اين واژگان را مي‌توان كليدي‌ترين واژگان واژه‌نامه معماري ايراني و معماري سنتي ايراني دانست .
آبدارخانه:
فضاي مخصوص تهيه چاي و شربت و قليان
اتاق گوشوار: اتاقي كه در طبقه بالا، كنار تالار قرار مي‌گيرد و به آن ارتباط دارد.
ارسي: پنجره بزرگ چوبي كه يك جبهه اتاق را به‌طوركامل مي‌پوشاند و داراي بازشوهاي كشويي بالارونده و شيشه‌هاي رنگين است.
اندروني: بخشي از خانه كه مخصوص زن، فرزندان، خدمتگزاران و ساير اهل خانه بوده است.
ايوان: فضاي نيم‌باز مسقفي كه از سه طرف محدود و از يك طرف باز است.
ايوانچه: ايوان كوچك و كم عمق
ايوان ستون‌دار: فضاي نيم‌باز ستون‌داري كه معمولا مقابل فضاهاي بسته قرار مي‌گيرد.
بادگير: عنصر مرتفعي كه روي بام قرار مي‌گيرد و جريان هوا را به درون ساختمان هدايت مي‌كند.
بيروني: بخشي از خانه كه مخصوص ميهمانان است.
پنج‌دري: اتاق بزرگي كه پنج پنجره بزرگ در كنار يكديگر و به سمت حياط دارد.
تالار: اتاق بزرگ و تشريفاتي خانه كه معمولا محل پذيرايي از ميهمانان است.
تالار سرداب: فضاي تالارمانندي كه در زيرزمين خانه قرار مي‌گيرد.
جلوخان: فضاي باز پيش از سردر ورودي
چهارصفه: فضاي صليبي‌شكلي كه از يك فضاي گنبددار در مركز و چهاربخش با پوشش طاق و تويزه در چهارطرف آن تشكيل شده است.
حوضخانه: فضاي سرپوشيده مرتفعي كه حوضي در ميانه دارد و معمولا با فضاهاي ديگر مرتبط است.
حياط‌خلوت: فضاي باز كوچك و فرعي كه معمولا در پشت فضا‌هاي اصلي خانه قرار مي‌گيرد و گاهي مربوط به قسمت‌هاي خدماتي خانه است.
حياط بالاخانه: حياط كوچكي در طبقه دوم خانه كه به همراه فضا‌هاي پيرامون خود بخش نسبتا مستقلي را در خانه پديد مي‌آورد.
خورشيدي: بخش نيم‌دايره‌اي بالاي درها با تقسيمات داخلي
درشكه خانه: فضاي نگهداري درشكه‌ها
دودري: اتاقي كه دو پنجره بزرگ در كنار يكديگر به سمت حياط دارد.
رواق: فضاي نيم‌باز ستون‌داري است كه از تكرار چهار طاقي‌هاي مشابه در يك راستا پديد مي‌آيد و در طول ضلع يك يا چند جبهه حياط قرار مي‌گيرد.
سرداب: زيرزمين
سفره‌خانه: اتاق وسيع يا تالاري كه محل صرف غذاست، اتاق غذاخوري و پذيرايي از ميهمانان
سه دري: اتاقي كه سه پنجره بزرگ در كنار يكديگر و به سمت حياط دارد.
سيم گل: گلي است مركب كه نماي ساختمان را با آن مي‌پوشانند.
شاه‌نشين: فضايي در صدر تالار و رو به سوي پنجره كه مخصوص نشستن بزرگان است.
شربت خانه: فضاي انبار و مخزن نوشيدني‌ها
صفه: سكوي بدون سقفي كه سطح آن بالاتر از سطح حياط است و معمولا در جلوي فضاهاي بسته قرار مي‌گيرد.
طاق و تويزه: نوعي روش سقف‌سازي
طره: سقفي كه براي محافظت نماي ساختمان از باران بر لبه بام مي‌سازند و از يك سو به ساختمان اتصال دارد.
قطاربندي: مقرنسي كه در يك خط مستقيم كار شده باشد مانند مقرنس بين طاق و ديوار‌هاي يك اتاق
كاربندي: به‌طوركلي به مجموعه سقف‌سازي‌هاي داخلي تزييني مي‌گويند (اعم از رسمي، يزدي، كاسه‌سازي و مقرنس).
كفش‌كن: فضاي واسطه‌اي كه ورود به فضاهاي بسته از آن ميسر مي‌شود.
مطبخ: آشپزخانه
معقلي: نوعي تزيين كه از تركيب آجر و كاشي به وجود مي‌آيد.
مقرنس: نوعي سقف‌سازي كه مركب از طاسه‌هاي (عناصر سه بعدي فضاي) هم‌اندازه و هماهنگ است.
مهتابي: فضاي بدون سقفي است كه بالاتر از سطح حياط قرار مي‌گيرد. ديوار‌هاي اين فضا نماسازي مي‌شود و به اين ترتيب به ايواني شباهت پيدا مي‌كند كه سقف آن را برداشته‌اند، اين فضا معمولا از سه طرف بسته و از جهت چهارم به فضاي باز مشرف است.
هشتي: فضاي اصلي ورودي كه معمولا بعد از سردر قرار مي‌گيرد.
هفت دري: اتاق بزرگي كه هفت پنجره بزرگ در كنار يكديگر دارد.
يزدي بندي: نوعي سقف‌سازي داخلي تزييني