حضرت بقيةاللّه (ارواحنا فداه) را شامل حال ما بگردان؛ ما را شايستهى دعاى آن بزرگوار قرار بده. پروردگارا ! آنچه گفتيم، آنچه كرديم، آنچه شنيديم، براى خودت و در راه خودت قرار بده و آن را به كرم خودت قبول بفرما.
والسّلام عليكم و رحمةاللّه و بركاته
۱) مریم: ۳۹
۲) مریم: ۳۹
کمیسیون عمران مجلس امروز (سه شنبه ۹۱/۵/۳ ) در نشست صبح کلیات لایحه اصلاح قانون دریایی ایران تصویب شد
ماه رمضان _ هیات مکتب الزهرا (س)

اولین جلسه ماه رمضان ۱۳۹۱ هیات مکتب الزهرا (س) طرقیهای مقیم تهران
پنج شنبه ۵/۵/۱۳۹۱ یک ساعت قبل از اذان مغرب
ادرس: تهران خیابان خراسان بعد از خیابان لرزاده کوچه شهید زالی منزل افتخاری
بانی: اقای حسن افتخاری
رها سازي 18 هزار قطعه بچه ماهی گرمابی در استخرهاي نطنز
مسؤول امور دام جهاد کشاورزی نطنز گفت: تعداد 18 هزار قطعه بچه ماهی گرمابی در استخرهای دو منظوره کشاورزی ذخیره آب و پرورش ماهی در نطنز رها سازی شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه اصفهان، مظلومي اظهار كرد: در راستای توسعه فعالیتهای آبزی پروری و تولید گوشت سفید، تعداد 18 هزار قطعه بچه ماهی گرمابی از نوع کپور و آمور توسط هفت نفر از استخرداران شهرستان نطنز خریداری و در استخرهای دو منظوره کشاورزی رها سازی شد.
وي افزود: پیش بینی میشود امسال از این تعداد ماهی طی یک دوره یکساله بیش از 30 تن گوشت سفید تولید و به بازار مصرف عرضه شود.
به گزارش ايسنا؛ شهرستان نطنز با دارا بودن 60 باب استخر ذخیره آب کشاورزی و یک مرکز بزرگ پرورش ماهی قزل آلا با ظرفیت چهار میلیون بچه ماهی در روستای ابیانه و تولید سالانه 40 تن ماهی پرورشی در منطقه طرقرود نطنز از پتانسیل بالایی در زمینه تولید ماهی و آبزی پروری برخوردار است.
چگونگی تحقق شعار امسال/ تهاجم فرهنگی در کتابهای کودکان
|
یکصدو هفتمین شماره بشری ماهنامه سازمان تبلیغات اسلامی ویژه خرداد 91 منتشر شد. چگونگی تحقق شعار امسال و تهاجم فرهنگی در کتابهای کودکان و مطالب زیاد دیگر از مقالات درج شده در این شماره هستند. | |
|
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: در قسمتی از نگاهی به بیانات مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام (ره) آمده است: از جمله مسائلی که مظهر عقلانیت امام بزرگوار بود این بود که ایشان به مردم تفهیم کرد که آنها صاحب و مالک این کشورند. مملکت صاحب دارد. این حرف را در دوران حکومتهای استبدادی نیز بر زبان جاری میکردند که آقا مملکت صاحب دارد. مرادشان از صاحب مملکت، دیکتاتورها و مستبدینی بودند که بر کشور حکمرانی میکردند. امام به مردم تفهیم کرد که مملکت صاحب دارد و صاحب مملکت، خود مردم هستند. نیم نگاهی به زندگی حضرت امام خمینی(رض) کاری از روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی استان فارس است که در قسمتی از این بخش میخوانیم: حضرت امام(ره) در نامهای به فرزندشان حاج احمد آقا نگاشت، در مورد چگونگی استفاده از دوران جوانی، چنین سفارش کرد:"عزیزم! از جوانی به اندازهای که باقی است استفاده کن، در پیری همه چیز از دست میرود، حتی توجه به آخرت و خدای تعالی. از مکرهای بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده طول عمر میدهد و تا لحظه آخر با وعدههای پوچ، انسان را از ذکر خدا و اخلاص برای او باز میدارد تا مرگ برسد و در آن حال، ایمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، میگیرد."
در مقاله "چگونگی تحقق شعار سال91"(قسمت دوم) به قلم حجت الاسلام سمیع الله مردان رئیس اداره تبلیغات اسلامی نطنز میخوانیم: تأکید بر تولید، ضرورتی روز افزون، زمینه انتخاب این نام برای سال 91، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و سیاست، تکیه بر تولید ملی، پادزهر تحریم است، مصرف کالای ایرانی، لبیک به پیام رهبری است. همزیستی و وحدت تداوم در سایه اسلام نوشته فاطمه جان جان، تهاجم فرهنگی در کتابهای کودکان به قلم احمد قربانزاده، بزرگترین چالش دشمنان با نظام ما، در اندیشه و جهان بینی اسلامی نهفته است، سخنی از حجت الاسلام نبویان، ذلت معنوی نتیجه عدم پیروی از پیامبران درونی است از سلسله درسهای اخلاق آیت الله حسین مظاهری و ضرورت صدور انقلاب اسلامی و مطالب دیگری از جمله عناوین درج شده در این شماره نشریه بشری هستند. بشری به مدیر مسئولی حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی خاموشی و سردبیری عباس لهراسبی هرماه یکبار منتشرمیشود |
ایرانیان به دنبال ظروف چینی خارجی! اروپاییان طالب چینی ایرانی! + عکس
این نکته بسیار مهمی است که با وجود کیفیت بسیار بالای ظروف چینی زرین، قیمت این محصولات در بازار، معادل یک چهارم تا یک پنجم انواع مشابه اروپایی است به نحوی که امکان خرید برای تمام اقشار جامعه با هر درآمدی را فراهم می کند.
افکارنیوز: شرکت چینی زرین ایران تاکنون محصولات خود را به بیش از بیست کشور عمدتا توسعه یافته جهان صادر نموده و لذا در چند نوبت در سالیان گذشته و همچنین امسال به عنوان صادر کننده نمونه ملی برگزیده شده است.
۱-لطفا خودتان را معرفی نمایید.
من ایزد توکلیان مدیر صادرات شرکت چینی زرین ایران هستم.
۲- لطفا مختصری در زمینه تاریخچه تاسیس شرکت چینی زرین توضیح دهید.
شرکت چینی زرین ایران یک شرکت خانوادگی است که متعلق به خانواده قصاعی بوده و هم اکنون چهارمین نسل این خاندان، صنعتی را که حداقل بیش از یکصد و سی سال پیش، یعنی سال ۱۲۶۰ ه.ش جد بزرگشان در کارگاه کوچکی در شهر نطنز بنا نهاده بود را گسترش داده و امروز به یکی از بزرگترین و مجهزترین کارخانجات تولیدی ظروف چینی در جهان با ظرفیت تولید ۸۰۰۰ تن در سال و حدود ۱۰۰۰ نفر پرسنل در زمینی به مساحت ۱۵۰۰۰۰ متر مربع، مبدل ساخته اند.

