صحبتهای حاج منصور ارضی در مراسم زیارت عاشورا ـ بیستم و دوم فروردین 91
صلی الله علیک یا مولای یا صاحب الزمان
گر چه ندیده ایم رخ دلربای تو *** جان هدیه می کنیم به شوق لقاء تو
کار مرا به گردش چشمت نهاده اند *** گردیده روزگار من از اعتنای تو
روی خوش از زمانه هجران ندیده ایم *** سخت است بی تو کار جهان بر گدای تو
آیا کسی برای تو چلّه گرفته است *** یا هر که داد می کشد اینجا برای تو
گَه یاد یار هستم و گَه گرم کار خویش *** غفلت کجا و عاشق پر مدعای تو
روضه به روضه جستجویت می کنیم چون *** آید میان روضه مادر صدای تو
روزی به انتقام گل یاس می رسی *** دارم یقین به روضه عباس می رسی
آخرین جلسه از فاطمیه اول با توسل به قمر منیر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس علیه السلام و با حضور عاشوریائیان و مداحی حضرت استاد منصور عرشی برگزار شد.
بعد از پایان دعای نور که چندین هفته حاج آقا در مورد آن توضیح فرمودند، به حول و قوه الهی شرح زیارت امین الله از امروز آغاز گردید.
قبل از شروع جلسه حاج آقا فرمودند: جزء سوم قرآن رو بخونید، پول برای جهیزیه هم حتما بدهید، انشاء الله پولهاتون در راه کربلا خرج بشه.
حاج آقا ضمن تاکید بر اهمیت ادعیه و زیاراتی که در مفاتیح الجنان آمده است فرمودند:
مفاتیح الجنان نمانند یک گنجینه در اختیار ما قرار دارد. یعنی اگر شما هر روز فقط یک دعا رو بخونید بعد از اون متوجه می شوید که چه تاثیری بر بندگی شما گذاشته است.
از امروز انشاء الله در خصوص زیارت امین الله صحبت خواهیم کرد. زیارتی که هر کس وقت خواندن زیارت جامعه کبیره رو نداره وقتی به هر زیارتگاهی رفت می تونه این زیارت رو بخونه. هم کوتاه است و هم مطالبی که در اومده خیلی کامل و جامع است.
بنده می خواهم غلو کنم، هر چند که غلو نیست اما به خاطر جهل خودم می گم غلو و آن اینکه اینقدر این زیارت قوی و مطالب آن علی است که کل دعاها و زیارات در امین الله هست.
اول اینکه سلام آن مخصوص است. در تمامی سلام ها، مخاطب شما مشخص است که نام مبارک کدام امام استو شما سلام میدهید. ول در اینجا عرض می کنی: " اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يااَمينَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ " یعنی در اولین سلام اظهار می کنی که تمامی 14 معصوم امین خداوند هستند.
درسته که به پیغمبر قبل از اسلام امین می گفتند ولی این امین بودن رو وقتی که اسلام ظهور کرد دیگه قبول نداشتند. امین الله یعنی اینکه هر چه خداوند به معصومین امانت داده این بزرگواران حفظ کردند.
حالا اگر دقت داشته باشید وقتی به زیارت هر یک از ائمه می روید می توانید امانات خودتون رو به اونها بسپارید. بزرگان ما وقتی خدمت اهل بیت می رسیدند اعتقادات خودشون را آهسته می گفتند که آقا جان من این صفات خوب رو دارم و این صفات بد رو هم دارم. یعنی اعتقادات دل خودشون رو هم عرضه می داشتند و قبول داشتند که به امین الله می سپارند. یک امتیاز دیگر هم داشت که می دانستند که به کسی می گن که آبروشن رو نمی بره.
قرآن پیش اینهاست و بقیه خیانت کردند. البته بدانید پیروان اهل بیت هیچ وقت خیانت نکردند و نمی کنند. علمای بزرگوار ما انقدر ارزشمند هستند که اگر فقط برای یک نفرشون هر سال بزرگداشت بگیرند باز هیچ کاری نکردند. دو دفعه بزرگداشت شیخ مفید و شیخ صدوق رو گرفتند صدای اراذل در اومد ولی نمی دونم چه مرضی است که اینهمه بزرگداشت حافط و سعدی و فردوسی می گیرند صدای کسی در نمیاد.
این همه بزرگ داریم که اینها نماینده امین الله هستند. امانت حق دست اینهاست. با خون دل گریه کردند که بتوانند دین خدا رو حفظ کنند، کاری که برای خانواده خودشون نمی کردند.
حالا کسی که با این دید امین الله رو می خونه (که ائمه امانت دار خدا هستند) با خواندن اون به این فکر می افته که آیا نعوذ بالله کسی که امین الله هست دروغ هم می گوید؟ پس چرا به امیرالمومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما نسبت کذب دادند؟ اینجوری میشه که اون زائر بیدار میشه و شناخت پیدا می کنه.