۳-با توجه به بیش از یکصد سال قدمت در صنعت چینی و سرامیک، چرا چینی زرین آنطور که شایسته یک صنعت با این سابقه طولانی است، شناخته شده نمی باشد؟ و چرا بعضا برندهای خارجی ناشناخته که چند صباحی بیش از عمرشان نمی گذرد و اساسا فقط یک برند بوده و تولیدات کم کیفیت چین را با نام اروپایی به بازار عرضه می کنند، شناخته شده تر از این برند خوشنام داخلی هستند؟
حقیقت این است که ما در سالهای گذشته آنقدر سرگرم تولید و ارتقاء سطح کیفی محصولاتمان بوده ایم که کمتر به شناخته شدن فکر کرده ایم. ما همواره بر این باور بوده ایم که بقول شاعر "مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید" ولی به هر حال در بازار رقابتی امروز که مصرف کننده ممکن است تحت تاثیر تبلیغات، انتخاب شایسته ای انجام ندهد معرفی محصولات با کیفیت داخلی بسیار ضروری به نظر می رسد. شاید جالب باشد که بدانید چینی زرین سالها است که به سفارش مشتریان خارجی خود در فرانسه، اسپانیا، ترکیه و آلمان محصولاتی با آرم و نام ایشان تولید و صادر نموده است و بعضا دیده شده که مصرف کننده ایرانی فقط به خاطر مارک خارجی پشت ظروف، این محصولات را به چند برابر قیمت خریداری کرده و به کشور بازگردانیده اند. ملاحظه می فرمایید که کشورهای اروپایی، مشتری محصولات چینی زرین هستند و در همان حال ایرانیها به دنبال جنس خارجی می گردند! باید گفت: یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم.
۴-آیا تاکنون محصولات خود را به سایر کشورها صادر نموده اید؟
شرکت چینی زرین ایران تاکنون محصولات خود را به بیش از بیست کشور عمدتا توسعه یافته جهان صادر نموده و لذا در چند نوبت در سالیان گذشته و همچنین امسال به عنوان صادر کننده نمونه ملی برگزیده شده است.
کشورهایی که تاکنون به آنها صادرات داشته ایم شامل: کانادا، آلمان، ایتالیا، انگلستان، فرانسه، اسپانیا، نروژ، سوئد، هلند، روسیه، کرواسی، اکراین، ترکیه، قبرس، کره جنوبی، آذربایجان، گرجستان، هند، افغانستان، امارات متحده عربی، قطر، بحرین و عربستان سعودی می باشد.