در زیارت آمده "... امین الله فی ارضه" این همان مقام خلیفة اللهی است که در قرآن آمدهاست. این سلام اعتقاده و حاجت نیست هرچند که حاجت هم داده میشه ولی همه اش اعتقاد است. در جمله بعد تکمیل می کند که عرض می کنی:" وَحُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ" یعنی این آقایی که تو بر او سلام می کنی حجت بر عباد یا بندگان است. حالا تو نمی خواهی بنده خدا بشی که او بر تو حجت باشد. اینجوری سعی می کنی که مقام بندگی خودت رو قوی کنی.
به همینن علت است که بعضی از بزرگان ما حتی برای زیارت امامزادگان هم با اینکه این زیارت وارد نیست اما رجائا می خواندند و حتی عیبی نداره اگر حرم حضرت امام (ره) هم رفتی به نیابت از امام بخوانی که ثوابش یه روح اون بزرگوار برسه تا مردم بدانند که بعد از ائمه اینها امین هستند نه دیگران، دیگران خیانت کردند. در بحث محبت و مودت عرض کردیم که در محبت خیانت هست ولی در مودت نیست، محبت مردم اینها رو به خیانت کشاند.
علامه مجلسی اعلی الله مقامه شریف با سندی از جابر و او هم از امام باقر نقل می کند که پدرم (امام سجاد علیه السلام) هر موقع که سر قبر امیرالمومنین می رفت در آن زمانیکه که قبر مخفی بود اول آنقدر گریه می کرد و بعد این زیارت رو می خواند و علامه مجلسی خواندن این زیارت رو در تمام روضه های مقدسه وارد دانستند.
در اینجا حاج آقا با چند دعا وارد روضه شدند که به امید قبولی حاجات و التماس دعا از تمامی بزرگواران این چند خط روضه رو می نویسم که انشاءالله بهره ای از مجلس برده باشید:
خدایا ما رو از این زیارت بهرمند کن، انشاء الله با امین الله دست ما رو بگیرند، من که به این هیئت اومدنها خیلی امیدوارم و شما هم یقین بدانید که دستتون رو می گیرند هر چند شاید خودتون هم به خاطر معصیت امیدی نداشته باشید اما امام رضا علیه السلام فرمودند اگر یک سنگ رو هم دوست داشته باشید با اون محشور می شوید، حالا شما انقدر برای حسین گریه می کنید، امروز اینطور برای پسر ام البنین اشک ریختید که از خجالت درش آوردید. من فقط در یک کتاب خوندم که وقتی سر عباس رو روبروی محمل بچه ها و یا زنها می آوردند سر روی نیزه می چرخید. تمام آن کسانی که رفتن کربلا و در سرداب حرم اباالفضل رفتند متوجه می شن که آب دور قبر کوچکش می گرده، قبری که خیلی کوچیکه. تو تاریخ می گن عباس رشید بوده، من که نفهمیدم کدوم دروغه؟ قبر کوچیک یا قد رشید، روضه من اینطوریه، ولی بدونید هر دوتاش درسته چون امام چهارم حضرت رو از تو نخلستان جمع کرد . . .
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین (ع) اکشف کربی به حق اخیک الحسین (ع):
اولین گریه خون گریه سقایی بود *** عالمی تشنه آن دیده زهرایی بود
پیش خورشید عجب نیست که شق القمر است *** ادب ماه در آن مقدم زهرایی بود
تیر با زانوی مجروح اگر از دیده کشید *** دیده خسته هنوز عاشق بیداری بود
سفره قامت او پهن به نخلستان شد *** قصدش از مقدم دلدار پذیرایی بود
پیش از آمدن یار به خاکش افتاد *** سجده اش بر قدم یار تماشایی بود
فرق سردار چنان چشمه دهن وا کرده *** دست جانباز نماد ید بیضایی بود
اهل خیمه دگر از سوز عطش دم نزدند *** که حرم منتظر قامت رعنایی بود
ناگهان در حرم افتاد ستون خیمه *** بعد از آن همهمۀ غربت و تنهایی بود
همه گفتند عمو رفت و عدو می آید *** با عمو در همه جا صحبت آقایی بود
تا تو بودی غمی از چادر و دستار نبود *** که علمدار حرم خوش قد و بالایی بود
تا تو رفتی سخن از حمله نامحرم شد *** غارت معجر و خلخال چه یغمایی بود
نه علی بود و نه عباس نه در خیمه حسین *** روضه غیرتی اش روضه مولایی بود
بعد عباس شده پنجه و سیلی آزاد *** گریه زینب او گریه زهرایی بود