۵-لطفا بفرمایید مشخصات ظروف چینی خوب کدامند؟
از مشخصه های ظروف چینی خوب می توان به: سبکی، استقامت در برابر ضربه و شوکهای حرارتی، شفافیت و نورگذری، ثابت ماندن طرح و نقش پس از شستشو، قابلیت استفاده در مایکروویو و بهداشتی بودن آن اشاره نمود.

۶-آیا ظروف چینی از نظر بهداشتی بودن نیز با یکدیگر تفاوت دارند؟
بله بهداشت ظروف غذا خوری، به همان اندازه که بهداشت مواد غذایی حائز اهمیت است، اهمیت دارد. بطور قطع ظروف چینی در مقایسه با سایر ظروف غذاخوری از قبیل ظروف سرامیکی، شیشه ای (اوپال)، ملامین و فلزی و یکبار مصرف سالمترین ظرف غذاخوری از نظر بهداشتی محسوب می گردد.
خوشبختانه در ایران با به روزرسانی استاندارد ملی ۱۱۶۴ ظروف چینی، کلیه آزمایشات کمی و کیفی روی قطعات تولیدی اعمال می گردد و از این بابت نگرانی وجود ندارد. معذالک توصیه می شود مصرف کنندگان در هنگام خرید به وجود استاندارد و بهداشت روی کارتن ظروف چینی خریداری شده دقت نمایند.

لازم به ذکر است که آزمایشگاه مجهز مستقر درکارخانه شرکت چینی زرین ایران با دارابودن دانش فنی و متخصصین مجرب و بهره گیری از تجهیزات پیشرفته آزمایشگاهی چینی و سرامیک، به عنوان تنها آزمایشگاه همکار ملی سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی در ایران انتخاب شده و کلیه کالاهای تولیدی شرکت پس از گذراندن آزمایشات دقیق کنترل کیفی راهی بازارهای داخلی و خارجی می گردد.
۷-ظروف چینی زرین از نظر مرغوبیت در چه جایگاهی قرار دارند؟
اگر به بازارهای صادراتی که تاکنون پذیرای محصولات چینی زرین بوده اند نگاهی بیاندازیم، متوجه می شویم که اکثر بازارهای صادراتی این محصولات را کشورهای اروپایی تشکیل داده اند که این مطلب خود نشان دهنده سطح کیفی این محصولات است.
زیرا وقتی کالایی موفق به حضور در چنین بازارهایی می شود، یعنی تمام استانداردهای سختگیرانه و دقیق اروپا را از سر گذرانده است.ظروف چینی زرین، با پخت در دمای ۱۴۰۰ درجه از نوع چینی سخت بوده و مقاومت بسیار زیادی در برابر ضربه و شوکهای حرارتی دارند.
بعلاوه این ظروف از سبک ترین و ظریف ترین ظروف چینی در جهان محسوب می گردند. شفافیت این محصولات به موازات فرمهای بدیع و زیبا و نقوش و طرح های دلنشین، زیبایی مضاعفی به این محصولات بخشیده است و در نهایت طرح و نقش ظروف دکور شده به روش داخل لعابی که انحصارا توسط این شرکت در ایران تولید می گردند، در مقابل شستشو در ماشینهای ظرفشویی ۱۰۰ درصد مقاوم بوده و درخشندگی و ثبات رنگ طرح ها به صورت مادام العمر تضمین گردیده است.

همچنین از ظروف دکور شده به این روش که فاقد طلا و پلاتین باشند، می توان در مایکروویو استفاده نمود.
۸-ظروف چینی زرین از نظر تنوع محصولات چگونه است؟
محصولات با تنوع بسیار از لحاظ فرم(شکل ظروف) شامل ظروف گرد، ظروف چهارگوش و ظروف ستاره ای شکل پاسخگوی سلائق متنوع مصرف کنندگان از سنین و طبقات مختلف می باشد.
این محصولات از نظر نقش و طرح نیز بسیار متنوع هستند و طرح های کلاسیک برای مجالس و مناسبت های خاص و طرح های مدرن و ساده برای استفاده روزمره را شامل می شوند.

۹-قیمت محصولات چینی زرین در چه سطحی است؟
این نکته بسیار مهمی است که با وجود کیفیت بسیار بالای ظروف چینی زرین، قیمت این محصولات در بازار، معادل یک چهارم تا یک پنجم انواع مشابه اروپایی است به نحوی که امکان خرید برای تمام اقشار جامعه با هر درآمدی را فراهم می کند.
۱۰-لطفا در مورد شعار "احساس خوب میزبانی" توضیح دهید.
همانطور که می دانید ایرانیان در جهان به میهمان نوازی معروف هستند و پذیرایی و سفره آرایی از گذشته های دور تا به امروز همواره بخشی از فرهنگ میهمان نوازی و میهمان دوستی ما بوده است.ما در چینی زرین همواره با در نظر گرفتن این خصلت پسندیده، سعی بر آن داشته ایم که میزبان ایرانی را در ارائه هر چه بهتر سرویس به میهمان خود یاری دهیم و این کار را با تولید ظروف ظریف و زیبا با فرمها و نقوش متنوع و بدیع به انجام رسانده ایم.

۱۱-چه برنامه ای برای معرفی چینی زرین به مصرف کنندگان و بازاریابی در داخل و خارج از کشور دارید؟
استراتژی کلی ما در بازار داخل، اطلاع رسانی شفاف و بدور از اغراق و آگاهی دادن به مصرف کنندگان در مورد ظروف پذیرایی، ویژگیهای کیفی آنها است. برای این منظور ما از سال گذشته اقدام به افتتاح فروشگاه های "خانه زرین" نموده ایم که اولین آن در اصفهان، خیابان توحید دومین فروشگاه در تهران، پاساژ آسمان ونک افتتاح شده است و به زودی افتتاح فروشگاه های جدید دیگری را در برنامه داریم.
همچنین سایت چینی زرین ایران به آدرس www.zariniran.com علاوه بر ارائه اطلاعات مفید در رابطه با شرکت و محصولات آن، امکان خرید اینترنتی از طریق کارتهای اعتباری عضو شتاب را برای مصرف کنندگان محترم مهیا نموده است.
در عرصه صادرات نیز نظم و خوش قولی به موازات ارائه و حفظ بالاترین کیفیت و تنوع در تولیدات از جمله استراتژیهای صادراتی ما است که حاصل این سیاست در سالهای گذشته حضور فعال در بازارهای عمدتا اروپایی بوده است.
عکس: مسجد جامع اصفهان
مسجد جامع اصفهان از مهمترین و قدیمیترین ابنیه مذهبی ایران است.

محراب الجایتو
100 نرم افزار علوم اسلامي و اسلامي براي دانلود محيا شد
مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي براي استفاده بيشتر روزه داران ، اين نرم افزار ها را به صورت رايگان در قالب وب و با قابليت دانلود در دسترس علاقه مندان قرار داد.
به گزارش گروه علمي باشگاه خبرنگاران ؛مدير بخش ارتباطات و تبليغات مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي گفت: اين نرم افزارها با 22 موضوع از هم اکنون در قسمت دريافت نرم افزارهاي پايگاه اطلاع رساني اين مرکز قرار گرفته است.
آقاي رحماني عرضه رايگان اين نرم افزارها را در راستاي ترويج فرهنگ قرآني و گسترش سيره و معارف اهل بيت عليهم السلام اعلام كرد و گفت : احکام و مناسک حج ، اعتقادات و پاسخ به شبهات ، مباحث اجتماعي و سياسي براي حجاج ، کتب مرجع حج ، اطلاعات عمومي علوم گوناگون ، تاريخ اسلام ، سيره معصومين(ع) ، حديث ، دعا و مناجات ، دوازده امام(ع) ، رد وهابيت ، روش ها و گرايش هاي تفسيري ؛ سياسي اجتماعي اخلاقي ، عاشورا ، عرفان ، فضايل و مناقب ، کلام شيعه اماميه و مهدويت از جمله موضوعات نرم افزارهاي رايگان علوم اسلامي و انساني است.
علاقمندان براي دريافت مستقيم اين نرم افزارها مي توانند به پايگاه اطلاع رساني مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي به نشاني اينترنتي www.noorsoft.org مراجعه کنند.





























































































































